طهماسب طلایی | هفته گذشته تعریفی از خانواده مرفه ارایه دادیم و دریافتیم که هر فرد در اقتصاد خانوار نقشی بازی میکند. بنا شد این نوبت، درباره همکاری اعضای خانواده برای ساختن خانواده مرفه نکاتی را ارایه دهیم و بگوییم هر فرد خانواده چه میتواند انجام دهد که از فقر فاصله بیشتری بگیریم. برای شروع یک پرسش مطرح میکنیم و به یک مورد اقتصادی نادیده در زندگیمان اشاره خواهیم داشت که ارزش اقتصادی دارد اما آن را ندیدهایم. آیا افرادی که شغلی ندارند دراقتصاد خانواده نقش دارند؟ خیلی خلاصه درپاسخ به این پرسش باید گفت که نقش افرادی که شغل ندارند در این میان بیشتر نباشد، کمتر هم نیست. آیا تا به حال یک بررسی اقتصادی از ارزش کارکسانی که درخانه هستند و شغل ندارند داشته اید؟ آیا هزینههایی که در بودن یک مادر درخانه کنترل میشود را به عدد و رقم تبدیل کردهاید؟ مثلا ارزش اقتصادی کار پدر بزرگها و مادر بزرگها را میدانید؟ بیایید با یک مثال موضوع را باز کنیم؛ درخانوادههایی که بیش از یک نفر درآمد دارد، بخش مهمی از درآمد همان خانواده هزینه کارهایی میشود که در نبود عضوهای اصلی خانواده به بار میآید. بهطور مثال، مادر شاغل مجبور است که کودک را به مهد کودکی بسپرد که هزینه زاست. اما با یک ترفند ساده میتوان از مادربزرگها و پدر بزرگها خواست تا علاوه بر محبت ورزیدن به کودکانمان و پر کردن اوقات خودشان، به اقتصاد خانوادهمان کمک کنند. از این دست مثالها بسیارند که میگوید معاش خانواده فقط به کسی که درآمد خانواده را تأمین میکند وابسته نیست؛ هرچند اصل بر درآمد است! به هرسو،هریک از اعضای خانواده برای نیازهای خود صورتحسابی برای دیگران(درآمدسازان) میتراشد و گاهی هم کارهایی میکند که پرداختهای ما را کاهش میدهد. اگر این دو بخش را به صورت عددی در بیاوریم و در جلسههای خانوادگی بگوییم هر فردچه میزان هزینه را کنترل کرده وچه میزان هزینه ساخته است، حلقههای مفقوده اقتصاد خانواده را شناختهایم.پس درنهایت و در یک پیشنهاد کاربردی، توصیه میکنم که برای هر ماه یک جلسه اقتصادی در خانواده خود برگزار و این موضوعات را به بررسی بگذارید؛ بررسی اقتصادی هزینه، درآمد و خدماتی که هر یک از افراد درطول ماه و سال دارند. هفته آینده درباره بالا رفتن درآمد خانواده صحبت خواهیم کرد.