| افشین خاتمینوری | زلزلهشناس|
فقط برای یکدقیقه آژیر مانور زلزله در مدرسه طنینانداز شد. روز هشتم آذر. قبل از این روز، دانشآموزان با اصول اولیه آشنا شده بودند. البته ساده و مختصر. از تمام آن مفاهیمی که در «راهنمای اجرای مانور زلزله»، به تابآوری جامعه (محله) ارجاع میدهد، تنها «پناهگیری»، شاید یک مصدوم و احتمالا یک اطفای حریق کوچک، سهم «آموزش» دانشآموزان ماست از مانور زلزله و آنهم نه در همه مدارس.
نخستینبار در سال 1374 و با ماموریت پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی، مانور زلزله (در سطح مهدکودکها و مدارس منتخب تهران) برگزار شد اما در سال 81 بود که هلالاحمر، صداوسیما، وزارت علوم، وزارت کشور و وزارت آموزشوپرورش، تفاهمنامهای را برای مرجعنویسی و اجرای گستردهتر مانورهای سالانه به امضا رساندند. 13سال پس از این تاریخ یعنی در سال 94، همان زمان که سومین کنفرانس بینالمللی «کاهش خطر بلایا»، در سندای ژاپن، «پیشگیری» را بهعنوان محور اصلی اهدافِ خود انتخاب کرد، ما نیز مفهوم مدرسه ایمن را، به سطح «جامعه تابآور» ارتقا دادیم.
به موضوع مدرسه بازمیگردیم. اگر از این مسأله بگذریم که اصولا مجریانِ مانور زلزله، چه کسانی هستند و چه آموزشهایی دیدهاند، باز هم سوال اساسی این است: انجام این مانور در شرایطی برای «تمام مدارس» در سال تحصیلی جاری الزامی شده که «روند کار» هیچ تغییری نداشته است. ابلاغ در قالب بخشنامهای است که مختصرا در چند صفحه اصول پناهگیری را میآموزد و به آدرس سایت پژوهشگاه بینالمللی زلزله ارجاع میدهد، تا راهنمای مربوطه گرفته شود.
به نظر میرسد «اهمیت» این آموزشهای کلیدی و تأثیر درازمدت آنها بر تفکر کودکان، نقشی از «باور» در ذهن متولیان امر ندارد. اگر امروز از خونسردی و رفتار متفاوت مردم ژاپن در زمینلرزه سال 2011 صحبت میکنیم و آن را مانند یک ضربالمثل معاصر تکرار میکنیم، شاید باید علت را در آموزشهایی بجوییم که سالهاست در سیستم آموزش این کشور و در تمام مقاطع تحصیلی، به دفعات انجام میشود، تا ذهن مستعدِ دانشآموز با مفهوم «مخاطره»، و از آن مهمتر، «مدیریت بحران» آشنا شود. بیراه نیست اگر دامنه تأثیر اینگونه آموزشها را تا سالها بعد و حتی در فرآیندهای سازمانی و مدیریتی ژاپن هم ببینیم.
بگذارید یکبار دیگر مرور کنیم. در لیست مجریان این مانور، نام صداوسیما بهعنوان بزرگترین و پرمخاطبترین رسانه دیداری/ شنیداری کشور به چشم میخورد. سادهترین انگاره در دنیای امروزِ تبلیغات این است: فقط یک مطلب را بگو، اما هزاربار و به هزار زبان. این نکته را به خوبی در تبلیغ اغلب کالاها میبینیم. شاید اگر برنامه منسجم و هدفمندی به صورت حرفهای و با هدف آگاهسازی ذهن مخاطب عام، در موضوعِ مخاطره و راههای مدیریتِ آن، جزو ثابتی از برنامههای صداوسیما بود، اندکی از «بار آموزشی» که تماما بر دوش مانور زلزله نهادهایم، کاسته میشد.
متاسفانه شاهدیم که زلزله 7.3 ریشتری کرمانشاه به 7 شهرستان و حدود 2000 روستا آسیب رساند، قریب به 31هزار ساختمان آسیب دیدند (که نیمی از آنها نیازمند بازسازیاند) و 90هزار نفر از سکنه این منطقه دچار بحران شدند. تا زمان تنظیم این یادداشت، 15روز از حادثه (که همچنان پسلرزههای اثرگذاری دارد) میگذرد. هفته اول، اثربخشترین زمان برای امدادرسانی است. این درحالی است که با گذشت دوهفته از واقعه، شواهدی که موید وجود یک برنامه استراتژیک، از پیش طراحیشده و تمرینشده درچنین موقعیتهایی باشد، دیده نمیشود. آموزشهای عمومی (خصوصا در رسانه ملی) برای نهادینهکردن این مفاهیم، چه زمان و چگونه صورت پذیرفته است؟
بگذارید به همان محدوده مدرسه بازگردیم. در سال تحصیلی جاری، حدود 12میلیون دانشآموز در 110هزار مدرسهای جای گرفتند که 30درصد آنها فرسودهاند. تنها در استان تهران بین 50 تا 70 مدرسه داریم که فرسودهاند و 700مدرسه که نیازمند ایمنسازی در برابر زلزلهاند. به گواه سخنان وزیر آموزشوپروش، در حدود 70هزار کلاس درس ناایمن داریم و البته 1000 کلاس خشتی!
یکی از پارامترهای بررسی آسیبپذیری، جمعیتی است که تحتتأثیر قرار دارند. میانگین میزان فضای آموزشی در جهان 8.4مترمربع برای هر دانشآموز است و این عدد در کشور ما 5.2مترمربع، یعنی 30درصد کمتر.
طی سالهای 1385 تا 1396 از مجموع 126هزار کلاس درس که نیازمند مقاومسازی بودند، حدود 30هزار (یعنی 24درصد) به سرانجام رسیدند. با این روند، 35سال زمان برای تکمیل این عملیات نیاز داریم.
از اجرای نخستین مانور زلزله 22سال میگذرد. این مدت زمان، برای بررسی و «آسیبشناسی» عملکرد آن، حتما کافی است. ارتقای فرهنگ عمومی در هرموضوعی، نیاز به جدیّت، برنامهریزی و حوصله دارد.