شماره ۱۲۸۶ | ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۲ آذر
صفحه را ببند
کوچه سوم

| داود نجفی| با دختر مورد علاقه‏ام به کنسرت خواننده‏ مورد علاقه‏اش رفتیم. آن‌قدر چرت و پرت می‏خواند که اگر دختر مورد علاقه‏ام کنارم نبود، حتما از سالن بیرون می‏رفتم. دختر مورد علاقه‌ا‏م ولی کل شعرها را حفظ بود و خواننده را همراهی می‏کرد. بهش گفتم: «عزیزم تو می‏فهمی این چی میگه؟ فازش چیه؟» کل سالن برگشتند و با تعجب نگاهم کردند. حس وزیر پادشاه را تو داستان لباس جدید پادشاه پیدا کرده بودم، اگر حرفم را اصلاح نمی‏کردم، به یک آدم بی‏سواد که مطالعه ندارد و از موسیقی و سبک‏هایش چیزی نمی‏داند بدل می‏شدم. به گوشی‏ام اشاره کردم و گفتم: «عمه‏م رو میگم» بعد هم هرچی کلمه کف افکارم بود، بیرون ریختم و شروع به همخوانی کردم، طوری که آخر کنسرت به‌عنوان خونگرم‏ترین هوادار با من مصاحبه کردند و تا شب تو کل شبکه‏های مجازی پخش شد. الان هم مدیر بزرگترین پیج طرفداران آن خواننده هستم. خواستم بگم قبل از این‌که در مورد شغل پدرِ‏طرفتان سوال کنید، حتما در مورد خواننده‏ مورد علاقه‏اش سوال کنید.


تعداد بازدید :  354