شهروند| این روزها «شبکه ملی موسسات نیکوکاری و خیریه» (که متشکل از 130 سازمان مردمنهاد است)، در گیرودارِ برگزاری کنفرانس «سازمانهای مردمنهاد و کار داوطلبانه» است. این کنفرانس پس از زلزله کرمانشاه و حضور برخی سازمانهای مردمنهاد در مناطق آسیبدیده و نیز فعالیت داوطلبانه صدها هزار ایرانی برای امدادرسانی و تدارکدیدن نیازهای هموطنان کرمانشاهی، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و به نظر میرسد پرداختن به مفهوم کار داوطلبانه و ضعفها و قوتها و چالشهای آن در کشورمان، بیشتر از گذشته به دغدغهای عمومی تبدیل شده است. سلسله گفتوگوهای روزنامه شهروند با دستاندرکاران این کنفرانس، متخصصان و فعالان مدنی و داوطلبان باسابقه، در همین راستا چند روزی است آغاز شده. لیلا ارشد ازجمله باتجربهترین مددکاران امروز ایران است که سالها حضور مستمر و مسئولانهاش در قالب «مرکز خانه خورشید» در محله دروازهغار تهران، در آگاهیبخشی به جامعه درخصوص معضلات و بحرانهای اجتماعی، بسیار موثر بوده است. با او پیرامون کنفرانس یادشده که دوشنبه 13 آذرماه سالجاری در تالار گنجینه واقع در ساختمان آرشیو ملی ایران برگزار میشود، به گفتوگو نشستیم.
تابهحال برایتان پیش آمده که از کار داوطلبانه و فعالیت اجتماعی پشیمان شوید یا خودتان را سرزنش کنید؟
هرگز پیش نیامده. با اینکه همیشه کسانی بودند که سرزنش کنند یا بارها گفته باشند خسته نشدی از این همه سالی که در حوزه آسیب مشغولی؟ یا حتی خیلیها داوطلبانه کارکردن را حماقت به شمار میآورند یا مثلا خیلی از همدورههای من تا به من میرسند، میگویند؛ «هنوز هم دروازهغار هستی؟ هنوز هم دنبال کمک به آسیبدیدگان اجتماعی هستی؟» با همه این حرفا، چارچوبهای اخلاقی که دارم و آگاهی از مسائل و مشکلات اجتماع، به من اجازه کنارکشیدن نمیدهد. من کار در حوزه آسیب اجتماعی را خوب بلدم، در نتیجه باید تا آنجا که میتوانم این کار را انجام دهم.معتقدم برای بهبود شرایط جامعه باید هر کدام از ما نسبت به اتفاقات پیرامونمان آگاه و صاحبنظر باشیم و افق بهبود را پیش چشمان خود ترسیم کنیم. جوانهایی که برای کسب تجربه به ما مراجعه میکنند در ابتدای کار از وقت و انرژی که برای مددجوها گذاشته میشود، تعجب میکنند و حتی برایشان سوال پیش میآید که در آخر نتیجه این همه وقت و انرژی چه خواهد شد و حتی گاه دست به قضاوتهای تند و تیز میزنند. پاسخ من به آنها این است که بهبود اوضاع یک نفر میتواند در شرایط اطرافیان او و حتی محیط پیرامونش و در دایرهای وسیعتر در شرایط جامعه بهبود ایجاد کند و مثل موجی گسترده شود.
در ایران امروز کار داوطلبانه در ذهن عموم مردم چه جایگاهی دارد؟
بهطور کلی امروز شرایط مناسبتری برای فعالیتهای داوطلبانه وجود دارد. آگاهی مردم هم نسبت به این فعالیتها بیشتر شده و بیشتر به اثربخشی این فعالیتها باور دارند.
اما آیا این نوع فعالیت داوطلبانه، مقطعی و بیشتر مبتنی بر احساسات زودگذر نیست؟
حضور مردم و مشارکتشان هر مقدار که باشد مغتنم است، اما خب، قاعدتا بهتر است کارهای ما صرفا براساس موجهای پرشور و زودگذر نباشد و آنچه ماندگار است، فعالیت کسانی است که دانش کارهای اجتماعی دارند، توانایی ایجاد ارتباط، پذیرش و تحمل دارند، صادقانه کار میکنند و دارای سلامت فکر هستند.
کار داوطلبانه برای خود شما چه فوایدی داشته و برای جذب علاقهمندی افراد به چه نکات مثبتی از این فعالیتها میتوان اشاره کرد؟
از نظر روانی، اجتماعی و عاطفی برای من لذت و رضایتمندی همراه داشته و به نظرم هر فردی وقتی ببیند میتواند در بهبود شرایط دیگران نقش داشته باشد، این لذت را احساس میکند.
کنفرانس «کار داوطلبانه و سازمانهای مردمنهاد» چه تاثیری میتواند در معرفی نکات مثبت و سازنده فعالیتهای داوطلبانه به مردم داشته باشد؟
این کنفرانس میتواند نقش موثری داشته باشد در آگاهیبخشی پیرامون اینکه «انجیاو»ها از دل مردم برخاسته و در خدمت خودِ مردمند. قطعا نیروهای تازهنفس و جوانی طی این کنفرانس با مفهوم نهاد مدنی و مزیتها و ضرورتهای کار داوطلبانه آشنا خواهند شد.
ایران امروز، بدون کار داوطلبانه چه سرانجامی دارد؟
فرجام خوبی ندارد و اگر همین حالا همه نهادهای مدنی و فعالیتهای داوطلبانه متوقف شود، پاسخ این سوال بهتر معلوم میشود.
بهنظر شما مهمترین پیام کنفرانس «کار داوطلبانه و سازمانهای مردمنهاد» چه میتواند باشد؟
اینکه احساس خوشبختی، یک احساس انفرادی نیست و فقط وقتی میتوان خوشبخت بود که دیگران چه در کشور خودمان و چه در منطقه و چه در کل دنیا، آن را احساس کنند. نمیتوان در رفاه بود و به گرسنگی و بدبختی افراد دیگر بیتفاوت نگاه کرد. این بیتفاوتی به سرنوشت دیگران را اگر خوشبختی بنامیم، عین بدبختی ما در فهم انسانیت است.