شماره ۱۲۸۴ | ۱۳۹۶ پنج شنبه ۹ آذر
صفحه را ببند
عضو كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر تهران در گفت‌و‌گو با «شهروند»:
از نيروهاي شهرداري تهران تحقيق و تفحص شود
شهردار تهران برخي سهم‌خواهي‌ها را مديريت مي‌كند و به برخي تن مي‌دهد برخي مديراني كه نجفي انتخاب كرد را تأييد نمي‌كردند قاليباف از‌ سال 84 تا 90 مدير كارآمدي بود اما در دوره سوم مجبور شد به جناح رقيب اصلاح‌طلبان زياد باج دهد

نیره خادمی- شهروند |  انتصابات محمدعلي نجفي از همان زماني كه شهردار تهران شد، حاشيه‌هاي زيادي به همراه داشت؛ از حكم‌دادن به سميع‌الله مكارم حسيني به‌ عنوان معاون مالي و اقتصادي شهرداري تهران گرفته تا انتصاب مديرعامل شركت نوسازي عباس‌آباد يا شهردار برخي از مناطق تهران همگي مواردي بودند كه در سه‌ ماه گذشته دستمايه انتقاد عليه او شده‌اند. حالا حضور نزديكان و معاونان شهردار سابق تهران در بدنه جديد مديريت شهري نخستين چالش ميان اعضاي شورا و شهردار تهران را رقم زده است و در اين ميان خيلي‌ها هم معتقدند كه بحث بر سر سهم‌خواهي گروه‌هاي مختلف اصلاح‌طلب يا اصولگرا براي پست‌هاي مديريت شهري است. در هفته‌هاي گذشته هم بارها اعضاي شوراي شهر تهران ازجمله حجت نظري، عضو كميسيون حقوقي و نظارت شورا و محمدجواد حق‌شناس، رئيس كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر يا مثلا محمد عليخاني، رئيس كميسيون حمل‌ونقل شوراي شهر تهران از اين رويه گلايه كردند. حالا حسن خليل‌آبادي، عضو كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي شهر هم در گفت‌و‌گو با «شهروند» در اين‌باره حرف‌هايي دارد؛ حرف‌هايي كه در اتاق او در ساختمان شوراي شهر تهران رد و بدل شد. او كه عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی معلمان است، در دوره چهارم شوراي شهر تهران به ‌عنوان عضو علي‌البدل دوم رأي آورد و چهار ‌سال بعد با قرار گرفتن در فهرست اميد به ‌عنوان يكي از اعضاي شوراي شهر تهران در دوره پنجم انتخاب شد. خليل‌آبادي
 اگر چه برآيند انتصابات را مثبت مي‌داند، اما به آن انتقاد هم دارد: «به قول آقاي رئيس‌جمهوري اگر بخواهيم همان رويه‌هاي گذشته را در شيوه مديريت و محتواي عملكرد ادامه دهيم، كاري نكرده‌ايم كه مردم مي‌خواستند.» خليل‌آبادي معتقد است كه عملكرد شهردار سابق تهران از ‌سال 84 تا 90 خوب بوده است اما در دوره سوم براي رفتن به پاستور مجبور شده است به جناح رقيب اصلاح‌طلبان باج دهد در حالي كه انتخاب نشد و شايد بعدها هم ناراحت شود كه اين همه هزينه كرده اما نتوانسته است حتي كانديداتوري خود را ادامه دهد: «سهم‌خواهي البته هميشه بوده است، شهردار تهران حالا هم برخي سهم‌خواهي‌ها را مديريت مي‌كند و به برخي هم ممكن است تن بدهد.»
  درمورد انتصابات جديد شهردار تهران نگراني‌هاي زيادي به وجود آمده است؛ آيا شما هم مثل بقيه به اين انتخاب‌ها انتقاد داريد؟
اگر بخواهيم جمع‌بندي كنيم، برآيند انتصابات آقاي نجفي مثبت است؛ اما بعضي از انتصابات كه مورد اعتراض دوستان ما در شورا هم واقع شد، ناشي از رويكرد غيرحساسي است كه ايشان نسبت به شورا دارد. شهردار بايد اين موارد را در تعامل با شورا توضيح دهد و توجيه كند كه مثلا انجام فلان انتصاب لازم است اما وقتي با هم گفت‌و‌گو نمي‌كنيم، نشست‌هايمان كم است و به حرف‌هاي هم دقت نمي‌كنيم اعضاي شورا ناراحت مي‌شوند؛ چون مردم هم از آنها توقع دارند. به‌ طور كلي انتصابات آقاي نجفي را مثبت مي‌دانم اما ايراداتي هم به آن وارد است؛ بعد از اين هم بايد دقت كند. رئيس‌جمهوری در ديدار با اعضا گفتند كه همه مردم به مديريت شهري، دولت و مجلس اميد بسته‌اند و اگر بخواهيم همان رويه‌هاي گذشته را در شيوه مديريت و محتواي عملكرد ادامه دهيم، كاري نكرده‌ايم كه مردم مي‌خواستند.
   مي‌گوييد برآيند انتصابات خوب بوده است اما خيلي از كساني كه آقاي نجفي در حوزه شهرداران مناطق يا معاونان معرفي كرده‌اند با آقاي قاليباف همكاري نزديك داشته‌اند يا شائبه مالي داشته‌اند. شائبه مالي شهردار يكي از مناطق تهران كه از حساس‌ترين مناطق هست حتي از زبان كارمندان آن مناطق هم شنيده مي‌شود. از طرفي آقاي نجفي در جلسه‌اي كه قبل از انتخابشان در شوراي شهر با اعضاي شورا داشتند، اعلام كردند كساني كه شائبه مالي دارند را روي كار نمي‌آورم اما يكي از معاونان ايشان نامشان در ليست املاك نجومي بود اگر چه اثبات نشده است اما شائبه مالي در مورد ايشان وجود داشت. با وجود اين شهردار تهران بارها از ايشان دفاع كرد.
شائبه با شايعه فرق دارد. امكان دارد شائبه‌اي در مورد شخصي باشد اما گاهي اوقات شايعه است، چيزي را بر اساس اختلافات درون‌سازماني يا بيرون‌سازماني به كسي منتسب مي‌كنند. يكي از مهمترين مشكلات ما هم اين است كه موارد اينچنيني خوب بررسي نمي‌شود. بارها گفته‌ام بايد تحقيق و تفحص انجام شود تا كساني كه اسمشان در اين زمينه‌ها مطرح است، مشخص شوند؛ اگر اين افراد تخلف كرده‌اند، به مراجع ذيصلاح معرفي شوند و از آنها توضيح بخواهند، اگر هم تخلفي نكرده‌اند هر دفعه اين موارد را مطرح نكنيم؛ مثلا در مورد معاون مالي هم شايعاتي بود حتي در نشست با آقاي ياشار سلطاني هم مطالب توضيح داده شد كه عضو تعاوني بوده است و ملكي را همراه با چهار نفر ديگر به او داده‌اند. پس مسأله ايشان شايعه بود و به املاك نجومي هم مرتبط نبود. آقای نجفي اينها را قول داده و رعايت هم مي‌كنند اما جوسازي هم زياد است؛ بعد هم 12‌سال شهرداري دست اصولگراها بوده است.
  نمونه‌ها زياد است مثل مديرعامل سازمان نوسازي عباس‌آباد كه انتخاب او هم حساسيت‌زا شده است.
در مورد ايشان هم مي‌گويند پسر يك نفر است؛ در حالي كه نسبت‌داشتن با كسي نبايد باعث انتصاب يا مانع انتصاب او شود. براي ما بايد اين مهم باشد كه آيا كسي كه انتخاب شده، آدم پاك‌دستي است و تخصص لازم را دارد يا خير؟ از سوي ديگر اگر كسي از نسبت خود سوءاستفاده كرد و اثبات شد متخلف محسوب مي‌شود اما همه انسان‌ها در انتخاب از حقوق مساوي برخوردارند ولي اگر از موقعيت و جايگاه خود سوءاستفاده كرد، حق نداريم به او جايگاهي بدهيم.
  بحث صرفا نسبت‌داشتن نيست اما خودتان هم مي‌دانيد كه رأي مردم براي تغيير در تهران بوده است؛ اما همين حالا نام كساني برده مي‌شود كه از مديران قاليباف هستند و حتي شناسنامه كاري خوبي هم در اين حوزه ندارند، مثل برخي مديراني كه انتخاب شدند و حتي به همسر شهردار سابق  منتسب بودند.
شما يك بازه زماني 12ساله را در نظر بگيريد كه مديريت شهري و شورا دست اصولگرايان بود. نيروهاي شهرداري تهران از 22‌هزارنفر به 68‌هزار نيرو رسيده است. البته اگر بخواهيم منصفانه قضاوت كنيم، بخشي از مديريت آقاي قاليباف خوب بوده است؛ يعني مدير نسبتا توانمندي بوده است اما در دوره اخير مديريت و سيستم او دچار مشكل شد و فساد در آن افزايش يافت.
  چرا اينطور فكر مي‌كنيد؟
چون در دوره آخر مي‌خواست رئيس‌جمهوري شود.
  خب در دوره قبل هم مي‌خواست رئيس‌جمهوري شود.
بله؛ از همان جا شروع شد. او در ‌سال 92 كانديدا شد؛ اما براي انتخابات رأي چشمگيري نداشت؛ بنابراين از همان سال 92 ايشان رو به نزول رفت. از‌ سال 84 تا ‌سال 90 حتي برخي از معاونان ايشان در ستاد يكي از كانديداهاي اصلاح‌طلب رياست‌جمهوري بودند. آقاي واعظ مهدوي كه زماني معاون قاليباف بود براي انتخابات مرخصي گرفت و در ستاد يكي از كانديداهاي اصلاح‌طلب مشغول شد. در آن زمان هنوز قاليباف به روزگار امروز نيفتاده بود. تحليل اشتباه آقاي قاليباف اين بود كه اگر‌ سال 92 رأي نياورده است، به اين دليل است كه به اصولگرايان كم باج داده است. بنابراين در اين راه افتاد كه مدام به آن طرف امتياز دهد. اين اشتباه استراتژيك آقاي قاليباف بود كه به جناح رقيب اصلاح‌طلبان باج داد تا به پاستور برسد؛ اتفاقي كه باعث شد در 4‌سال آخر بريز و بپاش، سوءاستفاده، بي‌برنامگي زياد شود و هزينه‌هاي شهرداري تهران افزايش يافت. اگر صادقانه بخواهيم تحليل كنيم، نتيجه اين است، وگرنه قاليباف 84 تا 90 مدير كارآمدي بود اما وقتي در مناظره‌هاي‌ سال 92 با آقاي روحاني وارد مي‌شد، آدم احساس مي‌كرد احمدي‌نژاد نشسته است روبه‌روي آقاي روحاني. البته در انتخابات‌ سال 92 هم اينطور بود اما به اين شدت نبود. اين‌بار وقتي مي‌نشست به آقاي روحاني حمله مي‌كرد و فكر نمي‌كرد كه بايد از سيكل انتخابات بيرون برود. شايد بعدها هم ناراحت شود كه اين همه هزينه كرده، اما نتوانسته است حتي كانديداتوري خود را ادامه دهد.
  برگرديم به بحث مديران آقاي قاليباف كه الان جزيي از انتخاب‌هاي آقاي نجفي هستند.
پس نمي‌شود گفت كه بخشي از مديران، مديران قاليباف بودند. مثلا آقاي مكارم حسيني‌ سال 84 جزو مديران قاليباف بود، البته مدير هم نبود، در شركت تعاوني مسئوليت داشت. از سوي ديگر، در دوره‌اي كه اصلاح‌طلبان از همه جا رانده شده بودند، بخشي از آنها در شهرداري مشغول شدند. بايد توجه كنيم كه ما بايد در انتصاب‌ها از ساختار شهرداري استفاده كنيم. وقتي در سازماني وارد مي‌شويم، حق نداريم از بيرون نيرو بياوريم. علم مديريت، مصلحت‌هاي مديريتي و اعتمادبه‌نفسي كه مي‌خواهيم به سازمان بدهيم، مي‌گويد كه بايد از بچه‌هاي داخل سازمان استفاده كنيم. اينجا اما يك اختلاف‌نظر وجود دارد، گاهي مي‌گوييم اين‌كه شخصي معاون قاليباف بوده است، نبايد حالا سمت بگيرد اما اين را مي‌دانيم كه خيلي از معاونان او كساني بودند كه در انتخابات دخالت نداشتند، بنابراين نجفي هم گاهي مي‌گردد و اگر معاوني خوشنام و خوشفكر پيدا كند، او را انتخاب مي‌كند.
  يعني حالا خودتان در انتصابات اخير شهردار به اين موارد و شائبه‌ها برخورد نكرديد و نقد نداريد.
من ديدگاهي در مديريت دارم، با اين تفسير كه وقتي مديري را در رأس مي‌گذاريم، بايد به او اختيارات تام را هم بدهيم.
  اصولا طبق قانون شهرداري اختيار انتخاب مديران و شهرداران با شهردار است اما مسأله اين نوع انتصابات بدبيني‌هايي را نسبت به مديريت شهري به وجود مي‌آورد. درحال‌ حاضر پتانسيل خوبي در حوزه مديريت شهري ايجاد شده كه درحال جلب اعتماد از دست‌رفته مردم است اما ممكن است اين پتانسيل به دليل مواردي اينچنيني از دست برود و نبود اعتماد آسيب وارد مي‌كند.
قبول دارم، اما ما نبايد هرچيزي را كامل و تمام فكر كنيم. قطعا آقاي نجفي هم ممكن است اشتباه كند اما ببینيد همين معاونت‌ها، روسا و شهرداران مناطق را به سختي انتخاب كرده است، چون حتي بعضي از اينها را تأييد نمي‌كردند.
چه مراكزي اينها را تأييد نمي‌كرد؟
در بخش حراست. استعلام نمي‌دادند و حتي اصرار داشتند كه اين افراد را انتخاب نكنيد اما او مقاومت كرده است. منطقه يك، دو، سه، 22 و 21 همه افرادي خوشنام هستند. ما اصلاح‌طلبان هم بايد بخواهيم اصلاح‌طلبي در فرآيندي تدريجي اتفاق بيفتد، ما كه مثل تندروها يا افراطي‌ها نيستيم كه وقتي وارد شهرداري يا دولت شدند، همه را بيرون كردند. ما بايد كساني را كه حتي درصدي از توانمندي در او وجود دارد را جذب كنيم. ضمن اينكه مسئوليت همه اين‌ها را آقاي نجفي به عهده دارد و بايد پاسخگوي عملکرد اين افراد باشد، اما در هرحال آقاي نجفي بايد تلاش كند شناسايي نيروهاي خود را عميق‌تر كند و دست بچه‌هاي اصلاح‌طلبي كه در دوره‌هاي گذشته بيش از يك‌دهه هزينه داده‌اند و خيلي هم خودشان را به نمايش نمي‌گذارند را بگيرد و بالا بكشد، چون مي‌دانيد كه بچه‌هاي اصلاح‌طلب مناعت طبع دارند، بنابراين خود را نشان نمي‌دهند. افرادی که 10‌سال گوشه‌اي از شهرداري كارِ كارشناسي كرده‌اند و حتی در حد و اندازه شهردار هستند. اين‌ها هيچ‌وقت هم اصرار به انتخاب خود ندارند در عوض كساني هم هستند كه مدام خود را نشان مي‌دهند تا انتخاب شوند. معتقدم اتفاقا نبايد خيلي زود به كساني كه اصرار دارند پست بگيرند، پست بدهيم. هنر مدير كشف نيروهاي توانمند و خوب است، حتي اگر نيروهاي قاليباف باشند. به ‌هرحال در دوره او هم آدم‌هاي سالمي كار كرده‌اند و نبايد بكارگيري‌ آنها منعي داشته باشد. ما به قول آقاي خاتمي بايد معاند را به مخالف و مخالف را به موافق تبديل كنيم. در حوزه شهرداري كه هم فعاليت اجتماعي و خدماتي انجام مي‌دهد، بايد شايسته‌سالاري و تخصص افراد مطرح باشد. ممكن است گرايش فردي متفاوت باشد اما متخصص هم باشد، بنابراين اگر او را از صحنه بيرون كنيم، همان كاري را كرديم كه ديگران مي‌كردند و ما ايراد مي‌گرفتيم.
  پس شما از انتصابات آقاي نجفي دفاع مي‌كنيد.
از برآيند آن دفاع مي‌كنم اما نقد هم دارم. نقدم اين است كه او بايد در بالاآوردن بچه‌هاي اصلاح‌طلب تلاش بيشتري كند. نبايد هر كه دم‌دستش بود و يك رگه اصلاح‌طلبي داشت و كمي هم تخصص، او را انتخاب كند. كمي هم در ميان بچه‌هاي بي‌نام‌و‌نشان اصلاح طلب بگردد به دنبال افراد متخصص.
  حساسيت به انتصابات در ميثاقنامه بود كه البته منتفي شد اما حالا آيا شورا برنامه‌اي براي پرسش و سوال از شهردار در اين‌باره دارد؟ يا مثلا در گزارش 100روزه شهردار توضيح يا گزارش كاري در اين‌باره از او خواسته شده است؟
ما دو هفته يك‌بار با آقاي شهردار نشست‌هايي داريم و در آن‌جا هم اين سوال‌ها را مي‌پرسيم. البته ايشان هم در جواب‌دادن عصباني هم مي‌شود اما ما هم سوالمان را مي‌پرسيم. بالاخره يك خانواده هستيم، بايد اميدي كه مردم به دست آورده‌اند را نااميد نكنيم.
  بخشي از اين سهم‌خواهي‌ها كه بارها گفته شده است، وجود دارد. مثلا در مورد آقاي قاليباف كه گفتيد چهار‌سال آخر مجبور شد كه باج دهد و حالا هم در مورد آقاي نجفي بحث‌هايي هست كه حكم ايشان را امضا نمي‌كردند و از ايشان قول‌هايي هم گرفته شد. البته آقاي نجفي اينها را تكذيب كرد و گفت كه هيچ فشاري روي او نبوده است. در كل اما آيا اين سهم‌خواهي‌ها وجود دارد؟ چون جامعه روي آن خيلي حساس است.
اصولا با سهم‌خواهي حتي از طرف اصلاح‌طلبان هم مخالفم. ما اگر نظام شايسته‌سالاري را حاكم كنيم، ديگر سهم ملاك نمي‌شود. در آن صورت چارچوبي درباره تخصص افراد داريم، فارغ از اينكه قاليبافي است يا مثلا اصولگرا و اصلاح‌طلب. اگر اصلاح‌طلب‌ها آغازگر شايسته‌سالاري شوند، پديده مباركي است. براي اينكه سهم‌خواهي از ناحيه اصلاح‌طلب، اصولگرا يا مقامات ديگر، باندهاي قدرت، ثروت و سياست همه براي يك‌بار تمام شود، بايد شايسته‌سالاري را ترويج كنيم. مثلا درباره انتخاب شهردار 20 آيتم داشته باشيم كه براساس آن امتياز بدهيم و همه مسائل روي مانيتور به‌طور شفاف بيان شود تا ارزيابي‌ها صورت گيرد.
  پس اين كه بحث سهم‌خواهي مطرح است را قبول داريد؟
كلا سهم‌خواهي و زياده‌خواهي در مملكت ما مرسوم است و حتي از سوي اصلاح‌طلبان هم مطرح است، فقط هم از طرف جناح رقيب هم نيست. ما هم گاهي سهم‌خواهي‌هاي بيخودي داريم، اين سهم‌خواهي در فرهنگ ماست و جزو كاركردهاي نامناسب فرهنگي ماست.
  به ‌نظر شما آقاي نجفي به اين سهم‌خواهي‌ها تن مي‌دهد؟
آقاي نجفي آدم تيزهوشي است، بعضي از سهم‌خواهي‌ها را مديريت مي‌كند. ضرب‌المثلي هست با اين مفهوم كه من زير بار زور نمي‌روم اما اگر طرف پرزور باشد، ناچارم زير بار حرف زور بروم. بنابراين آقاي نجفي هم ارزيابي مي‌كند كه اگر قرار باشد مصلحتي فدا شود، براي اداره شهر است، حالا ممکن است كسي هم سهمي بخواهد. اگر ببيند آسيبي نمي‌زند، آن را قبول مي‌كند و به مصلحت تن مي‌دهد اما درصورتي كه او اصولي را زير پا بگذارد و در سهم‌خواهي‌ها حقوق مردم پايمال شود، ما از او گله و انتقاد مي‌كنيم.


تعداد بازدید :  811