شماره ۱۲۸۱ | ۱۳۹۶ يکشنبه ۵ آذر
صفحه را ببند
اوج و فرودهای سریال عملیات 125
مردانی در آتش

دریا فرج پور| عملیات ۱۲۵ یکی از عجیب ترین تجربه های تلویزیون ایران در کار با موضوعات و مضامین آموزشی است. سریالی که برخلاف بیشتر سریال های ایرانی نه تنها توانست سه دوره کامل توسط سه کارگردان مختلف جلوی دوربین برود، که به رغم کار با مضامینی که شاید برای تماشاگر عام چندان جذابیتی نداشتند، در هر سه دوره روی آنتن آمدنش مجموعه‌ای محبوب و پرطرفدار به شمار آمد. این شاید مهم ترین راز زنده ماندن این سریال است که به رغم گذشت نزدیک به ده سال از اولین نمایشش هنوز هم گاه و بی گاه در کنداکتور شبکه ها قرار می گیرد؛ و همین روزها هم شاهد نمایش آن در شبکه آی فیلم هستیم...
عملیات 125 را اول بار بهروز افخمی کارگردانی کرد؛ که بعدتر سری اول این سریال نام گرفت- که پخش آن از ۳۱ خرداد ۱۳۸۷ در شبکهٔ تهران آغاز شد و تا اول آبان همین سال ادامه داشت. سری دوم این مجموعه تلویزیونی نیز در سال ۱۳۸۸ به کارگردانی محمدرضا آهنج و سری سوم آن هم در سال ۱۳۹۱ به کارگردانی مسعود آب‌پرور ساخته و روانه آنتن شدند.
داستان سریال عملیات 125 که در هر قسمت یک قصه را دنبال می‌کند درباره ۵ جوان است که تلاش می‌کنند وارد سازمان آتش‌نشانی شوند. این جوان ها هر کدام زندگی و مشغله خاص خود را دارند؛ یکی سرباز است، یکی دانشجو، یکی وضع مالی خوبی دارد و …. آنها با سعی و کوشش بسیار بالاخره وارد سازمان آتش‌نشانی می‌شوند و به عنوان آتش‌نشان مشغول خدمت می‌شوند و در حین انجام وظیفه هر بار با وقایع خاصی روبه‌رو می‌شوند. عبدالرضا اکبری، مهران رجبی، رضا رویگری، محمدهادی دیباجی، حسین سحرخیز، اکرم محمدی، فرهاد قائمیان، مهدی امینی‌خواه، زنده یاد پیمان ابدی و بهزاد رحیم‌خانی بازیگران اصلی این سریال هستند؛ و هر قسمت بر اساس اقتضای داستان بازیگران دیگر و گاه شناخته شده ای نیز به گروه بازیگران سریال اضافه می شدند...
درباره این سریال بیشترین نکته ای که در نقد ها و یادداشت ها اشاره شده این است که عملیات 125 جزو معدود نمونه های موفق تلویزیون ایران در سریال سازی بر اساس یک شغل خاص که برای مخاطب جذابیت بسیار دارد، به شمار می آید. نوعی روش
سوژه یابی که بر خلاف ایران در نقاط دیگر دنیا امر رایجی بوده و هست؛ و مجموعه تلویزیونی عملیات 125 با محوریت آتش نشان های کشورمان هم از این جمله به حساب می آید...
شغل آتش نشانی به واسطه رودررویی با سوانح مختلف به خودی خود دارای
 جذابیت های مختلف برای تولید آثار نمایشی است چرا که اتوماتیک وار مخاطب را مجذوب خود ساخته و حس همذات پنداریشان را برمی انگیزاند.  بهروز افخمی که مجموعه مهمی همچون:کوچک جنگلی را هم در کارنامه اش دارد، در سری نخست عملیات 125، چند جوان داوطلب آتش نشانی را محور قرار داده و در هر قسمت وارد زندگی خصوصی هریک از آنها می شد؛ فرمولی بسیار رایج در سریال سازی که به مرور مخاطب را وارد قصه کرده و علاقه آنها به قهرمان های داستان را افزایش می بخشد. برخی از این شخصیت ها مانند جوانی از طبقه مرفه که قصد ازدواج با زنی مطلقه را با وجود مخالفت های مادرش دارد و یا آن دیگری که به دخترعمویش با وجود
مخالفت های عمو علاقه‌مند شده، از حمله داستانک های جذاب و دلنشین سری اول بودند که با ظرافت خاصی به تصویر کشیده شده بودند.  افخمی برای شوخ و شنگ تر شدن فضای سریال، شخصیتی دوست داشتنی به نام حسین لطیفی را نیز با استفاده از کلیشه های رایج پایین شهری خلق کرده که در بسیاری از لحظات از تلخی کار کاسته و مخاطب را به تنفسی کوتاه دعوت می کرد. در واقع درباره بخش های افخمی باید گفت که در این سری نخست بیشتر روی شخصیت ها و روابط میان آنها کار شده و کمتر به بخش عملیاتی آن توجه نشان داده شده بود. افخمی برای هریک از داوطلبین داستانکی را طراحی کرده که برخی از آنها تکان دهنده از کار درآمده و مخاطب را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. برای نمونه می توان از جوانی یاد کرد که علاقه غیر طبیعی اش به دختری جوان، کارش را به اعتیاد کشانده و در نهایت نیز از آتش نشان شدن بازمی ماند.
شخصیت عنایت آتش نشان در شرف بازنشستگی نیز یکی از ستون های فیلمنامه سری نخست است که با الگوبرداری از سینمای کلاسیک خلق شده و شباهت های بسیار به قهرمان های تنهای سینمای وسترن دارد که بارها و بارها توسط بهروز افخمی به عنوان گونه مورد علاقه سینماییش نام برده شده است. شکل رابطه او با دیگر همکارانش نیز از دیگر مواردی بود که عنایت را از دیگران متمایز ساخته و به شخصیتی چندلایه تبدیل کرده بود.
درحقیقت آنچه که سری نخست عملیات 125 را در ذهن مخاطبانش ماندگار ساخت، فیلمنامه خوب آن بود که با تمرکز روی شخصیت ها و نه صرفا حوادث شکل گرفته بود. این نکته به عنوان یک عنصر مهم در خلق سریال اما در سری های بعدی چندان رعایت نشد؛ و فیلمنامه نویسان برای جذاب تر شدن کار به خلق صحنه های اکشن توجه بیشتر نشان داده و از پرداخت بهتر شخصیت ها غافل شدند.  به عنوان مثال می توان بخش های آغازین سری سوم این مجموعه به کارگردانی مسعود آب پرور  را مثال آورد که بیش از این که با سری اول مشابهاتی داشته باشد، مجموعه ای پرحادثه و اکشن با صحنه های بدلکاری جذاب و استاندارد است که می تواند برای مخاطب عام جذابیت های بسیاری داشته باشد. در واقع در سری سوم آب پرور چندان توجهی به زندگی خصوصی آتش نشان های جوان نشان نداده و صرفا از آنها در عملیات های مختلف بهره گرفته است. در حقیقت شخصیت های یاد شده داستان را پیش نبرده و از حوادث مختلف برای این امر استفاده شده است. با این حال برخی داستانک ها مانند:دزدیدن مرد بدهکار و مقروض و انداختنش در صندوق عقب که به تصادفی مرگبار ختم شده،خوب از آب درآمده و مخاطب را با قصه درگیر می سازد.
درباره سریال به این نیز باید اشاره کرد که گروه جلوه های ویژه عملیات 125 با توجه به گستردگی و حجم کار، عالی ظاهر شده و از حد استانداردهای تلویزیون ایران در این باب فراتر رفته اند. به خصوص جلوه های ویژه میدانی که حجم بسیاری از کار را پوشش داده است.  درنقطه مقابل در هر سه دوره سریال جلوه های ویژه رایانه ای کار آنچنان که باید از کار درنیامده؛ که البته بخش مهمی از آن به کمبودهای بسیار در این رشته در سینما و تلویزیون بازمی گردد. با این حال نمونه های خوبی هم در این رابطه سراغ داریم که برای نمونه می توان به صحنه اتصال برق با تینر موجود در سطل در یکی از آخرین قسمت های آن اشاره کرد. در کل باید گفت که تولید مجموعه هایی پرهزینه و دشوار مانند عملیات 125 که گوشه هایی از رشادت آتش نشان های کشورمان یا دیگر مشاغل را به تصویر می کشد، می تواند الگویی کارآمد برای داستان پردازی در تلویزیون ایران باشد.


تعداد بازدید :  1225