شماره ۱۲۶۹ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ آبان
صفحه را ببند
نظام سیاسی عربستان‌سعودی برای کاهش بحران‌های خود به اقدامات عجولانه دست می‌زند
جنگ ریاض با خودش

آرمین منتظری| روز پنجشنبه دادستان کل عربستان از بازداشت ۲۰۸ تن برای بازجویی درباره پرونده فساد خبر داد و اعلام کرد که میزان مبلغ اختلاس‌شده به ۱۰۰‌میلیارد دلار می‌رسد.
سعود المعجب، دادستان کل عربستان و عضو کمیته عالی مبارزه با فساد گفت: تحقیقات درباره افرادی که به دادگاه احضار شده‌اند به‌سرعت درحال انجام است و ما اقدامات لازم را در این زمینه اتخاذ خواهیم کرد.
دادستان کل عربستان گفت: میزان اموالی که در رابطه با فساد و اختلاس به هدر رفته مبالغ بسیار زیادی است و مبلغ احتمالی از ۳۷۵‌میلیارد ریال فراتر می‌رود. جمع‌آوری اسناد و مدارک بیشتر برای اثبات حقیقت این مسائل ادامه دارد و همان‌طور که سه‌شنبه اعلام شد، رئیس موسسه پول عربستان درخواست مرا برای بلوکه کردن دارایی‌های شخصی این افراد قبول کرد. این اقدام نشان‌دهنده درست بودن نتایجی است که ما طی تحقیقات اولیه به آن دست یافته‌ایم.
نکته جالب این است که این بازداشت‌ها و راه‌اندازی پرونده‌های فساد همزمانی عجیبی با اقدام سعد حریری در استعفا از نخست‌وزیری لبنان و هشدار دولت‌های عربستان، بحرین و کویت به اتباع خود برای خروج از لبنان دارد. از پشت پرده قضایا چیزی نمی‌دانیم، اما آنچه واضح است این است که تغییراتی اساسی در سیاست داخلی و خارجی عربستان‌سعودی درحال وقوع است؛ تغییراتی که از سوی خاندان سلمان در مراحل مختلف و در بازه‌های زمانی معین درحال وقوع است.
از زمستان‌ سال 2015 که ملک سلمان قدرت خود را در عربستان در دست گرفت، با فاصله چند ساعت حکم وزارت دفاع را برای فرزند خود محمد امضا کرد. این حکم در آن بازه ‌زمانی خاص خود موید این واقعیت بود که خاندان سلمان طرحی از پیش تعیین شده برای آینده عربستان‌سعودی دارند. پس از آن دولت عربستان برنامه «چشم‌انداز 2030» را مطرح کرد و ملک سلمان به‌عنوان مبدع آن شناخته شد. براساس این طرح قرار است که اصلاحات اقتصادی در عربستان ایجاد شود. در راستای این برنامه بن سلمان، علاوه بر تصدی وزارت دفاع، ریاست چند شورای اقتصادی برای پیشبرد این طرح را برعهده گرفت.
اگرچه بن سلمان بعد از ‌سال 2015 قدرت را در افزایش داده اما خصوصا طی یک‌سال گذشته بود که او توانست با خلع محمد بن نایف از ولیعهدی و جایگزینی خود، جایگاه خود را مستحکم‌تر کند. پس از آن بن سلمان یک سازمان امنیتی نیز تحت ‌ریاست خود ایجاد کرد و این سازمان به وی اجازه داد تا کنترل بیشتری بر اوضاع داشته باشد. پس از آن بن سلمان متعب بن عبدالله را از مقامش خلع کرد. متعب ریاست گارد ملی عربستان را برعهده داشت.
در همین گیر و دار بود که داستان استعفای سعد حریری از نخست‌وزیری لبنان آن هم زمانی که او در عربستان به سر می‌برد، آغاز شد. پس از آن عربستان‌سعودی ایران را متهم به دخالت در اوضاع داخلی لبنان کرد. به فاصله کوتاهی بعد از این رخداد، موشکی از سوی انصارالله یمن به سمت عربستان شلیک شد که عربستان در این‌خصوص نیز ایران را مقصر دانست و اعلام کرد که موشک شلیک‌شده به‌سوی ریاض ساخت ایران بوده است. هر چند مقامات ایرانی این ادعا را تکذیب کردند، اما عربستان و چند کشور عربی دیگر همچنان بر ادعای خود اصرار می‌ورزند.
آنچه در این میان حایز اهمیت است، این است که تغییراتی که در عربستان درحال وقوع است، چیزی بیشتر از یک تغییر نسل در هرم قدرت است. درحال حاضر، عربستان سعودی با بزرگترین بحران اقتصادی از سال 1938 تاکنون روبه‌رو است. قیمت پایین نفت موجب رکود اقتصاد وابسته به نفت عربستان شده است. عربستان دریافته است که نفت دیگر نمی‌تواند موتور محرک اقتصادش باشد و عربستان برای خروج از این بحران چاره‌ای جز رفتن به سمت اقتصاد آزاد، خصوصی‌سازی و مدرن کردن زیرساخت‌های اقتصادی ندارد. در این راستا، اما بن سلمان یک مانع داخلی پیش پای خود دارد و آن وهابیسم بنیان نهاده شده از زمان تأسیس پادشاهی سعود است. از زمان روی کار آمدن بن سلمان، یکی از کارهای اساسی او کنار زدن روحانیون وهابی و سالخوردگان خاندان سعود بوده است. اگرچه این کار ممکن است در نظر نخست جسورانه و درست باشد، اما از لحاظ واقعیت سیاسی، وقتی به ساختار خاندان سعود می‌نگریم، وهابیسم را همچون نخ تسبیح در آن می‌بینیم. اساسا عربستان ‌سعودی براساس ایدئولوژی وهابیسم در ابتدا بنیان نهاده شد، اما حالا بن سلمان دریافته است که با انگاره‌های وهابی نمی‌تواند کشور را به سمت مدرن‌تر شدن ببرد. از این جهت است که او در یکی از اقدامات خود به‌طور مستقیم در مقابل روحانیون وهابی ایستاد و اجازه رانندگی زنان در عربستان را صادر کرد. درواقع این اقدام بن سلمان به دلیل اعتقادش به حقوق زنان با هدف تضعیف روحانیون وهابی در عربستان صورت گرفته است.
از سوی دیگر، اما هرگونه تغییری در عربستان از لحاظ تاریخی نیازمند نوعی اجماع در میان بزرگان خاندان حاکم است. این پارادوکسی است که بن سلمان در میان آن گرفتار شده است. یکی از دلایل بازداشت‌های اخیر نیز این است که بن سلمان می‌خواهد اجماع را به زور به وجود آورد.
در حوزه سیاست خارجی نیز عواملی وجود دارد که بن سلمان را به سمت اتخاذ سیاست‌های خشن رهنمون می‌کند.
عربستان ‌سعودی مدت‌ها فکر می‌کرد که با حمایت از برخی از گروه‌های تروریستی علیه برخی از رقبایش نظیر ایران و مبارزه با گروه‌های تروریستی که تهدیدی برای امنیت خودش محسوب می‌شوند، می‌تواند دست برتر را در خاورمیانه داشته باشد، اما وقایع در خاورمیانه به سمتی پیش رفت که منافع عربستان نه‌تنها تأمین نشد، بلکه موضع این کشور به‌تدریج رو به ضعف نهاد. در یمن عربستان قادر به مدیریت اوضاع نیست. در سوریه ایران موفق شده است در حمایت از بشار اسد و مبارزه با داعش دست برتر را داشته باشد و عربستان‌ سعودی دیگر عنصری تعیین‌کننده در آینده سوریه نیست. در عراق نیز این ایران است که همچنان دست برتر را دارد و در واقعه جدایی کردستان عراق نیز ایران نشان داد که می‌تواند هر زمان که بخواهد بر روند رخدادهای منطقه تاثیرگذار باشد. حتی در لبنان نیز ایران در تعیین رئیس‌جمهوری نقشی اساسی ایفا کرد و حزب‌الله لبنان نیز سرانجام با نخست‌وزیری سعد حریری در لبنان موافقت کرد. از این منظر اقدام عربستان در وادار کردن سعد حریری به استعفا پیامی برای ایران است. عربستان می‌خواهد به ایران بگوید که هنوز در لبنان دست برتر را دارد و می‌تواند از ریاض نخست‌وزیر لبنان را عوض کند، اما این تنها نیمی از راه است. عربستان باید نشان دهد که آیا به همان آسانی که نخست‌وزیر لبنان را عوض کرد، می‌تواند نخست‌وزیری جدیدی را نیز روی کار بیاورد یا خیر!
بن سلمان در مدت دو ‌سال گذشته ثابت کرده است که انگیزه‌های لازم برای ایجاد چالش با ایران را دارد. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد که واشنگتن نیز در دوره دونالد ترامپ تلاش می‌کند تا نقشی ویژه برای عربستان در تحولات منطقه‌ای قایل شود. اگر قرار باشد که عربستان نقش منطقه‌ای برعهده بگیرد باید در گام نخست از دو ویژگی برخوردار باشد. از لحاظ اقتصادی قدرتمند باشد و بتواند بحران‌هایش را حل‌وفصل کند و در حوزه سیاست خارجی بتواند بازی‌ساز بوده و تحولات را شکل دهد. اقدامات بن سلمان در عرصه داخلی، از بازداشت‌ها گرفته تا رویارویی با روحانیون سنتی وهابی تا مبارزه با فساد و خصوصی‌سازی برخی شرکت‌های نفتی را می‌توان در راستای اقدامات داخلی او برای توانمندسازی ارزیابی کرد و اقدامات اخیر این کشور علیه ایران، جوسازی‌های سیاسی، پروپاگاندای بین‌المللی و اخلال در روند سیاسی لبنان را می‌توان در راستای اثرگذاری این کشور در حوزه سیاست خارجی ارزیابی کرد.  عربستان اما در هر دو حوزه با خطرات بزرگی مواجه است. نخست این‌که رویارویی بن سلمان با روحانیون سنتی وهابی و نسل سالخورده‌تر خاندان سعود، درواقع رویارویی با بنیان پادشاهی سعود است. بن سلمان درواقع بر سر شاخ نشسته است و بن می‌برد. در حوزه سیاست خارجی نیز عربستان به وضوح ایران را دشمن خود می‌بیند. عربستان تلاش کرد تا با وادار کردن سعد حریری به استعفا ضربه‌ای به ایران وارد کند، اما این ماجرا یک سویه دیگر نیز دارد و آن این‌که استعفای سعد حریری آن هم به این شکل موجب قدرت یافتن بیش از پیش حزب‌الله لبنان خواهد شد، چراکه که نحوه استعفای حریری به‌گونه‌ای بود که حتی برخی دیگر از گروه‌های سیاسی لبنان نیز آن را تأیید نمی‌کنند. در جبهه‌های دیگر نیز عربستان‌سعودی نتوانسته است رودرروی ایران بایستد. ائتلاف عربی در یمن هنوز نتوانسته است از پس انصارالله برآید. در سوی دیگر، ایران توانسته است ائتلافی را با قطر شکل دهد که این ائتلاف در عمل علیه امیال عربستان ‌سعودی و امارات متحد عربی عمل می‌کند. درخصوص سوریه نیز ایران توانسته است با کمک ترکیه و روسیه مسیر مذاکرات صلح را کاملا تغییر داده و از تیررس عربستان دور نگه دارد.  در شرایط حاضر، به نظر می‌رسد که ایران نیازی نیست دست به تحرک جدیدی بزند. تنها کاری که ایران باید بکند این است که وضع موجود را حفظ کند و عقلانیت در سیاست خارجی را سرلوحه کار قرار دهد و از رفتارهای احساسی پرهیز کند.
به‌نظر می‌رسد آمریکا تصمیم گرفته است که با حمایت از عربستان ‌سعودی این کشور را برای رویارویی با نقش‌آفرینی منطقه‌ای ایران آماده کند، اما واقعیت این است که اگر عربستان نتواند خواسته‌های آمریکا را در منطقه به اجرا درآورد، مطمئنا واشنگتن به دنبال گزینه جایگزین خواهد بود.
به‌طور کلی هفته گذشته را می‌توان هفته ظهور یک عربستان‌ سعودی جدید نامید یا پایان یک روند آزمون و خطا. در هر دو صورت واقعیت این است که عربستان‌ سعودی در مسیر رکود و تضعیف است. این واقعیت به نفع ایران و به ضرر آمریکاست. ممکن است هل دادن عربستان از سوی آمریکا برای ایجاد تغییرات اساسی، ایده خوبی باشد اما در این روند، هر لحظه این امکان وجود دارد که موضع آمریکا در منطقه بدتر از گذشته شود.   

سیدحسن نصرالله:
عربستان از اسراییل خواسته به لبنان حمله کند

دبیر کل حزب‌الله لبنان با تأکید بر بازداشت بودن سعد الحریری در ریاض، گفت که عربستان تلاش دارد نخست‌وزیر جدیدی را به لبنان تحمیل کند.
به ‌گزارش فارس، سید حسن‌ نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان به مناسبت اربعین امام حسین(ع) و روز «شهید حزب‌الله» در مجتمع فرهنگی «شاهد» در بیروت به سخنرانی پرداخت، این دومین سخنرانی وی در طول یک هفته اخیر و پس از استعفای ناگهانی «سعد الحریری» و سفر وی به عربستان است که ایراد می‌شود. دبیر کل حزب‌الله لبنان در ادامه به بحران جدید ایجادشده در لبنان پرداخت و گفت: از روز شنبه گذشته، لبنان وارد یک بحران جدید سیاسی شده و این بحران به این بستگی دارد که لبنانی‌ها چگونه با آن برخورد و تعامل داشته باشند؛ ما اکنون تهدیدات را از این‌سو و آن‌سو می‌شنویم. در طول یک‌سال گذشته، لبنان در ثبات سیاسی به سر برد و ما توانستیم رئیس‌جمهوری را انتخاب و دولت وحدت ملی تشکیل بدهیم. مجلس نمایندگان نیز شروع به کار کرد، قانون انتخابات و بودجه را وضع کرد و پس از سال‌ها خصومت، گروه‌های لبنانی شروع به مذاکره کردند و امنیت و ثبات ما در جهان بی‌بدیل بود و پیش از این گفته بودم که امنیت لبنان از آمریکا بالا‌تر است. رهبر مقاومت لبنان پس از آن گفت: درحالی‌ که در این شرایط ایده‌آل و خوب به سر می‌بردیم و زمانی که گروه‌های مختلف سیاسی تعامل خوبی با یکدیگر داشتند؛ عربستان‌سعودی با عجله رئیس دولت را فرا خواند و او را مجبور به استعفا و خواندن بیانیه‌ای کرد که برای او نوشته شده بود و لبنان را در مقابل شرایط جدیدی قرار داد.
دبیر کل حزب‌الله لبنان به سرنوشت نامعلوم نخست‌وزیر مستعفی لبنان در عربستان اشاره کرد و گفت که وی در عربستان بازداشت بوده و از بازگشت وی به لبنان ممانعت می‌شود. وی ادامه داد: تلاش‌هایی به منظور حذف حریری از ریاست جریان المستقبل و تحمیل رئیس دیگر بر این جریان بدون مشورت با حزب‌المستقبل وجود دارد. سیدمقاومت اقدامات عربستان در لبنان را دخالت آشکار بی‌سابقه دانست که به منظور مجبور کردن نخست‌وزیر لبنان به کناره‌گیری صورت گرفته است و ادامه داد: ما هم هم‌صدا با جریان و فراکسیون المستقبل می‌گوییم سعدالحریری باید به لبنان برگردد. سیدحسن نصرالله در ادامه گفت: من از روی تحلیل سخن نمی‌گویم بلکه اطلاعاتی دارم مبنی بر این‌که عربستان از اسراییل خواسته به لبنان حمله کند و رژیم صهیونیستی هم‌اکنون درحال بررسی این مسأله است. او افزود: آنها معتقدند که می‌توانند نخست‌وزیر جدیدی را به لبنان تحمیل کنند و پیش از این تلاش کرده‌اند تا لبنانی‌ها علیه یکدیگر تحریک کنند و هنگامی که نتیجه موردنظر را دریافت نکردند، کشورهای عربی و خلیج فارس را تحریک کردند تا علیه لبنان دست به تنش‌آفرینی بزنند و اتباع خود را از لبنان خارج سازند. نصرالله ادامه داد: واضح است که عربستان علیه لبنان اعلام جنگ کرده است و ما متوجه هستیم که عربستان و حزب‌الله با یکدیگر مشکل دارند و ما آن را رد نمی‌کنیم اما این تهدیدات علیه حزب‌الله است یا لبنان؟ وی افزود: ما به همراه تمامی مردم لبنان و همراه با جریان «المستقبل» بر لزوم بازگشت حریری تأکید می‌کنیم؛ او اگر استعفا داده، باید به لبنان بازگردد و هر چه می‌خواهد بگوید. ما توهین به نخست‌وزیر را توهین به کل لبنان می‌دانیم؛ حتی اگر با همدیگر اختلاف سیاسی داشته باشیم. ما دخالت آشکار عربستان در امور داخلی لبنان و این‌گونه رفتار توهین‌آمیز با سعدالحریری از زمان ورودش به فرودگاه را محکوم می‌کنیم. دبیر کل جنبش حزب‌الله خاطرنشان کرد که دولت فعلی لبنان همچنان پابرجا بوده و براساس قانون اساسی کشور انتخاب شده است و دولت مستعفی نیست. سیدحسن نصرالله از همه لبنانی‌ها، عرب‌ها و انسان‌های آزاده خواست به اقدام عربستان در بازداشت سعدالحریری و حصر وی اعتراض کرده و در برابر این اقدام سکوت اختیار نکنند. وی تأکید کرد که نخست‌وزیر لبنان در بازداشت بوده و لبنانی‌ها باید برای برگرداندن وی به لبنان تلاش کنند.


تعداد بازدید :  259