شماره ۱۲۶۹ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ آبان
صفحه را ببند
دو روی یک ضرورت

ایرج اسلامی روزنامه‌نگار

روزی ابوالفضل سگزی سلطان شهید الب ارسلان را گفت چرا صاحب خبر (رئیس بخش جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات) نداری؟ گفت می‌خواهی که ملک من بر باد دهی و هواخواهان من را از من برهانی؟ گفت چرا؟ گفت چون من صاحب خبری نصب کنم آنکه مرا دوستدار و یگانه باشد به اعتماد و دوستداری و یگانگی خویش صاحب خبر را وزنی ننهد و او را رشوتی ندهد و آن که مخالف و دشمن بود با او دوستی گیرد و او را مال بخشد، چون چنین باشد ناچار صاحب خبر همیشه از دوستان به سمع ما خبر بد رساند و از دشمنان خبر نیک و سخن نیک و بد همچون تیر باشد چون چند تیر بیندازی آخر یکی بر نشان آید. دل ما هر روز بر دوست گران‌تر می‌شود و دشمن نزدیک‌تر تا جای دوست دشمن بگیرد، آنگه از آن خلل و پریشانی و بی‌کامی تولد کند که کس درنتواند یافت. ولیکن اولی‌تر آنکه صاحب خبر و برید داشتن یکی از قواعد ملک است چون اعتماد چنان باشد که بباید در این معنی که گفتیم دل مشغول نبود.
این حکایت شگفت در واقع نیاز به هیچ توضیحی ندارد. خواجه نظام‌الملک از قول شاهی درگذشته یکی از مهمترین تهدید‌هایی را که ممکن است از جانب نیروهای خبرچین و به زبان امروزین اطلاعاتی برای جامعه و نظام ایجاد شود را به زبانی خیلی ساده شرح می‌دهد. خواجه تاکید می‌کند که قاعده حکومت داشتن نیروهای خبررسان امین و مورد اعتماد است اما برای آنکه زنهاری و هشداری به ارباب قدرت داده باشد تاکید می‌کند که همین نیروها می‌توانند در دراز مدت و بر اثر غفلت به اصل حکومت آسیب بزنند. چرا که دوستان حکومت از روی خلوص نیت برای دوستی کردن با حاکم نیازی به نزدیک شدن به این نیروها نمی‌بینند و دشمنان برعکس این نیروها را طعمه‌ای مناسب برای اهداف خود می‌بینند. و طبیعی است که سعایت‌ها و بد اندیشی‌های دشمنان بر اثر تکرار امکان کارگر شدن و موثر افتادن دارد. این حکایتی است که از آن ساده نتوان گذشت.


تعداد بازدید :  334