پولاد امین- شهروند| در سالهای اخیر بیشتر انرژی تئاتر این مرزوبوم را حرکت به سمت و سوی تئاتر خصوصی و البته تئاتر تجاری به خود معطوف کرده است و تمام دستاوردهای چند وقت اخیر این عرصه از احداث و تأسیس سالنهای گوناگون خصوصی تا ایجاد تنوع مضمونی در نمایشهای روی صحنه در راستای رسیدن به این هدف اولیه بوده است. شاید به این دلیل است وقتی در خبری میخوانیم که براساس آمار ارایهشده در ۶ماه گذشته چرخه مالی تئاتر بیش از ۴۰میلیارد بوده و درآمد گروههای تئاتری به آستانه ۲۰میلیارد تومان نزدیک شده است؛ حسی از نزدیکی به مقصد را حس میکنیم. انگار که این موفقیت میتواند الگویی باشد برای درآمدن دیگر هنرها و دیگر حیطهها از نفوذ و دخالت و به اصطلاح هدایت دولت؛ با اینکه خیلیها در این میان میکوشند این دستاورد را ناچیز جلوه دهند. نمونهاش یکی از خبرگزاریهای رسمی کشور متعلق به طیفی خاص که روز گذشته در گزارشش این آمارها را زیر سوال برد.
آمارهای گویا
آمارها اما گویا به نظر میرسند. گفته میشود براساس آمار در سال 94 گردش مالی تئاتر در تهران بیش از 30میلیارد تومان تخمین زده شده بود؛ و این رقم در سال 95 نیز، همین میزان ثابت باقی ماند، اما فروش تئاترهای امسال با توجه به اینکه چند نمونه تئاتری وجود داشت که رقمهای قابل توجهی فروش داشتند، بسیار بیش از این مبالغ خواهد بود و رشد قابل توجهی را نشان خواهد داد که گاه گفته میشود میتواند بالغ بر صددرصد باشد و البته میدانیم و میدانید که رشد صددرصدی با هر متر و معیاری میتواند به معنای یک رشد حیرتانگیز و قابل اتکا به شمار آید.
سیل تماشاگران
آمار رسمی ارایهشده که حاکی از سود حدودا 50درصدی گروهها از کل گردش مالی تئاتر در 6 ماهه اول امسال است؛ نهتنها سود گروهها را در رقمی نزدیک به کل گردش مالی دوسال اخیر قرار میدهد- و از این نظر دستاورد درخوری به شمار میآید- بلکه این حقیقت عریان که از لابهلای سطور آمارها خود را نشان میدهد، نشان از حقیقتی دیگر و امیدوارکننده دارد. به عبارت سادهتر؛ از گردش 30میلیاردی دوسال اخیر، اگر 15میلیاردش به معنای درآمد تئاتر باشد، نشاندهنده بیش از 280 تا 300هزار مخاطب تئاتر در پایتخت است؛ و این یک واقعیت امیدوارکننده و دلخوشکننده است که شاید اگر سهسال پیش گفته میشد، کسی حتی خود تئاتریها نیز در باورشان نمیگنجید. در اشتیاق و علاقه مردم نسبت به تئاتر همین بس که در روزهای اوج اجرای این نمایش گفته میشد که بلیت این نمایش در بازار سیاه بیش از یکمیلیون تومان به فروش رسیده بود که البته این خبر تکذیب شد.
بازار در سایه
وضعیت اقتصادی تئاتر امروز از جهات دیگری نیز خوشحالکننده است. یکی از این جهت که به تعبیر آمار تئاتر این روزها اگر نه به همان اندازه؛ اما حداقل با فاصله خیلی کمی از سینما فروخته و رشد قابل توجهی کرده است. این را البته به نقل از خود گروهها و البته مرکز هنرهای نمایشی عنوان میکنند؛ وگرنه متاسفانه آمار دقیقی از سالنهای خصوصی و فروش نمایشها اعلام نمیشود یا دقیق نیست و البته ارایه آماری مثل فروش فیلمها و اکرانها هم برای تئاتر وجود ندارد. شاید بشود گفت، فقط برخی از نمایشها خودشان فروششان را اعلام میکنند؛ اما با این حال شرایط استقبال از بسیاری از نمایشها بهویژه آنها که یا سوپراستارها ساخته یا در آن بازی کردهاند، نشان میدهد که بازار تئاتر چندان هم کمرونق نیست.
عظمت میفروشد
درباره استقبال از تئاتر امسال نباید نقش شماری از تئاترهای بزرگی را که روی صحنه آمدهاند، نادیده گرفت. در حقیقت در سال 96 چند پروژه بزرگ تئاتری روی صحنه رفته که توانست مخاطبان زیادی را جلب کند؛ ازجمله نمایش اعتراف به کارگردانی شهاب حسینی که چندی پیش بیش از 70 اجرا با فروش بیش از دومیلیارد در سالن اصلی تئاتر شهر داشت. علاوه بر اعتراف، باید به کنسرت- نمایش سی به کارگردانی سهراب پورناظری و همایون شجریان و بازی سوپراستارهای سینما هم اشاره کرد؛ که به اذعان گروه در مدت زمان اجرای همه شبهشان بیش از 120هزار تماشاگر داشتهاند و در گیشه بلیتفروشی توانستهاند فروشی حدود 11میلیارد داشته باشند. همچنین در جدول اجراهای امسال پروژه عروسکی اُپرای خیام را هم داشتیم که مورد استقبال عجیبی قرار گرفت و گفته شد که یکماه مانده به اجرای نمایش بلیتهایش تمام شده است.
در آماری که از گردش مالی تئاتر در نیمه اول امسال ارایه ، به چرخه مالی بیش از 40میلیارد اشاره شده و گفته شده که درآمد گروههای تئاتری نیز به آستانه 20میلیارد تومان رسیده است.
تردیدها
آمار فروش تئاتر ایران اگرچه نویدبخش است؛ اما این حقیقت که این مبالغ بزرگ تمام نمایشها را شامل نمیشود و بیشتر با اتکا به اجرای یکسری پروژههای بزرگ از قبیل نمایشهایی با حضور سوپراستارهای سینما یا کنسرت- نمایشها به دست آمده؛ این تردید را ایجاد میکند که آیا این ارقام قابل ذکر به درد ارتقای کیفیت و البته معیشت قشر عظیمی از تئاتریها خواهد خورد؛ یا اینکه به دلیل پیشبینیپذیربودن نمایشهای پرفروش در بازار تئاتر ایران همه چیز صرف تولید و بازتولید یکسری کار عظیم خواهد شد و بدنه تئاتر سهم چندانی از این رونق مالی نخواهد داشت؟ شاید محمد عمروآبادی مدیر سایت فروش بلیت تیوال دراینباره بتواند پاسخی قانعکننده داشته باشد. پاسخ او را به فارس میخوانیم: امروز خوشبختانه با رشد و افزایش مخاطب تئاتر و هنر روبهرو هستیم و علتش فضای مجازی و افزایش آگاهی مردم هم از وجود و هم از کیفیت آثار هست. فضاهایی که افراد از آثار به سادگی مطلع میشوند و همچنین با صحبت درباره آثار، همدیگر را برای تماشا تشویق میکنند، فضاهای مجازی در این مسیر تأثیر جدی داشته است.
آماری که محمدعمروآبادی میدهد، حکایت از استمراری شگفت دارد: تئاتر در پنجسال گذشته از آغاز فعالیت تیوال هر سال رشد حدود 50درصد و در یکسال گذشته رشد صددرصدی داشته است. سیدشهابالدین حسینپور کارگردان تئاتر و مدیر سایت فروش بلیت تیک ایت اما معتقد است که وضع اقتصاد تئاتر نابسامان است و علتش را هم برنامهریزی نادرست در مسائل اقتصادی و قوانینی که هیچگاه به جز عرف درجایی درج نشدهاند، میداند. به باور این کارگردان تئاتر درنظرنگرفتن آسیبها و نقاط ضعف و قدرت و صرفا توجه به آمار و خلق رزومه از سوی عدهای باعث شده حرمتها در تئاتر زیرپا گذاشته شود: خیلیها امروز درآمد مناسب برای تئاتر دارند اما تهیهکنندگان و کارگردانهای همینها ورشکست شدهاند، به دلیل برخی فرهنگهای نادرست به تعبیری دلالی و پولهایی که جابهجا میشود، همه اینها نوید اتفاقات خوب را نمیدهد. پس صریح میگویم که نمایشها میفروشند؛ اما سایر افراد مشکل اقتصادی دارند. این آسیب باید رفع شود. خیلی از بازیگران هستند که ادعا دارند برای یک کار باید 30 تا 40میلیون در تئاتر بگیرند، درحالی که در همه کارها چنین شرایطی فراهم نیست!
چه باید کرد؟
اما آیا راهی نیست که حضور سوپراستارها قاعدهمند بوده و بهرغم بالابردن آمارها، معیشت و امنیت کاری تئاتریهای حرفهای را تحتالشعاع قرار ندهد؟ در مفیدبودن حضور ستارگان سینما در گیشه حرفی نیست و فراموش نباید کرد که علاوه بر پرفروشهای امسال در سالهای گذشته نیز نمایشهایی مانند «میسیسیپی نشسته میمیرد» به کارگردانی همایون غنیزاده با بازی ویشکا آسایش و سجاد افشاریان، بابک حمیدیان و سیامک صفری با فروش بیش از دومیلیارد فروش جور عدم استقبال از دیگر نمایشها را کشیدهاند، اما به اعتقاد برخی از کارشناسان و اهالی تئاتر برای اینکه همه طیفهای تئاتری بتوانند در این عرصه به راحتی و با فراغت بال به فعالیت بپردازند، نیاز است که یک دستهبندی و طبقهبندی مشخصی برای حضور سوپراستارها انجام شود؛ یعنی نه اینکه آنها در تئاتر حضور نداشته باشند بلکه میزان حضورشان مشخص شده و بهطور مثال، در طول سال یک میزان مشخص باشد.
چه نباید کرد؟
اما این نظر مخالفانی دارد و برخی از معتقدان آزادی اقتصادی و بازار رقابتی بر این باورند که قاعدهمندکردن مواردی از قبیل بازیگران و... امکانپذیر نیست و هر فرد آزاد است که بتواند هر زمانی که شرایطش را داشت، با هر گروهی در سالنها اجرا داشته باشد. این گروه مشکل را از اینجا میدانند که تئاتریها عادت کردهاند مرکز هنرهای نمایشی کاری برایشان انجام دهد؛ درحالی که ساختار تئاتر از مرکز شروع نمیشود، از کارگردان و گروه شروع میشود. یک کارگردان پس از انتخاب افراد، سالن و متن آماده اجرا میشود و اینکه مرکز بخواهد برای حضور افراد مختلف تصمیمگیری کند و دستورالعملی بدهد، مرتبط به زمانی بود که مرکز هنرهای نمایشی تهیهکننده کارها بود و بودجه تولید را پرداخت میکرد، از آن دوره سالها گذشته است.
سالنهای پر از جمعیت...
نعیمه نظامدوست بازیگر| درحال حاضر شرایط تئاتر بسیار خوب است. در گذشته افراد بسیار کمی تئاتر تماشا میکردند و بیشتر تئاترهای کمدی مورد توجه قرار میگرفت ولی الان، سالنها مملو از جمعیت است و جای خوشحالی است. من بابت این وضع خوب تئاتر خوشحالم و خدا را شکر میکنم. درباره فروش خوب نمایشها باید گفت که شاید حضور چهرهها در تئاتر بسیار اثرگذار بوده است. البته کار در کنار اهالی تئاتر که سالهای بسیاری در این عرصه تلاش کردهاند، بسیار حس خوبی است اما حضور چهرههای سینمایی در تئاتر بسیار یاریدهنده است و به تئاتر ما کمک میکند. این قضیه باعث میشود زحمت اهالی تئاتر که سالهای بسیاری است فعالیت میکنند، دیده شود. این اتفاق باعث میشود که اهالی خوب تئاتر هم شناخته شوند و به عرصههای بالاتر راه پیدا کنند و در مدیوم سینما و تلویزیون فعالیت کنند. مطمئنا کسانی که کار تئاتر میکنند، بین خودشان اهالی معروفی هستند و مردم هم از آنها استقبال میکنند. حضور هر دو طیف بازیگران در عرصههای سینما و تئاتر و تعامل آنها با یکدیگر، یک چرخه است و ما نباید نسبت به آن موضع بگیریم بلکه باید نسبت به این موضوع حس خوبی داشته باشیم.
نگاه تئاتریها عوض شده
محمود عزیزی بازیگر و کارگردان| متاسفانه امروز ما در شرایطی کار تئاتر انجام میدهیم که الگوها جابهجا شده و نوع نگاه، یک نگاه دوراندیش نیست، سرمایهگذار است که در فاصله کم میخواهد سود ببرد. در این اوضاع و احوال بحرانی تئاتر جوان هم اگر میخواهد آینده خود را رقم بزند، باید کار کند؛ و الگوهایی مثل مشایخی، رشیدی یا زندهیاد سمندریان را درنظر داشته باشد. اما درباره ورود ستارههای سینما به تئاتر باید گفت؛ خیلی از ستارههایی که امروز میبینیم، گلخانهای هستند. اینها همین که از گلخانه بیرون میآیند، پژمرده میشوند، اما ستارههای ماندگار آنهایی هستند که راه درازی را باید طی کنند تا به عرصه تئاتر برسند. ما قبل و بعد از انقلاب هم نمونه چنین افرادی را داشتیم.
درباره پیشکسوتان و بزرگانی که در عرصه تئاتر پا به سن گذاشتهاند؛ و در شرایطی نابسامان به سر میبرند، درحالی که همینها، سالها و دههها با حضور خود چرخهای تئاتر کشور را به حرکت درآوردهاند نیز، مدیران و مسئولان باید کمک کنند تا این افراد در زندگیشان دچار مشکل نباشند و برای تأمین مایحتاج نیاز مالی نداشته باشند. آینده تئاتر به چنین مواردی بستگی بسیار دارد.