|مجتبی محمودی مهماندوست| مدیر روابط عمومی هلالاحمر خراسانرضوی|
نجف شهر غریبی است اما با صفا. انگار انواری تابناک از صفای صحن نجف را بر سر شهر گستراندهاند تا زائر و مجاور زیر سایه مهر پدرانه مولا علی(ع) آرام گرفته و کمتر به یاد غربت امامش باشد که پس از زهرا(س) با چاه نجوا میکرد. اینروز و شبها اما درمانگاههای هلالاحمر در نجف اشرف نیز هیچگاه خالی از ازدحام مراجعان نیست.
چه زمانی که خیل مشتاق زائران پیاده برای اذن ورود به کربلا به محضر امیرالمومنین علی(ع) وارد شده و عازم کربلا میشوند و چه آن هنگام که سرشار از شور و شعور بینالحرمین، دوباره راه نجف اشرف را پیش میگیرند و علاوه بر زیارت مولا، مساجد کوفه و سهله و زیارتگاههایی مانند مرقد میثم تمار و بزرگ سفیر حسینی(ع) مسلم بن عقیل و نیزهانی و مختار و یگر حضرات را درک میکنند.
درمانگاههای هلالاحمر در نجف همهروزه پذیرای دردمندانی است که غم عشق و هجر یار آنان را به این بادیه و باده ناب رسانده است. پرستاران و پزشکان در نجف، همه سکوت و صفای این شهر را در لابهلای ذکرهای مردمی که به دیدار شاه نجف آمدهاند، حس میکنند. هر زائری که از راه میرسد، با وجود خستگی راه، وقتی چشمش به گنبد و گلدستههای نجف و حرم علیبن ابیطالب(ع) میافتد، سراز پای نمیشناسد و بیقرار زیارت است، بیقرار نجوا کردنست.
پرستاران گاهی که بر تاولهای پاهای خسته زائران، مرهم میگذارند، میبینند که چشمهای زائران به باران اشک نشسته و لبهایشان به دعا و ذکر مترنم است. به اربعین که رسیدیم، حس غریبتر پرستاران و پزشکان و کادر درمانی و خدماتی پزشکی حج و هلالاحمر را فرا میگیرد. به واسطه دلبریهایی که اربعین دارد و عاشقانی که از دروازههای زمینی و آسمانی عالم، گویی به نجف و کربلا روانه شدهاند.
یکی از همکاران پرستار پزشکی حج وقتی مشغول مرهمگذاشتن روی تاولهای پاهای پیرزنی بود که دردمندانه خود را به درمانگاه مسلم بن عقیل، کشانده بود؛ پیرزن با لهجه شیرین شیرازی برایش تعریف میکرد که با امسال هفتسال است که این راه را میآید! و با وجود خستگیهای راه، خرسند بود و با رضایت قلبی از ارادتش به اهل بیت علیهالسلام میگفت که به واسطه همین اربعینهایی که توفیق زیارت یافته، هیچوقت احساس ناامیدی و تنهایی نکرده و نمیکند.
پسرجوانی که برای معاینه از وضع جسمیاش به درمانگاه فرات هلالاحمر نجف مراجعه کرده، برای پزشکی که مشغول گرفتن فشارخونش بود، میگفت: همهسال را به دلخوشی فرارسیدن این ایام سپری میکند تا با دوستانش به زیارت ائمه اطهار علیهالسلام در نجف و کاظمین و کربلا مشرف شود. دو دختر جوان که با لهجه شیرین جنوبی، احتمالا بوشهری صحبت میکردند، وقتی برای گرفتن دارو و پانسمان تاول پا به درمانگاه امالقرا آمدند، با چه شوقی از اینکه نخستینبار بینالحرمین را دیدهاند، برای پرستار تعریف میکردند.
خانوادهای که از مشهد آمده بودند، وقتی برای التیام زخمهایشان درکنارشان بودم، برایم گفتند که قبل حرکت برای عرض ارادت و کسب اجازه به حرم امام رضا(ع) رفتند و به این نیت آمدهاند که همگی در شمار منتظران مصلح ظهور حضرت حجت ارواحنافداه باشند و سلام امام رضا(ع) را به خاندانش در کاظمین و نجف و کربلا و سامرا برسانند. نجف، زلالی عجیبی دارد و ساعات غریبی به زلالی بابالقبله حرم مولای عالمیان که در چشمهای عاشقان و شیعیان در اولین دیدار پس از گنبد و بارگاه حرم حضرت امیرالمومنین علی(ع) مینشیند و میدرخشد. راستی اینروزها و پس از حزن اربعین حسینی(ع)، زائران بسیاری برای عرض تسلیت به برادر رسول مکرم اسلام و وصی و ولی خدا پس از او به محضر مولا علی(ع) مشرف میشوند و باز نجف لبریز از زائر است و مترنم به ذکر یاعلی ... «أعظمَ ألله أجورَنا بمُصابَنا بالحُسَين(ع) وَ جَعَلنا وَ إيّاکم مِن الطالِبين بثاره مَع وَليّه الإمام المَهدي مِن آل مُحَمَّدٍ عَليهمُ السَّلام»