شماره ۱۲۶۹ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ آبان
صفحه را ببند
هیچ کسی از درمان جا نمی‌ماند

|  بیل گیتس |

 چند‌سال پیش با چند پزشک در تانزانیا ملاقات کردم تا راهی برای چالش درمان بیماران مبتلا به ویروس اچ‌آی‌وی بیابیم. تاکنون در سراسر جهان با توزیع داروی ایدز، پیشرفت‌های زیادی در مبارزه با ویروس اچ‌آی‌وی صورت گرفته است. اما هنوز تنها نیمی از 37‌میلیون نفری که به ویروس اچ‌آی‌وی مبتلا هستند، درمان‌های لازم را دریافت می‌کنند.
ما درباره راه‌حل‌های در دسترس و قابل تحقق صحبت کردیم. «تام آلمان» از سازمان «پزشکان بدون مرز» ایده جدیدی برگرفته از فعالیت‌های سازمانش در فراگیرکردن درمان ایدز داشت. خیلی کوتاه در حدود 5 دقیقه صحبت کرد، اما به محض این‌که حرفش را تمام کرد، با خودم فکر کردم که «تعداد بیشتری از آدم‌ها باید به این مسائل فکر کنند.»  ابتکاری که «تام» درباره‌اش صحبت کرد یک تکنولوژی جدید نبود. روشی برای ساده‌سازی درمان ایدز بود تا بتوان آنها را اثرگذارتر و پاسخگوتر کرد. به این صورت می‌توان نیازهای بیماران بیشتری را پاسخ گفت.  هفته گذشته از تام خواستم تا ایده‌اش را در برنامه‌ای در نیویورک که برای توسعه و مبارزه با چالش‌ها در درمان ایدز برگزار شده بود، مطرح کند.
تام درباره موزامبیک برای مخاطبان صحبت کرد. جایی که سازمان «پزشکان بدون مرز» از ‌سال 2003 به کمک دولت رفته‌اند تا با ایدز مبارزه کنند. وقتی که معضل ایدز در موزامبیک جدی شد، دولت این کشور از راه‌حل‌های خیلی سنتی و قدیمی برای مبارزه با این بیماری کشنده استفاده می‌کرد. پزشکان در کلینیک‌های مشخصی به ویزیت بیماران مبتلا به ایدز مشغول بودند. در کشوری که از هر 10 فرد بالغ یک نفر با ویروس اچ‌آی‌وی زندگی می‌کند، پزشکان کلینیک خیلی سرشان شلوغ بود و تنها می‌توانستند 5دقیقه برای هر بیمار وقت بگذارند. گاهی بیماران مجبور بودند ساعت‌ها راه بپیمایند تا به کلینیک برسند و ساعت‌های بیشتر در صف‌های طولانی منتظر بمانند تا ویزیت شوند.
اگرچه اجرای این برنامه در ابتدا موجب شد هزاران بیمار مبتلا به ایدز درمان‌های لازم را دریافت کنند، اما واقعیت این است که حتی این برنامه نیز پاسخگوی نیازهای همه بیماران نبود، چراکه به‌تدریج 30‌درصد بیماران دیگر روند درمانی را ادامه ندادند. در ‌سال 2007، گروه کوچکی از بیماران مبتلا به اچ‌آی‌وی در روستای کوچ «تته» در موزامبیک تصمیم گرفتند این رویکرد سنتی را به چالش بکشند. به جای ساعت‌ها پیاده‌روی برای رسیدن به کلینیک و دریافت داروهای‌شان، آنها یکی از اعضای گروه‌شان را به کلینیک می‌فرستادند تا داروهای همه اعضای گروه را تحویل بگیرد. این‌گونه بود که مدلی جدید از درمان گروهی به وجود آمد.
براساس این مدل، هم در زمان صرفه‌جویی می‌شود و هم کلینیک‌ها دیگر مجبور نیستند تعداد زیادی از مبتلایان را درمان کنند، به این ترتیب راحت‌تر می‌توانند کار کنند و وقت بیشتری را برای برخی از مبتلایان که نیاز به توجه بیشتر دارند، صرف کنند.
براساس شواهد به دست آمده درباره کارآمد بودن این سیستم درمانی بود که «سازمان پزشکان بدون مرز» با همکاری وزارت بهداشت موزامبیک چنین گروه‌هایی را در سراسر کشور سازماندهی کرد. این گروه‌ها به نام گروه‌های اجتماعی ART معروفند و تنها نمونه‌ای از «مدل‌های مختلف درمانی» هستند که درحال حاضر به شکل‌های مختلف در سراسر آفریقا به فعالیت مشغولند. در کشورهای دیگر نیز گروه‌هایی از این دست مسئولیت توزیع داروهای ایدز را برعهده گرفته و توانسته‌اند با بکارگیری روش‌های مبتنی‌بر فرهنگ و زیست بوم همان کشور، نیاز بیماران به دارو و درمان را مرتفع کنند.  تام می‌گوید: «درونمایه این روش بسیار ساده است. شما به حرف بیماران گوش و به آنها اعتماد می‌کنید و خدمات خود را براساس نیازهای آنها هماهنگ و ارایه می‌کنید. شما همه چیز را ساده و از حالت کلینیکی صرف خارج می‌کنید». خیلی جالب توجه است که پزشکی درباره کاهش نقش پزشکان در روند درمانی سخن بگوید! اما واقعیت این است که نتیجه چنین روشی کاملا مثبت و مشهود بوده است.
ما نیز از این رویکرد در تمامی فعالیت‌های بنیادمان استفاده می‌کنیم. اگرچه ما به سازمان «پزشکان بدون مرز» کمک مالی نمی‌کنیم، اما واقعیت این است که این سازمان آن‌قدر الهام‌بخش ما بوده که ما را وادار به ایفا کردن نقشی پررنگ‌تر در توسعه مدل‌های مختلف درمانی در کشورهای مختلف کرده است.  چیزی در «تام» است که مرا تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. این‌که او همیشه به دنبال راهی برای پیشرفت بیشتر است. خودش می‌گوید: «اگر هدف این است که درمان برای هر فردی که به آن نیاز داشت، فراهم شود، پس جهان باید قدم‌های بیشتری بردارد. باید مدل‌های درمانی برای صدها‌میلیون نفر را که فراموش شده‌اند، مهاجر و پناهنده هستند یا در مکان‌های دوردست زندگی می‌کنند، با ایده‌های جدید همراه و هماهنگ کنیم.»  «سازمان پزشکان بدون مرز» مشتاق است تا بداند چگونه می‌توان این مدل جدید که در آن بیمار در روند درمان مرکزیت دارد، نه پزشک یا کلینیک را می‌توان در درمان بیماری‌های دیگر به غیر از ایدز به کار گرفت. همچنین این مدل را می‌توان برای برخی از گروه‌های مبتلا نظیر معتادان، مهاجران، پناهندگان و آنها که در مرکز یک درگیری نظامی گرفتار شده‌اند، به کار گرفت.  «تام» قصد دارد برای ایده نظام درمانی مبتنی‌بر اعتماد و مشارکت دوطرفه میان پزشکان و گروه‌های مبتلا به بیماری تلاش کند. تام معتقد است اگر به گروه‌هایی از مبتلایان قدرت بدهیم، دیگر هیچ‌ کس از درمان جا نمی‌ماند. باید از «تام» و همکارانش و همه گروه‌های مبتلا که در به واقعیت پیوستن این هدف زیبا تلاش می‌کنند، تشکر کنم.


تعداد بازدید :  273