شماره ۱۲۶۹ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۰ آبان
صفحه را ببند
گفت‌وگو با شیدا خلیق، بازیگر نقش فرح در نمایش کوکوی کبوتران حرم
تمرکز زیادی بر مسائل اجتماعی داشتم

شیدا خلیق، بازیگر جوان تئاتر، سینما و تلویزیون است که این بار در نمایش کوکوی کبوتران حرم در پردیس تئاتر شهرزاد به ایفای نقش می‌پردازد. بازی شیدا خلیق در نقش فرح در این نمایش را می‌توان جزو کارهای درخشان این هنرمند دانست. درباره اطلاعات بیشتر درباره تجربه بازی در این نمایش با این هنرمند به گفت‌وگو پرداختیم.
لطفا تجربه‌تان را از بازی در این نمایش و همکاری با خانم افسانه ماهیان بفرمایید.
من این مطلب را همه جا گفته‌ام و فکر می‌کنم این‌جا هم بگویم خوب باشد. آن سالی که این نمایش برای نخستین بار اجرا شد،‌ سال 1387، اگر اشتباه نکنم، من به واسطه مادرم که سرکار بودند در جریان همه تمرینات و سر همه اجراها بودم و در آن سال‌ها خیلی دلم می‌خواست یکی از نقش‌ها را بازی کنم، ولی سنم کم بود. همیشه آرزو می‌کردم این متن یک بار دیگر اجرا شود تا من بتوانم یکی از نقش‌ها را بازی کنم. وقتی افسانه ماهیان عزیز این پیشنهاد را به من دادند، خیلی عجیب بود که آرزویم برآورده شد. برای این‌که من عاشق نقش فرح بودم و خیلی دوست داشتم این نقش را بازی کنم. تجربه همکاری با افسانه ماهیان واقعا بی‌نظیر است. برای این‌که افسانه ماهیان خودش سال‌ها کار بازیگری کرده و خیلی خوب بازیگری را می‌شناسد، برای همین با خیال راحت خودت را در تمرین‌ها به او می‌سپاری و مطمئنی که او به‌عنوان یک چشم از بیرون تو را خیلی خوب نگاه می‌کند.
چقدر با این متن و شخصیت فرح ارتباط برقرار کردید؟
متن کوکوی کبوتران حرم که علیرضا نادری عزیز نوشته است، فکر می‌کنم جزو معدود متن‌هایی است که درواقع یک مرد راجع به خانم‌ها نوشته است، آن‌قدر موفق و با شناخت جامع و کامل. حتی به‌عنوان یک مخاطب عادی وقتی این نمایشنامه را می‌خوانی تعجب می‌کنی که چه جوری یک مرد توانسته است آن‌قدر دقیق فضای خصوصی زنان را درک کند، برای همین مواجهه نخست من با این متن واقعا حیرت‌انگیز بود، چون اصلا باورم نمی‌شد. وقتی هم که می‌خواهی به‌عنوان بازیگر این متن را کار کنی، (البته این تجربه شخصی من است و شاید برای بازیگر دیگری متفاوت باشد) آن‌قدر نقش‌ها کامل و با جزییات نوشته شده است و کاراکتر‌ها در مرحله نوشتار تمام شده که عملا تو به‌عنوان بازیگر به نظرم هیچ کار اضافه‌ای انجام ندهی. آنقدر متن، کاراکتر‌ها را کامل توضیح داده است که فقط تو در راستای متن حرکت بکنی، به نظر من کفایت می‌کند.
برای رسیدن به نقش فرح چقدر تمرین داشتید؟
کاراکتر فرح برای من خیلی عزیز است، یعنی به اندازه‌ای دوستش دارم که هر وقت و در هر سنی که فرصتش را پیدا کنم، باز هم می‌توانم این نقش را بازی کنم. برای درآوردن کاراکتر فرح مثل همه بازیگرها ما حدود سه ماه تمرین داشتیم. فکر می‌کنم سه ماه برای رسیدن به یک نقش، پروسه‌ای کامل و کافی است. برای این‌که به اندازه کافی فرصت روخوانی متن و تحلیل هست، خصوصا که کارگردان خانم ماهیان هم باشد که بشدت بر متن‌های علیرضا نادری اشراف دارد.
فکر می‌کنید چه عواملی باعث دردها و رنج‌های فرح شده است؟آیا همان عواملی است که از زبان شما در نمایش روایت می‌شود یا مشکلاتش ریشه‌های دیگری هم می‌تواند داشته باشد؟
بیشتر دلم می‌خواهد راجع به تأثیرپذیری فرح از هما صحبت کنم. ما درواقع در متن هیچ ایده‌ای راجع به خانواده این دو نفر نداریم. پس من هم سعی می‌کنم فقط راجع به فرح و هما صحبت کنم. چیزی که در متن راجع به آن صحبت می‌شود. چیزی که حس می‌شود این است که فرح بشدت از هما تأثیر می‌گیرد، حتی با این‌که در خیلی از موارد قبولش ندارد، ولی آن حس حمایت و حس خواهربودن و حتی شاید مادربودن برای فرح از سوی هما حس می‌شود. همان جور که می‌بینیم فرح هم خیلی از جاهای متن از هما فکت می‌آورد که هما می‌گوید این‌جوری! هما می‌گوید آن‌جوری! فکر می‌کنم درواقع چیزی که متن می‌گوید ‌بشدت در مورد فرح کامل است. کار کردن در یک محیط مردانه و حرف‌های هما راجع به مردها، همه اینها مجموعه‌ای از جهان فرح را تشکیل می‌دهد که شاید هم غلط باشد. اما متاسفانه در خانواده‌ها و جامعه ما این اتفاق همیشه می‌افتد که بچه‌ها در یک سنی که شخصیت‌شان دارد شکل می‌گیرد، همیشه تحت‌تأثیر افراد بزرگتر آن خانواده هستند. مثلا اگر خواهر بزرگتر خانواده مردستیز است، تعجبی ندارد که فرح هم همین فکر را بکند.
به عنوان جوان‌ترین بازیگر نمایش بفرمایید چقدر به ایفای نقش در آثار اجتماعی علاقه‌مند هستید و برای خلق این شخصیت با چه سختی‌ها و مشکلاتی روبه‌رو بودید؟
من خیلی کاراکترهای این جوری را سعی کردم بازی بکنم، یعنی درواقع از وقتی که عرصه بازیگری برایم جدی بوده است، تمرکز زیادی روی مسائل اجتماعی مخصوصا در زمینه دخترهای هم‌سنم داشتم، نقش‌های زیادی را هم در این خصوص بازی کردم و فکر می‌کنم به اندازه کافی متفاوت بوده است. برای من بازی‌کردنش بشدت لذت‌بخش است. از این‌که خودت را جای بقیه آدم‌ها می‌گذاری و تجربه زندگی آنها را با خودت همراه می‌کنی، عمیقا برای من لذت‌بخش است. غیر از این هم باید بگویم صددرصد دغدغه من همین موضوع است که این‌جور نقش‌ها را انتخاب می‌کنم. اما فکر می‌کنم برای این سال‌هایی که دارد می‌گذرد و بعد از تجربه‌های اخیرم، دلم می‌خواهد یک فرم دیگر نمایشی را تجربه بکنم و به این معنا نیست که شاید دلم نخواهد برگردم، اما دلم می‌خواهد از نظر فرم نمایشی تجربه‌های دیگری داشته باشم و شاید دوباره برگردم و این دغدغه‌های اجتماعی را انتخاب بکنم.
در آخر هم به‌عنوان کوچکترین فرد گروه باید بگویم خیلی لذت‌بخش است که در کنار 11 زن بازیگر دیگر بازی می‌کنید که هر کدام‌شان دنیایی از تجربه هستند. واقعا مثل یک کلاس بازیگری است. واقعا شبیه هیچ‌چیزی نیست. خیلی خوشحالم که ما 12 نفر در این نمایش این حس را تجربه می‌کنیم. ممنون از شما.


تعداد بازدید :  324