شماره ۱۲۶۵ | ۱۳۹۶ يکشنبه ۱۴ آبان
صفحه را ببند
پرونده‌ای برای اپیدمی ورزشکارسالاری در ورزش ایران
قهرمان‌های رئیس!
بررسی حاشیه‌های چند هفته گذشته درباره ورزشکاران مطرح، تسلط آنها به مدیران فدراسیون‌ها را مشخص می‌کند

شهروند| ورزشکارسالاری واژه غریبه‌ای برای ورزش ایران در سال‌های اخیر نبوده و به نظر می‌رسد هر روز هم رواج بیشتری پیدا می‌کند. این‌که ملی‌پوشان و قهرمان‌های یک رشته برای رسیدن به خواسته‌های خود حالا چه منطقی و چه غیرمنطقی فدراسیون‌ها را تهدید می‌کنند و درنهایت هم به خواسته‌های خود می‌رسند، از اصل ورزش حرفه‌ای فاصله دارد. این اتفاق در رشته‌های مختلف و حتی گاهی اوقات به صورت دسته‌جمعی رخ می‌دهد تا فدراسیون‌ها راهی به جز تن‌دادن به خواسته‌های ملی‌پوشان خود نداشته باشند. بهترین زمان برای بررسی این مسأله شاید همین حالا باشد که چند ماه فاصله تا آغاز بازی‌های آسیایی و چند ‌سال تا آغاز بازی‌های المپیک باقی مانده است.

وزنه‌برداری؛ کیانوش رستمی
شاید نمونه بارز ورزشکارسالاری در یک‌ سال اخیر در رشته وزنه‌برداری بوده که فدراسیون به خواسته کیانوش رستمی تن داده است. این وزنه‌بردار کرمانشاهی قبل از المپیک حاضر نشد در تمرینات تیم‌ملی حاضر شود و به صورت شخصی تمرین کرد. حتی بعد از المپیک هم فدراسیون سعی کرد جلوی خواسته غیرمعقول قهرمان المپیک بایستد؛ اما باز هم بعد از گذشت چند ماه همه چیز طبق خواسته کیانوش رستمی پیش رفت و او حالا زیر نظر برادرش برای مسابقات جهانی آماده می‌شود.

 تکواندو؛ خدابخشی و اسبقی
انتخاب ملی‌پوشان برای حضور در مسابقات جهانی 2017 تکواندو، با حاشیه‌های زیادی همراه شد؛ تا جایی که مهدی خدابخشی و بهنام اسبقی با مصاحبه‌های تند علیه کادر فنی و فدراسیون دیگر حاضر به شرکت در اردوهای تیم‌ملی نشدند. با این‌که مهدی بی‌باک اعلام کرده بود، دیگر این دو نفر جایی در تیم‌ملی ندارند، اما بعد از گذشت چند ماه با پادرمیانی برخی از پیشکسوتان خدابخشی و اسبقی به تیم‌ملی برگشتند تا آب از آب تکان نخورده باشد.

 جودو؛ جواد محجوب
در روزهایی که جودوی ایران نیاز به تک‌ستاره‌های خود دارد و در افت محسوسی به سر می‌برد، جواد محجوب تصمیم گرفت با داشتن رنکینگ پنجم دنیا قید حضور در تیم‌ملی را بزند. این جودوکار اعلام کرد كه قصد دارد در رشته MMA فعالیت کند تا پول بیشتری دربیاورد. جالب این‌که بعد از گذشت چند ماه محجوب از تصمیم خود پشیمان شد و فدراسیون هم بدون توجه به این‌که او به تیم‌ملی پشت کرده،‌ بار دیگر این ورزشکار را به اردو فراخواند.

 دوومیدانی؛ حدادی و تفتیان
فدراسیون دوومیدانی شدیدا وابسته به تک‌ستاره‌هاست. احسان حدادی و حسن تفتیان با وجود این‌که در مسابقات جهانی 2017 نتایج خوبی کسب نکردند، در ماه‌های اخیر مصاحبه‌های تندی را علیه مسئولان فدراسیون انجام دادند. نایب‌قهرمان پرتاب دیسک المپیک 2012 که در 5‌ سال اخیر نتوانسته رکوردهای قبلی‌اش را تکرار کند، بارها انتقادات دامنه‌داری را علیه رئیس فدراسیون مطرح کرد. حسن تفتیان، قهرمان دوی 100 متر ایران این کار را تکرار کرد و به کمیته انضباطی فدراسیون هم دعوت شد اما در نتیجه هر دو ورزشکار به خواسته خود رسیدند. احسان حدادی این روزها در آمریکا اردوی خود را برپا کرده و به دنبال مربی است. تفتیان هم از حضورش در فرانسه برای ادامه کار با مربی خارجی‌اش خبر داده است. انتقادات این دو ورزشکار در حالی مطرح شده بود که فدراسیون دوومیدانی حتی بیشتر از بودجه دولتی‌اش برای حدادی و تفتیان در یک‌ سال اخیر هزینه کرده است!

 دوچرخه‌سواری؛ آتوسا عباسی
چند مصاحبه و انتشار عکس‌هایی از دستفروشی دوچرخه‌سوار زن کافی بود تا فدراسیون به خواسته‌های او و همسرش تن بدهد. آتوسا عباسی که نتوانسته بود در انتخابی تیم‌ملی رکوردهای لازم را برای حضور در بازی‌های داخل سالن آسیا به دست بیاورد، عکس‌هایی از خود هنگام دستفروشی منتشر کرد. صحبت‌های تند او و همسرش علیه فدراسیون بعد از انتشار این عکس‌ها، باعث شد رسانه‌ها و مردم در فضایی احساسی قرار بگیرند. این اقدامات خیلی زود نتیجه داد و رئیس فدراسیون بعد از جلسه با همسر این دوچرخه‌سوار، حکم مربیگری او را برای هیأت دوچرخه‌سواری تهران صادر کرد!

 والیبال؛ معروف، محمودی و شاید غلامی
حتی رشته والیبال هم درگیر ماجرای ورزشکارسالاری شده است. سعید معروف بارها رفتارهایی در تیم‌ملی و رده باشگاهی داشته که مورد انتقاد رسانه‌ها و علاقه‌مندان به والیبال قرار گرفته اما فقط در تمام این سال‌ها یک جلسه محروم شده است. جایگاه او در تیم‌ملی هیچ وقت به خطر نیفتاده و به نظر نمی‌رسد تا زمانی که خودش نخواهد کنار برود،‌ کسی جایش را در تیم‌ملی بگیرد. نمونه دیگر مربوط به شهرام محمودی است. این ملی‌پوش والیبال بعد از المپیک اعلام کرد یک‌ سال می‌خواهد از تیم‌ملی دور باشد! جالب این‌که اوایل ‌سال جاری این بازیکن در لیست کولاکوویچ هم قرار گرفت و حالا هم شهرام محمودی است که درباره حضور یا عدم حضور در ترکیب تیم‌ملی برای ‌سال آینده تصمیم می‌گیرد. به نظر می‌رسد چنین اتفاقی برای عادل غلامی هم در راه است و بعد از اخراجش توسط سرمربی از تیم‌ملی تلاش‌ها برای بازگشتش از‌ سال آینده آغاز شده است.

 کاراته؛ انتشار عکس جنجالی
انتشار عکسی از قهرمان‌های کاراته در ایستگاه قطار ورشوی لهستان، مسئولان فدراسیون را به شوک فرو برد. در حالی ‌که رئیس فدراسیون بهترین امکانات را در جریان بازی‌های جهانی غیرالمپیکی برای کاراته‌کاران مهیا کرده بود، بعد از انتشار عکس خوابیدن ملی‌پوشان کاراته در ایستگاه قطار، مورد انتقاد قرار گرفت. با پیگیری این ماجرا مسئولان فدراسیون متوجه شدند انتشار این عکس از سوی ملی‌پوشان صورت گرفته است اما عجیب بود که بعد از اثبات این ماجرا هیچ برخوردی با آنها صورت نگرفت.

 کشتی؛ داستان عجیب شاگردان بنا
در رشته کشتی، فدراسیون سعی کرده با قانون انتخابی برای همه کشتی‌گیران شرایط یکسانی را فراهم کند تا هیچ‌کس به خودش جرأت قهر و خواسته‌های غیرمنطقی را ندهد. با این حال حمید سوریان، امید نوروزی و قاسم رضایی، سه فرنگی‌کار طلایی ایران در المپیک لندن خودشان را از این قاعده مستثنی می‌دانند. آنها حاضر به شرکت در انتخابی نشدند و به نظر هنوز به دورانی عادت دارند که با سرمربیگری محمد بنا بدون رقابت در ترکیب نهایی تیم‌ملی برای المپیک 2016 قرار گرفتند. علی اشکانی، سرمربی فعلی هم از بازگشت آنها استقبال کرده و باید دید فدراسیون تا کجا در مورد قهرمان‌های مسن کشتی فرنگی کوتاه می‌آید.

 واترپلو؛ طرفداری بعد از دعوا
چند روز قبل بود که خبر درگیری در فینال مسابقات توسعه جهانی واترپلو بین بازیکنان ایران و مالت منتشر شد. با این‌که فیلم این اتفاق ناگوار در شبکه‌های اجتماعی پخش شده بود، رئیس فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو به دفاع از ملی‌پوشان ایران پرداخت. او برای جریمه یا برخورد با واترپلويیست‌ها زیر بار نرفت و اعلام کرد که بازیکنان مالت شروع‌کننده درگیری بودند!

 قایقرانی؛ قهر دسته‌جمعی
قطع همکاری فدراسیون با مربی رومانیایی به دلایل غیرفنی به مذاق ملی‌پوشان رویینگ خوش نیامد. جیوگانیک از سوی فدراسیون قایقرانی از هدایت تیم دختران منع شد و به کشورش بازگشت اما ملی‌پوشان رویینگ در روزهای اخیر با مصاحبه‌های متعدد به حمایت از او پرداختند و موضعی علیه فدراسیون گرفتند. با این‌که فدراسیون قایقرانی به این مسائل فعلا توجه خاصی نداشته اما تحصن دسته‌جمعی ملی‌پوشان این رشته اتفاق عجیبی به نظر می‌رسد که تا دفتر معاون وزیر ورزش هم پیش رفته است. آنها مقابل تصمیم فدراسیون مبنی بر تغییر مربی‌شان ایستاده‌اند.

 هندبال؛ از تغییر سرمربی تا تعیین رئیس
رشته هندبال در سال‌های اخیر ماجراهای عجیبی را پشت سر گذاشته است. چند برهه ملی‌پوشان به خاطر تغییر مربی خود حاضر به شرکت در اردوهای تیم‌ملی نبودند و تا دفتر وزیر ورزش هم پیش رفتند. این اتفاقات درنهایت باعث تغییرات در رأس فدراسیون شد که علیرضا رحیمی با حمایت ملی‌پوشان هندبال روی کار آمد. جالب این‌که رئیس جدید بعد از استعفای صوری و برای گرفتن پول بیشتر از وزارت ورزش مصاحبه‌های حمایتی ملی‌پوشان را به‌عنوان پشتوانه خود می‌دید. به نظر می‌رسد تعیین تکلیف هندبال توسط ملی‌پوشان در سال‌های اخیر یکی از دلایل اصلی عدم پیشرفت این رشته بوده است.

 فوتبال؛ سدی به نام کی‌روش
شاید وقتی رفتار برخی از ملی‌پوشان را در رشته‌های دیگر مرور می‌کنیم،‌ یاد اتفاقاتی که در سال‌های اخیر در تیم‌ملی فوتبال رخ داده، می‌افتیم. کارلوس کی‌روش از زمان حضورش روی نیمکت تیم‌ملی فوتبال، با پدیده بازیکن‌سالاری رابطه خوبی نداشت و به نوعی جلوی آن ایستاد. ماجرای کنار رفتن مهدی رحمتی از تیم‌ملی را می‌توان به تصمیمی که شهرام محمودی در تیم‌ملی والیبال گرفت، تشبیه کرد. کی‌روش در حالی دروازه‌بان اول خود را برای همیشه کنار گذاشت که ملی‌پوش والیبال خودش برای آینده‌اش در تیم‌ملی تصمیم می‌گیرد. سرمربی پرتغالی با کنار گذاشتن بازیکنانی چون رحمتی، عقیلی و خلعتبری در همان ابتدای کار نشان داد نام‌ها اصلا برایش مهم نیستند تا پرونده بازیکن‌سالاری به ‌طور کلی در فوتبال ملی بسته شد.

 بوکس؛ احسان روزبهانی
تنها نماینده بوکس ایران در المپیک 2016 قبل از حضور در این مسابقات با فدراسیون مشکلاتی پیدا کرد. دامنه این اختلافات بعد از المپیک بیشتر شد تا جایی که رئیس وقت فدراسیون با برگزاری نشست خبری به بوکسور المپیکی حمله کرد. از سوی دیگر احسان روزبهانی علیه ناطق نوری مصاحبه‌های متعددی انجام داد. بعد از گذشت نزدیک به یک ‌سال درنهایت با پادرمیانی محمد دادگان این بوکسور به تیم‌ملی برگشت، البته بعد از مدتی ناطق‌نوری از سمتش کنار رفت.

حاکمیت نتیجه‌گرایی نگران‌کننده‌تر است

رضا شجیع جامعه‌شناس حوزه ورزش

اساسا اين يك موضوع تاريخي است كه همواره منابع انساني كه كمي حاشيه امنيت احساس مي‌كنند، نسبت به طلب حقوق و امتيازات بيشتر تلاش مي‌كنند. موضوع از جايي آغاز مي شود كه عملا جانشيني براي اين دسته از قهرمانان به چشم نمي‌خورد و اگر هم جانشيني وجود دارد، فاصله آنها با اين دسته از ورزشكاران بسيار زياد است. من معتقدم فدراسيون‌هايي كه بقاي خود را به كسب نتايج كوتاه مدت‌پيوند زده‌اند و البته چاره‌اي هم جز اين ندارند، مجبور به فدا‌كردن ارزش‌هاي اخلاقي و انساني مي‌شوند و در بهترين حالت، خود را در حد تداركات‌چي ورزشكاران تقليل مي‌دهند. در اين ميان افكار عمومي هم كه ذائقه‌اش طي سال‌ها نتيجه‌گرا شده، پشت ورزشكار در مي‌آيد و درنهايت مقاومت در برابر چنين ورزشكاري غيرعقلاني جلوه مي‌كند. پس معتقدم؛ رفتار اين دسته از ورزشكاران بر مبناي الگوي مديريتي برخي فدراسيون‌هاي ورزشي كاملا طبيعي است و اتفاقا اگر چنين اتفاقاتي نيفتد، بايد تعجب كرد. راهكار را بايد در بلندمدت و آن هم در توسعه ورزش پايه و نخبه‌پروري فدراسيون‌هاي ورزشي جست‌وجو كرد و اينكه آموزش‌هاي اخلاقي ورزشكاران از سنين پايه مي‌تواند آنها را در اتخاذ تصميم‌هاي اخلاقي ياري كند. آنچه من را بيشتر نگران كرده است وادادگي مديران ورزشي در برابر ورزشكارسالاري نيست، حاكميت مطلق نتيجه‌گرايي است كه احتمالا فدا‌شدن هر چيز و هركس براي آن وجود دارد. موضوعي كه نبايد به‌سادگي از كنار آن گذشت.
نكته ديگري كه بايد بر آن تاكيد كنم؛ موضوع حمايت رسانه اي از اين دست ورزشكاران يا به اعتقاد شما، تك ستاره هاست. سكوت رسانه در موارد اين چنيني، گاه به تاييد غير مستقيم رفتارهاي اين چنيني مي انجامد و در بلندمدت چنين رفتارهايي را تأييد مي كند. معتقدم رسانه مي تواند نقش بيشتري در ساخت و بازتوليد نظام هاي ارزشي ايفا كند و  خود به دنبال جذب مخاطب بيشتر از طريق صحه گذاري و يا سكوت در برابر يك رفتار نادرست نباشد. موضوعي كه رسالت رسانه است و ما امروز شاهد بي توجهي شديد به آن هستيم.

فدراسیون‌ها باید مدیریت منطقی داشته باشند

مصطفی ‌هاشمی‌طبا رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی

در ماجرای اختلافاتی که بین ورزشکاران و فدراسیون‌ها رخ می‌دهد، ممکن است حتی نظر برخی از ورزشکاران هم درست و منطقی باشد. به‌عنوان مثال شاید یک مربی صلاحیت‌های لازم برای هدایت تیم‌ملی را نداشته اما اگر بخواهیم هر کاری را طبق خواسته ورزشکاران جلو ببریم، سنگ روی سنگ بند نمی‌شود. این‌که یک ملی‌پوش نظر خودش را در حوزه اختیارات فدراسیون اعمال کند، دیگر تیم ملی، اردو و... زیر سوال می‌رود. این‌که ممکن است برخی از مربیان خیلی لایق حضور در تیم‌ملی نباشند، واقعیت دارد اما ورزشکار مسئول عزل و نصب سرمربی تیم‌ملی نیست. فدراسیون‌ها هم وقتی تحت‌تأثیر نظر ورزشکار تصمیمی اتخاد می‌کنند، نشان می‌دهند که مدیریتشان ضعف دارد. اگر فدراسیون‌ها بتوانند مدیریت منطقی داشته باشند،‌ کمتر ورزشکاری چنین خواسته‌ای خواهد داشت. راهکاری که می‌تواند برای جلوگیری از این اتفاقات در نظر گرفته شود، این است که فدراسیون‌ها از منطق قوی برای قانع کردن ورزشکاران برخوردار باشند. البته ذکر یک نکته لازم است که شرایط در رشته‌های انفرادی و تیمی متفاوت است. مثلا احسان حدادی که تنها ملی‌پوش رشته پرتاب دیسک در مسابقات بین‌المللی محسوب می‌شد، حق دارد که در انتخاب مربی‌اش توسط فدراسیون نقش داشته باشد اما در تیم‌ملی فوتبال،‌ والیبال، کشتی یا وزنه‌برداری یک نفر نمی‌تواند بگوید سرمربی تیم‌ملی را عوض کنید. در این میان اتفاقاتی که در رشته وزنه برداری رخ داده، از همه عجیب‌تر است. چند ‌سال قبل ملی‌پوشان حاضر نشدند با کوروش باقری کار کنند و بعد از آن یکی از همان ورزشکاران سرمربی تیم‌ملی شد، این بار یکی دیگر از ملی‌پوشان نخواست با او کار کند. هیچ فدراسیونی نباید عملکردش به یکی، 2 ورزشکار وابسته باشد. وقتی فدراسیون‌ها زیر بار خواسته‌های غیرمنطقی ورزشکاران می‌روند، مثل این است که یک ورزشکار دوپینگ کرده باشد و فدراسیون بخواهد آن را پنهان کند. این اتفاق هم شبه دوپینگ است و فدراسیون‌ها باید مقابلش بایستند. ورزشکار باید کار خودش را انجام دهد و اگر هم نظر مخالفی دارد، در محفلی خصوصی به فدراسیون بگوید. فدراسیون نیز با بررسی منطقی درخواست‌ها می‌تواند بهترین تصمیم را بگیرد. اگر فدراسیون‌ها در چنین فضایی به برخی خواسته‌های ورزشکاران خود تن بدهند، این به معنای ورزشکار سالاری نیست و یک پروسه منطقی به حساب می‌آید.


تعداد بازدید :  703