مونا ربیعیان| حسن روشن، بازیکن نامی فوتبال ایران، فوتبال خود را از تاج شروع کرد. سال 1350 نخستین حضور روشن در تاج بود که این حضور تا سال 1357 ادامه یافت. او سپس از تاج جدا و به تیم الاهلی پیوست و پس از 4سال حضور در این تیم، بار دیگر به ایران بازگشت و درحالیکه نام تاج به استقلال تغییر یافته بود، بار دیگر پیراهن آبی را بر تن کرد. روشن پس از یک فصل حضور در استقلال سال 1362 دوباره به عضویت تیم الاهلی درآمد و پس از یکسال بازی در این تیم برای سومین بار پیراهن آبی را بر تن کرد. این حضور، آخرین حضور حسن روشن در تیم استقلال بود و این مهاجم گلزن پس از چهارسال بازی در استقلال در سال1367 با پیراهن این تیم برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد. روشن در سالهایی که فوتبال بازی میکرد، در تیمملی کارنامه خوبی نیز به جای گذاشت. او در تیمملی نیز دوران خوبی را سپری کرد و موفق شد در 48 بازی، 13 گل برای تیمملی فوتبال ایران به ثمر برساند. گلهای حساس این مهاجم در بازیهای بزرگ هیچگاه از یاد فوتبالدوستان نمیرود. گلزنی در المپیک مونترال مقابل لهستان، گل زیبایی که به پرو در جامجهانی 1978 زد و دو گلی که با وجود مصدومیت به کرهجنوبی زد، ازجمله گلهای حساس و بهیادماندنی این مهاجم نامدار فوتبال کشورمان در عرصه ملی است که هرگز فراموش نخواهد شد. از نکات جالب در زندگی او این است که در تمامی تورنمنتهای معتبر جهانی و آسیایی موفق به گلزنی شده است و از این حیث یکی از موفقترین بازیکنان فوتبال ایران و آسیا به شمار میرود. المپیک آسیایی، جام ملتهای آسیا، مقدماتی جام جهانی، جام جهانی، مقدماتی المپیک، المپیک، مقدماتی جوانان آسیا و قهرمانی جوانان آسیا تورنمنتهایی هستند که حسن روشن با گلزنی در آنها خود را جاودانه کرده است. حسن روشن در مقاطعی که در اوج دوران ورزشی خود قرار داشت، از تیمهای پاریسن ژرمن و چلسی هم پیشنهاداتی داشت که بهگفته خودش به علت علاقه به حضور در ایران به این پیشنهادات پاسخ رد داد. حسن روشن در عرضه مربیگری به اندازه دوران بازیگریاش فعالیت چندانی نداشت و بیشتر در کنار استقلالیها بهعنوان مشاور و پیشکسوت فعالیت داشته و این تیم را از تجربیات خود بهرهمند کرد. او درحال حاضر عضو هیأت مدیره باشگاه استقلال است.
***
چرا فوتبال را انتخاب کردید؟
پدرم و داییام جزو فوتبالیستهای حرفهای بودند و در تیم منتخب تهران بازی میکردند و بههرحال همین عقبه، آدم را به سمت این ورزش میکشاند. من هم میخواستم بهترین باشم و فکر میکنم تقریبا به خواسته خودم رسیدم و در تیم تهرانی بازی کردم و از این موضوع بسیار خرسند هستم. زمانی که خردسال بودم، پدر و داییام مرا برای بازی در فوتبال تشویق میکردند و این عمر باعث شد به این ورزش روی بیاورم. البته فوتبال همیشه برای من شغل دوم بوده است و نگاه مالی و ابزاری روی این رشته نداشتهام.
چرا استقلال را برای بازی انتخاب کردید؟
من در باشگاهی فوتبال را آغاز کردم که همیشه بهترین بوده و هست، این را هم نمیتوان منکر شد؛ در زمان ما تاج یکی از بهترین آکادمیها را داشت و زیر نظر داناییفر، پدر ایرج داناییفر، کار میکردیم. آکادمی تاج بهترین برنامهریزیها را داشت و در کار تیمی هم موفق بود، از طرفی هم این تیمی که در تهران بود، تنها تیمی بود که پدرم به آن اعتماد داشت و میدانست که در آن موفق میشوم و همین اتفاق هم افتاد. البته من قبل از اینکه مهاجم بازی کنم، علاقه شدیدی به دروازهبانی داشتم، اما به علت جثهام نگذاشتند در پست مورد علاقهام بازی کنم.
از چه زمانی فوتبال را شروع کردید؟
من از 8-7 سالگی فوتبال را به صورت حرفهای شروع کردم و در آن زمان در یکی از بهترین تیمهای ایران هم بودم. شاهین و تاج بهترین تیمهای لیگ بودندکه بعد از مدتی منحل شدند و به تیمهای پرسپولیس و استقلال تغییر نام دادند. البته من یک دورانی از تیم تاج به الاهلی رفتم، اما اتفاقاتی پیش آمد که هر سری من لژیونر میشدم نمیتوانستم بازی کنم و بعد از مدتی به تاج برمیگشتم. اما بههرحال در تیم بزرگ عربی نیز سابقه دارم.
تاج آن زمان چطور بود؟
در آن زمان تاج تنها تیمی بود که استادیوم داشت و حتی چند شعبه در لندن، ترکیه و بحرین هم داشت که بعد از انقلاب اصلا معلوم نشد آن تیمها چه بر سرشان آمد. من فوتبال را در تیمهای محلات شروع کردم. تیم محلات تیمهایی بود که حرفهای کار میکردند و بازیکنان لیگ از همین تیمهای محلات انتخاب میشدند.
چه شد مهاجم شدید؟
دوست داشتم دروازهبان باشم اما چون از نظر فیزیکی به دروازهبانی نمیخوردم و اینکه در آن زمان، مربی تیمهای محلات بود که تعیین میکرد چه کسی کدام پست را بازی کند، همین شد که مهاجم شدم. البته تیمهای محلات مهمتر از لیگ بود، چون در آن زمان تیمهای محلات بودند که تعیین میکردند چه بازیکنانی در زمین لیگ حضور داشته باشند. بازی در محلات اهمیت زیادی داشت و بهترین مربیان هم در آن زمان در تیمهای محلات کار میکردند، اما درحال حاضر تیمهای محلات ارزشی ندارند و اینکه اصلا محلات دیگر زمینی ندارند تا در آنجا مسابقهای برگزار شود. در زمان ما هر کوچهای تیمی داشت و من هم در تیم محلات موفق بودم، البته در پستی که دوست داشتم نتوانستم بازی کنم، اما مهاجم همیشه در چشم بود و همه بازی ما را میدیدند. این موضوع برای من بد هم نشد. اینجوری لژیونر شدم، در بهترین تیم ایران بازی کردم و بهترین بازیکن هم بودم.
شما در زمان تاج لژیونر شدید. از آن زمان بگویید؟
زمانی که به الاهلی رفتم، چهارماه بعد انقلاب شد و اصلا معلوم نشد پولی که قرار بود به من بدهند، به باشگاه دادند یا نه، چون نه به من دادند، نه به باشگاه. آن زمان هم 300هزار تومن پول زیادی بود که در زمان انقلاب ناپدید شد. اما سال دوم که قراردادبستم، طبق قرارداد در بازیهای تیمملی باید حضور پیدا میکردم که سال 59، بازی برگشت ایران-کویت، برگشتم.. زمانی که قصد داشتم به الاهلی برگردم، جنگ شد و برادرم در جنگ شهید شد که من به خاطر پدر و مادر به ایران بازگشتم، دیگر هم به لژیونر بودن فکر نکردم و در استقلال مشغول بازی شدم.
در آن زمان هم استقلال وسط فصل، مربی تعویض میکرد؟
نه. آن زمان بهترین مربیان خارجی را برای لیگ انتخاب میکردند. تا 6-5سال همان مربی برای تیم میماند، نه اینکه مربی 6 ماه با قرارداد میلیاردی بیاید و بدهی کلان روی دست باشگاه بگذارد. باشگاه در آن زمان نیز خصوصی بود و برای همین، بهینهسازی میشد و پول به اندازه خرج میکردند، نه زیادهرویهای الان تیمهای بزرگ. بههرحال در آن زمان تیمملی یک مربی ایرانی داشت و مهاجرانی در تیمملی بود و در تیمهای باشگاهی، مربیان خارجی حضور داشتند و بازیکنان را آماده میکردند و مهاجرانی از بازیکنان آماده در تیمملی استفاده میکرد که این امر باعث میشد تیمملی در اوج باشد. در آن زمان تیمملی در جام ملتهای آسیا مدال آورد و به المپیک راه یافت، حالا 41سال است که ایران حسرت این مدال را میخورد و همچنین نتوانسته به المپیک برود. این تفاوتهای نسل ما و نسل حال است که حسرتهایی را برای مردم گذاشته است.
در حالحاضر شاهد قلیان کشیدن بازیکنان هستیم. در زمان شما هم چنین اتفاقاتی پیش میآمد؟
در زمان ما بودند کسایی که سیگار میکشیدند، اما این سیگار بهحدی نبوده که به بازی آنها لطمه وارد کند و اینکه در آن زمان قلیان کشیدن برای بزرگترها بود، حتی جوانان معمولی هم به قلیان لب نمیزدند، اما حالا بازیکنان با کشیدن قلیان، کیفیت بازی خود را خراب میکنند. اینها همه به خاطر پول زیادی است که در دست آنها وجود دارد و اگر مدیریت در باشگاهها بود و این همه پول در اختیار آنها نمیگذاشت، ما شاهد اینگونه رفتار بازیکنان نبودیم. بازیکنان به جای اینکه در جامعه الگو باشند، رفتارهایی میکنند که در شأنشان نیست؛ مثل همین قلیانکشیدن. اگر مدیریت بداند که به بازیکنان چقدر و چگونه پرداخت کند، دیگر بازیکنی دست به این کارها نمیزند و شاهد چنین رفتار ناشایستهای از بازیکنان نخواهیم بود. نسل ما، نسل متفاوتی بود. ما در زمان خودمان با مربی بحث نمیکردیم، در تمرین با هم رفیق بودیم و با یکدیگر دشمنی نداشتیم، اما درحال حاضر بازیکنان به حرفهای مربیان گوش نمیدهند و همه با هم دستبهیکی میکنند تا آن مربی از تیم بیرون برود. بازیکنان حتی رقیبی برای خودشان هم نمیبینند که بخواهند رقابت سالم داشته باشند. به همین دلیل است که ما شاهد چنین رفتارهایی در فوتبال هستیم. نسل ما دیگر فراموش شده است.
ما درحالحاضر شاهد حواشی زیادی از طرف هواداران هستیم. زمان شما هم هواداران اینطور رفتار میکردند؟
خیر. زمان ما هواداران به جای فحاشی، به یکدیگر احترام میگذاشتند و این احترامها بود که تیم را جزو بهترینها قرار میداد. با رعایت همین مسائل، تیم بهترین میشد، نه با فحاشی. زمان ما «حیا کن، رها کن» نبود، چون مدیریت خوبی در باشگاهها حاکم بود. لیدرها باید رفتار درستی را از خود بروز میدادند، نه اینکه به یکدیگر فحاشی کنند، اما درحال حاضر فحاشی در بین لیدرها و هواداران کاملا عادی شده است و کسی هم ایرادی نمیگیرد و این هواداران و لیدرها هستند که مربی و سرمربی را در تیمها تعیین میکنند، نه مدیریت. تا وقتی که لیدرها و دلالان حرف اول را میزنند، ما شاهد تیمهای خوب و باکیفیت فوتبالی نخواهیم بود. زمان ما وقتی تاج یا پرسپولیس میبردند، لیدرها به احترام تیم حریف شادی نمیکردند تا تیم حریف ناراحت نشود. لیدرهای تیمها به جای یاد دادن ادب به هواداران شروع میکنند به هواداران فحاشی یاد میدهند که این باعث میشود هواداران دیگر برای رفتن به استادیومها ذوقی نداشته باشند و این به صنعت فوتبال ما لطمه وارد خواهد کرد.
گفتید دلالان... به نظر شما این دلالان بودند که مربی استقلال را تعویض کردند؟
بله، چون استقلال را منصوریان فقط با چند تا تغییر میتوانست برنده کند. این بازیکنان بدون مربی هم میتوانستند برنده بازیها باشند. بازیکنان میلیاردی نیازی ندارند که بهترینها بالا سرشان باشد، اما آمدن شفر هم بد نشد. باز بهنظر من منصوریان میتوانست استقلال را از این وضع نجات دهد. این مربی جدید، سن زیادی دارد. البته اینکه میتواند یا نمیتواند، زمانی معلوم میشود که چند بازی گذشته باشد، اما اگر مربی خوبی بود، قرارداد 6 ماهه نمیبست و یکمیلیارد و خردهای برای 6 ماه طلب نمیکرد. مربی خوب میآید که بماند، نه اینکه کوتاهمدت در اختیار تیم باشد. اما همانطور که گفتم بهطورحتم با حذف دلالان خیلی از مشکلات فوتبال و بدهیها حل میشود و از طرفی بازیکنان نیز ارزانتر از آن چیزی که هستند، خواهند بود. به این ترتیب تیمها باید خودشان تولید بازیکن داشته باشند تا به این ترتیب دست دلالان قطع شود. البته در همهجای دنیا دلالان نقش دارند، اما بهتر است بدانیم نقش آنها روشن و واضح است، اما در طرف مقابل، در فوتبال ما، دلالان با فدراسیون و مدیران عامل شریک هستند.
روشن شدن وظیفه آنها یعنی چه؟ چون همانطور که گفتید دلالان در همه جای دنیا کار میکنند.
بله. دلالان همه جا هستند، اما در ایران این دلالیها مدیریت نمیشود و این میشود که هر کسی بتواند پول بیشتری را طلب کند، دلال بهتری است. زمان ما بازیکنان از آکادمی به بالا میآمدند، اما درحال حاضر آکادمی تیمهای بزرگ با پول کار میکنند و دلالان بازیکنان را از تیمهای دیگر به تیمهای بزرگ میآورند. اگر به لیگ توجه کنید، میبینید که تیمهای بزرگ بازیکنی از آکادمی خودشان بالا نمیآورند و از دلالان بازیکنان دیگر آکادمیها را خریداری میکنند. حتی در عرصه تیمملی نوجوانان هم شاهد بازیکنان آکادمی تیمهای بزرگ نیستیم. اینها اگر کار دلالان فوتبال نیست، کار چه کسانی است؟
شما گفتید دلالان شفر را به استقلال آوردند. شما خودتان نسبت به این مربی شناختی ندارید؟
سال 99 تا 2000 که در امارات بودم، شفر آمد و الاهلی را تحویل گرفت. تیمی که هشتم جدول بود، با مربیگری شفر درنهایت با قهرمانی کارش را به اتمام رساند. او آکادمی باشگاه را دگرگون کرد و با اعتماد به جوانان، نسل جدیدی را پرورش داد. اما جالب است که در انتهای فصل قراردادش را تمدید نکردند. او مربی خوبی «بود!» اما چیز جدیدی ندارد و دیگر نمیتوان به شفر لقب «مربی روز» را داد. با این سنوسال بعید میدانم بخواهد جریان تازهای ایجاد کند و حرف نویی داشته باشد. این تیم را به کور هم بدهید میتواند آن را در جمع چهار تیم اول لیگ بیاورد. او تنها میتواند با تکیه بر نظم و دیسیپلین خاص آلمانیاش، تیم را جمعوجور کند و به جو باشگاه سروسامان بدهد. این تیم آنقدر خوب بسته شده که حتی بدون مربی هم بتواند خودش را بالا بکشد. اصلا نمیتوان با شفر به قهرمانی فکر کرد. در خوشبینانهترین حالت او میتواند یک ناظم خوب برای استقلال باشد. همه میتوانند با این تیم، قعرنشین نباشند!
بهنظر شما مربیان خارجی عملکرد بهتری دارند تا ایرانیها؟
بهنظر من مربی خارجی خوب، برای کشورمان عالی است. از طرفی مربیان ما آنقدر شخصیت دارند که بتوانند از بعضی مربیان خارجی بهتر باشند.
درباره ماجرای برگشت فرهاد مجیدی نظرتان چیست؟
برگشت فرهاد به تیم استقلال کار درستی نیست. او باید چند وقتی دستیار مربیان بزرگ شود تا برای استقلال خودش را آماده کند. نهتنها مجیدی بلکه نامجومطلق و دیگر استقلالیها نیز نیاز دارند برای مربیگری در این تیم، پیش مربیان بزرگ دوره ببینند. فرهاد به استقلال بیاید میشود حکایت منصوریان و با «حیا کن، رها کن»، هوادارانی که زمانی برای بودنش سرودست میشکستند، روبهرو میشود. این برای یک اسطوره فوتبال اصلا مناسب نیست.
چرا شما با همه مربیهای استقلال مشکل دارید؟
طرف حساب من شفر نیست. با او کاری ندارم. منظورم سوءمدیریت در استقلال است و اینکه هیچ چیزی سرجایش نیست و هرکسی هرکاری دلش میخواهد میکند. عدم مدیریت و وجود آدمهای حسود و تنگنظر به سود این فوتبال نیست. در مورد شفر نظری ندارم. نمیخواهم چیزی بگویم که دوباره متهم شوم به سیاهنمایی.
دربی را چطور میبینید؟
به هرحال دیگر سرمربی تیم انتخاب شده و نباید چوب لای چرخش بگذارند. باید کاری به کارش نداشته باشند تا در آرامش کار کند. حساب دربی از همه بازیها جداست. اگر بچهها شرایط روحی و روانی خوبی داشته باشند، بدون سرمربی هم میتوانند در دربی موفق باشند.
اگر روزی در استقلال پست بگیرید، بازهم به انتقادهایتان ادامه میدهید؟
قسم میخورم اینطور نیست. در همه این سالها هیچگاه دنبال پست نبوده و نیستم. دیگر از سنوسال من گذشته که بخواهم حرص دنیا را بخورم. قسم میخورم همه دغدغه من موفقیت استقلال است. اصلا خدا کند شفر موفق شود و همه حرفهایم اشتباه باشد و من خراب شوم. ولی استقلال نتیجه بگیرد و دل هواداران بیش از این خون نشود!