| محمد ابراهیمی | کارشناس نفت|
بدون تردید در حال حاضر «گاز» در استراتژیهای وزارت نفت جایگاه مهمی را تصاحب کرده است؛ به طوری که بر اساس اولویتهای این وزارتخانه با تکمیل و راهاندازی فازهای 13، 14، 22، 23، 24 و سایر فازهای پارس جنوبی در کنار اتصال قسمتهای دیگر کشور به شبکه سراسری خطوط گاز، عملا بخش مهمی از انرژی کشور از طریق این منبع تأمین خواهد شد.
مطابق هدفگذاریها پس از توسعه کامل فازهای پارس جنوبی تولید گاز از این مجتمع به 700میلیون مترمکعب در روز خواهد رسید. به طور کلی با ورود 11 فاز جديد ميدان گازي پارس جنوبي به مدار توليد در دولت يازدهم، هماکنون ظرفيت توليد گاز غني از اين ميدان به حدود 560 ميليون متر مكعب در روز بالغ ميشود. در یک رکورد بیسابقه حجم تولید گاز در کشور در اسفند ماه 1395 به سطح 880 ميليون متر مكعب در روز افزايش يافت که با بهرهبرداری از پروژهها و طرحهای جدید، نوید آن میرود که تولید آن در زمانی نه چندان دور به بیش از 1.2میلیارد متر مکعب در روز برسد. متخصصان صنعت نفت در دولت يازدهم تعداد 11 فاز جديد ميدان گازي پارس جنوبي را به مدار توليد وارد کردند و قرار است 5 فاز مهم و راهبردی باقيمانده پارس جنوبی تا پايان سال 1397 رسما به بهرهبرداری برسد که به این ترتیب گام بزرگی در مسیر توسعه صنعت نفت، افزایش قدرت اقتصادی کشور و تأمین پایدار انرژی کشور برداشته خواهد شد.
این میزان استحصال گاز از میدان پارس جنوبی در کنار تولیدات سایر منابع داخلی، وضع کشور را برای رفع نیاز داخل در حد قابل قبولی پایدار نگاه خواهد داشت کما اینکه با برداشتهشدن سد تحریم فعالیتهای حوزه تولید گاز شتاب بیشتری گرفت.
ذکر این نکته لازم است که آمارهای تراز گاز به خاطر ویژگی «نقطهای» بودن خود بايد با توجه به ملاحظات زمانی مشخص صورت گیرد. ارقام فصل گرم نمیتواند تصویر دقیقی از فعالیتهای صنعت گاز در کل سال باشد، به دلیل آنکه مصرف گاز تابعی از عوامل متغیر است؛ لذا بهتر آن است که میزان مصارف و تولید بر حسب یک دوره زمانی سالانه و یا حداقل دو مقطع «گرم و سرد» ارایه و مطالعه شود. آنچه که به عنوان مصارف خانگی در تابستان مطرح است، نمیتواند تصویر درستی از این شاخص برای ماههای سرد سال باشد؛ بنابراين بهتر است در یک دوره مشخص آنها را ارزیابی یا برآورد كرد؛ مثلا میتوان یک ماه گرم را به مصداق کل ماههای گرم تلقی کرد (و یا یک ماه سرد). به هر حال دقیقترین برآوردهای مقایسهای مربوط به «مقاطع سالانه» است.
طبق گزارشهای موجود، در سال 1392 میزان مصارف «خانگی، تجاری و صنعتی» حدود 88میلیارد مترمکعب بوده که این رقم در سال 1395 با حدود 11درصد افزایش به سطح 98میلیارد مترمکعب رسیده است.در بخش دیگری از مصارف، سهم سوخت مايع در سبد سوخت مصرفي نيروگاهها کاهش قابل توجهی یافت و با بكارگيري تدابير ممكن و نيز با برنامهريزي و كنترل دقيق برنامه توزيع سوخت در كل كشور، از 43درصد در سال 1392 به 18درصد در سال 1394 و حدود 11درصد در سال 1395 بالغ شد. بدین ترتیب افزايش حیرتانگیزی در گازرساني به نيروگاهها در دولت يازدهم محقق شده است.
این شاخص از حدود 36 ميليارد متر مكعب در سال 1392 به ترتيب به 50، 58 و 61.1 ميليارد متر مكعب در سالهاي 1393 لغايت 1395 رسید. اين امر ازجمله اولويتهاي وزارت نفت بوده كه علاوه بر صرفهجويي در مصرف سوختهاي مايع و ايجاد ارزش افزوده بيشتر، در بهبود محيطزيست نيز نقش موثري به دنبال خواهد داشت.تراز عرضه و تقاضای گاز نیز حاکی از مصرف متوسط روزانه بالای 20میلیون مترمکعب در بخش تأمین سوخت ناوگان حملونقل است.در کنار آن باید به عرضه گاز طبيعي سبك به مجتمعهاي پتروشيمي اشاره کرد. این شاخص در سال 1393 نسبت به سال 1392 به ميزان 15.4درصد رشد داشته است. در سال 1394 نيز ميزان گاز تحويلي به مجتمعهاي پتروشيمي به 42.6 ميليون متر مكعب در روز بالغ شده است. همچنين اين ميزان در سال 1395 به 45.8 ميليون متر مكعب در روز افزايش يافته كه نسبت به سال 1394 حدود 8درصد رشد را نشان میدهد.البته سهم مولفه صادرات در تراز گازی کشور تابعی از میزان مصارف داخلی است. بدیهی است رویکرد ناظر بر بهبود و بهینهسازی داخلی، مستقیما تأثیرات مطلوبی در توان صادراتی کشور دارد که همین امر ضرورت توجه به موضوع فوق را در قالب یک اولویت اساسی توجیه میکند؛ کما اینکه تعداد 3 بند از فرامین اقتصاد مقاومتی نیز به طور صریح با مقوله بهینهسازی مصرف ارتباط پیدا میکند. اگر چه در حال حاضر با بهرهبرداری از بخشی از فازهای پارسجنوبی وضع تولیدات گازی به حد مطلوبی رسیده است لیکن در تحلیلهای وضع آتی و برنامهریزیهای احتمالی برای صادرات گاز توجه به «شدت مصرف انرژی» در کشور و «برنامههای آتی» برای تکیه بیشتر به گاز اجتنابناپذیر خواهد بود.