شماره ۱۲۳۴ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۵ مهر
صفحه را ببند
آیا سپردن مجلات همشهری به بخش خصوصی در توسعه و بهبود وضع آن قدم بر می‌دارد؟
روزنامه‌نگاران بی‌پناه

فاطمه صفری | سخنان اخیر دکتر نجفی، شهردار تهران مبنی بر این‌که برخی از مجلات موسسه همشهری زیانده هستند و این روزنامه قرار نیست وارد رقابت ناسالم شود و با بخش خصوصی به صورت غیرعادلانه رقابت کند، بازار گمانه‌زنی‌ها را داغ کرد. همزمان با این سخنان، در مجامع مطبوعات بحث دیگری داغ شد: آیا موسسات حکومتی و دولتی باید رسانه داشته باشند یا نه؟ آیا رسانه‌های بخش خصوصی به معنای اعم کلمه خصوصی هستند یا در پشت پرده از رانت‌های بسیار بهره می‌برند و نام خصوصی را یدک می‌کشند؟ در این میان روزنامه‌نگاران مختلفی به ایراد سخن پرداختند. «شهروند» تصمیم گرفت این سخن را با مدیر یک روزنامه دولتی، ایران‌، یک روزنامه‌نگار قدیمی، ‌عباس عبدی‌ و یک کارشناس رسانه، بهروز گرانپایه، در میان بگذارد. نظرات جالب بود؛ برخلاف نظر ما، مدیر روزنامه دولتی ایران موافق خصوصی‌سازی بود و روزنامه‌نگار قدیمی ما معتقد بود که ما بخش خصوصی واقعی نداریم، پس نباید دولتی‌ها را تعطیل کرد و به بخش
 خصوصی سپرد.
همزمان در این ایام روزنامه وقایع اتفاقیه که متعلق به بخش خصوصی بود، به دلایل مختلف که ذکر آن در این‌جا لازم نیست، از سوی مدیرمسئول روزنامه، آقای صادق خرازی تعطیل شد. این تعطیلی نیز خود مزید بر علت بود تا نشان بدهد هنوز زیرساخت‌های کشور برای ورود تمام‌قد بخش خصوصی در مطبوعات
 فراهم نیست. روزنامه اگر چه یک کالای فرهنگی است، اما از یک سو بُعد امنیتی‌–‌سیاسی دارد و از دیگر سو کالایی اقتصادی است؛ زیرا در بازار عرضه می‌شود كه به فروش برسد. اگر امنیت آن و  نویسندگان و مدیران آن برقرار نباشد و هر لحظه در مظان اتهام باشد، بخش خصوصی به سوی آن نمی‌آید. در میان اقتصاددانان مثلی بسیار رایج هست که می‌گوید، سرمایه به مانند پرنده است. این پرنده به لانه‌ای می‌رود که امنیت داشته باشد. اگر ببیند لانه‌اش سست است و هر آن ممکن است كه آسیب ببیند با کوچکترین اشاره‌ای از آن لانه پر می‌کشد. پس وجود مقوله امنیت و برقراری آن از مولفه‌های مهم در مطبوعات است. اگر این اتفاق صورت بگیرد و روزنامه‌نگار آزادانه بتواند پرسش‌های صریح خود را مطرح کند، بازار تحلیل و خبر دوباره داغ می‌شود. بازار که رونق بگیرد، خواننده دوباره روزنامه را در سبد کالای خود قرار خواهد داد. آنچه بیان شد، ناظر بر این نکته بود که در حال حاضر پشتوانه امنیتی رسانه‌های دولتی محکم‌تر از رسانه‌های بخش خصوصی است. ضمن آن‌که آنها به واسطه اعتباری که دارند، می‌توانند تولیدات موثری‌تری داشته باشند. رسانه‌های بخش خصوصی ما -اگر بتوان آنها را بخش خصوصی نامید– با مشکلات عدیده‌ای از تأمین منابع مالی گرفته تا فروش و توزیع دست به گریبان هستند. این موارد و موارد دیگری باعث شده دست مدیران این بخش برای ابتکارات تحریریه بسته بماند. ما نیازمند بخش خصوصی هستیم اما نه بخشی که آلوده به رانت باشد و بازی‌های اقتصادی و سیاه پشت پرده باشد؛ این نه‌تنها بخش خصوصی نیست بلکه ممکن است شاخه‌ای از بخش دولتی باشد که فقط نقاب عوض کرده است.

پیشینه

بازی‌های دولتی

روزنامه‌ها در تاریخ نقش خبررسانی را بر دوش می‌کشند و به‌کرات انتقاد از مسئولان در آنها دیده می‌شود.
 به‌عنوان مثال کاغذ اخبار به‌عنوان نخستین روزنامه منتشرشده در ایران در نخستین شماره خود به موضوعاتی نظیر اقدامات شاهنشاه، کشتار و سرکوبی طایفه ترکمن، گوگلان و یموت (که پیوسته به خاک و اتباع ایران حمله می‌کردند) و کوچ اجباری زنان و کودکان‌شان به دارالخلافه (تهران) آمده بودند، پرداخت و این امر تا حد زیادی بیانگر تقابل با دولت است.
 اما در دوره‌های بعد ما شاهد آن هستیم که روزنامه‌ها بنا بر وابستگی‌های دولتی اداره می‌شدند، به‌عنوان مثال‌ صوراسرافیل از نشریات مهم صدر مشروطه بود و با بهره‌بردن از نفوذی که میرزا قاسم‌خان تبریزی به سبب وابستگی به دربار مظفرالدین‌شاه در دربار قاجار داشت، مقالات سیاسی تندی علیه استبداد محمدعلی‌شاه منتشر می‌کرد. این روزنامه هم در زمان خود به نوعی در تقابل با دولت جدید قرار داشت که این امر بیانگر مختومه‌شدن پرونده‌های روزنامه‌های غیردولتی است.
 اما اکنون روزنامه‌هایی وابسته به دولت یا شهرداری دیده می‌شوند که چندسالی زمزمه‌های جدایی این مجموعه‌ها از ارگان‌ها شنیده می شد و هیچ‌گاه به حقیقت مبدل نشد. این درحالی است که هفته گذشته شهردار جدید تهران خبر واگذاری مجلات موسسه همشهری به بخش خصوصی را داد. حال باید دید این موضوع محقق می‌شود یا خیر، چراکه با واگذاری این مجموعه مجلات تعداد کثیری از خبرنگاران بیکار می‌شوند.
همهمه‌های این موضوع درحالی به گوش می‌رسد که از تعطیلی روزنامه وقایع‌اتفاقیه چیزی نگذشته است.

نگاه موافق

لازم اما هزینه‌بر

محمد فاضلی، مدیر مسئول روزنامه ایران |  جالب است بدانیم برخی از مدیران دولتی این باور را در سر دارند که هرگاه دولت در عرصه‌ای ورود پیدا کند، ضربه‌ای مهلک به آن وارد می‌کند. محمد فاضلی، مدیر مسئول روزنامه ایران در زمینه واگذاری مجلات همشهری به بخش خصوصی بر این باور تکیه زده است: «اگر بخواهیم با دیدگاه حرفه‌ای وارد این مقوله شویم مسلما برخی از نشریاتی که در موسسه همشهری درحال انتشار است، لازم نیست اما اگر بخواهیم از زاویه وسیع‌تری به آن نگاه کنیم که بخش خصوصی درگیر باشد یا بخش دولتی، با نگاه اجمالی درمی‌یابیم با وجود آن‌که به بسیاری از نشریات داخلی نیاز نداریم اما باید دقت نظر بیشتری برای چنین تصمیماتی به خرج دهیم، چرا که این موضوع مسائل گسترده‌ای را در برمی‌گیرد؛ به‌عنوان مثال باید توجه داشت که تعداد کثیری از روزنامه‌نگارانی که در آن مجموعه فعالیت دارند، بیکار می‌شوند. اما در عین‌حال باید توجه داشت نشریات داخلی بسیار زیادی وجود دارند که موازی‌کاری می‌کنند و اگر بنا بر انجام رسالت خبرنگاری باشد تنها یکی از آنها کفایت می‌کند.»
مدیرمسئول روزنامه ایران با اشاره به این‌که هنوز تصمیمی درمورد واگذاری یا حذف این مجلات اتخاذ نشده است، در این زمینه توضیح داد: «این‌که مجموعه مجلات به بخش خصوصی سپرده شود یا نه هنوز تصمیمی گرفته نشده است، اما از یک‌سو اگر به بخش خصوصی با رعایت سازوکار‌ها سپرده شود، ممکن است مثمرثمر واقع شود و از سوی دیگر با توجه به بی‌اقبالی به رسانه‌های مکتوب، آنها را نمی‌توان مبسوط‌تر از آن کرد. به همین جهت در هر شرایطی انتظار زیاندهی می‌رود و ممکن است به تعطیلی بینجامد. با توجه به این‌که مشابه این موضوع نیز وجود دارد و تیراژ نشریات امیدوارکننده‌ و جوابگوی هزینه‌ها نیست، این احتمال وجود دارد بخش خصوصی پس از انتشار چندین شماره نشریاتشان به تعطیلی    بینجامد.»
فاضلی با اشاره به این‌که روزنامه‌نگاران در طول زمان از امنیت شغلی برخوردار نبودند و انتخاب کردند زیرا چنین شغلی جسارت می خواهد، در این راستا ادامه داد: «همچنین خبرنگاران و روزنامه‌نگاران زمانی که این شغل را انتخاب می‌کنند با توجه به این مسائل باید انتظار بیکاری را هم داشته باشند. به همین جهت نمی‌توان مسئولیت عده‌ای از روزنامه‌نگاران را برعهده متولی خاصی دانست؛ به‌عنوان مثال نمی‌توان گفت مدیریت وقت همشهری چنین تصمیمی را گرفته و مدیریت بعدی باید پاسخگو باشد. زیرا نه می‌توان مدیریت فعلی را زیر سوال برد و نه می‌توان خبرنگاران را به حال خود رها کرد. اما قاعدتا زمانی که دخل‌وخرج نشریات با یکدیگر تطابق ندارد و زمانی بی‌حساب و کتاب برای این نشریات هزینه می‌شد، فارغ از این‌که تأمین چنین منابعی از کجا و چگونه نشأت گرفته است.» مدیرمسئول روزنامه ایران با اشاره به این‌که مدیریت فعلی همشهری با توجه به صرفه اقتصادی عزم آن دارد تا در این راستا گام بردارد، توضیح داد: «مدیریت فعلی موسسه همشهری عزم آن دارد که ابتدا منابع مالی را در نظر بگیرد و سپس برای هر فعالیت اقتصادی زمان مفید و هزینه آن را در نظر بگیرد، به همین جهت آنچه مسلم است سنجش هزینه و فایده آن پرواضح است که زیانده بوده است و ممکن است با مقاصد خاصی این رویه تا کنون ادامه پیدا کرده است. این موضوع حق مدیریت جدید است که بداند این نشریات سوددهی دارد یا نه. مقوله حایز اهمیت بیکاری تعداد کثیری از روزنامه‌نگاران است و این‌که بخواهیم مدیریت جدید را مورد مذمت قرار دهیم، از منطق به‌دور است. همچنین اگر خواستار بی‌توجهی به بیکاری این تعداد از خبرنگاران شویم از انسانیت به‌دور است چرا که هرکدام با تکیه به تأمین بخشی از منابع مالی خود این کار را درنظر گرفته بودند و ممکن است به زندگی آنها لطمه وارد شود.»
فاضلی با اشاره به این‌که تصمیم‌گیری در این زمینه همگی را متحمل پرداخت هزینه‌های گزاف می‌کند و بیشترین کسانی که به آنها آسیب وارد می‌شود، کسانی هستند که در این امر دخیل نیستند، یعنی خبرنگاران، در این زمینه توضیح داد: «واقعیت امر آن است که این تصمیم‌گیری از دسته تصمیم‌گیری‌هایی است که برخی را متحمل پرداخت هزینه‌ای برای خود کرده است که این موضوع در کشور ما بسیار به چشم می‌خورد که تصمیمات آنی گرفته شود و هزینه آن باید پرداخت شود، آن هم به دست کسانی که در تصمیمات اولیه این موضوع هیچ نقشی  نداشته‌اند؛ اعم از مدیریت فعلی و خبرنگاران آن که اگر واقعا از ابتدا بنیان درست گذاشته می‌شد شاید شاهد چنین اتفاقی نبودیم . همچنین اگر بخواهیم به روزنامه‌نگاری به‌ عنوان شغل نگاه کنیم، قاعدتا در هر مقوله‌ای که دولت وارد شده جز خسران چیزی را از خود بر جا نگذاشته است؛ به همین جهت زمانی کاری موفق است که در یک عرصه رقابتی و با توجه به فعالیت بخش خصوصی کاری راه‌اندازی شود.» فاضلی در این زمینه توضیح داد: «هر جایی که دولت به ‌عنوان متصدی به آن ورود پیدا کرده است به آن بخش لطمه وارد شده است؛ اعم از تولید، تجارت و رسانه که پول‌هایی را به جاهایی با مقاصد خاص خود تزریق می‌کنند که آن مقاصد دوره‌ای دارد اما زمانی که بخش خصوصی وارد می‌شود، برنامه‌ریزی درازمدت و مبتنی بر اصول درست است. این بخش هم مانند همه بخش‌های دیگر اگر از ابتدا دولت به این مسأله ورود پیدا نمی‌کرد، رسانه‌ها تکلیف خود را بهتر می‌دانستند و آنهایی که باید در این حرفه می‌مانند ماندگار می‌شدند و به این کار به‌ صورت نهادینه‌تری رسیدگی می‌شد؛ زیرا بسیار هستند که با تکیه بر پول‌های هنگفتی که برای سرمایه گذاری به کار می‌گیرند، منجر به عدم‌رقابتی‌شدن روزنامه‌ها می‌شوند؛ با نگاهی به روزنامه‌ها درمی‌یابیم نه رقابتی و نه ابتکار؛ اما بخش خصوصی برای افزایش سود خود در حال ابتکار و نواندیشی و تغییر وضع است این در حالی است که بخش دولتی در درازمدت فشل و دچار یکنواختی می‌شود. رسانه‌ها هم رویه‌ای به همین منوال را دنبال می‌کنند.»
مدیر مسئول روزنامه ایران با انتقاد از ورود دولت به مطبوعات در این زمینه توضیح داد: «از ابتدا دولت بايد به این عرصه ورود پیدا نمی‌کرد و رسانه‌ها را بايد به دست اهل فن واگذار می‌کردند؛ نه این‌که دولتی‌ها ورود پیدا کنند اما این‌که حالا زمان چنین تغییراتی است یا خیر باید در نظر داشت که روزی مرگ رسانه‌ها فرا خواهد رسید و آن زمان زمانی است که نه بخش خصوصی با این شرایط توان ورود را دارد و نه بخش دولتی از عهده این موضوع برمی‌آید. البته لازم به‌ ذکر است حتی اگر هزینه گزافی بدهیم، مطلوب آن است که بخش خصوصی به این موضوع ورود پیدا کند. چرا که ما 40‌ سال است شاهدیم هر کجا که بخش دولتی در آن عرصه حضور دارد چه دولتی و چه خصولتی برای ما نتیجه‌بخش نبوده است؛ درست است با ورود به بخش خصوصی متحمل هزینه سنگینی می‌شویم اما بنده بر این باورم در هر عرصه‌ای کسانی ماندگارند که از جنس این کار هستند.»
فاضلی حضور روزنامه‌های مستقل با پشتوانه مالی را بنا بر مقاصد خود دانست و در این زمینه توضیح داد: «افت روزنامه‌نگاری به جهت حضور رسانه‌های مستقلی که به واسطه پشتوانه‌های مالی بوده است و بنا بر مصلحت‌هایی که داشتند، منابعی را برای روزنامه‌های مستقل تأمین می‌کردند و بنا به حمایت‌هایی که شده است از روزنامه‌نگار به‌عنوان ابزار اهداف خود استفاده کردند. بنابراین باید بپذیریم کسانی که پشتوانه مالی هستند، برای رسیدن به مقاصد و اهدافشان چنین هدفی را دنبال می‌کنند؛ اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب و... اما ما نمونه‌هایی را شاهدیم که آمدند کار کردند ولو سخت اما برای خود ضریب نفوذ داشته‌اند و روزنامه‌نگار بوده‌اند نه کاسب و با سختی ماندند و کار خود را انجام داده‌اند اما به این شکل در همه مشاغل به شکلی دولتی جناحی و حزبی اما جناح و حزب قابل‌توجیه است اما دولتی نه. ما رسانه‌محور نیستیم به عبارتی یعنی رسانه کارکرد خود را انجام نمی‌دهد؛ بلکه منفعت و مصلحت‌محور هستیم و هر کسی در این زمینه فعالیت کرده و بر اساس مصلحت حمایت کرده و در این عرصه فعالیت کرده است و مطلوب آن است ولو آن‌که امروز شروع کنیم حتی اگر این امکان وجود نداشته باشد در عرصه رسانه مکتوب با چنین هزینه‌های سرسام‌آوری کار کرد اما با توجه به فضای جدیدی که در شبکه‌های مجازی به وجود آمده است، گردشی به این سمت کنیم شاید که بخش خصوصی بتواند با خلاقیت و ابتکاری که دارد، نوآوری ایجاد کند؛ اما در رسانه مکتوب این امر کمی دشوار به‌ نظر می‌رسد. ما نمونه‌هایی از این کارآفرینان را شاهدیم که در بسیاری از بخش‌ها نوآوری كرده‌اند و از فضای مجازی نیز کمک گرفته‌اند؛ چرا ما رسانه‌ای‌ها نتوانیم با تکنولوژی نوین به حیات خود ادامه دهیم.»

نگاه مخالف

کارآمدی بخش خصوصی مشروط بر دسترسی آزاد به اطلاعات و سایر آزادی‌های بیان است

عباس عبدی، روزنامه‌ نگار و فعال سیاسی | چندین سالی می‌شود که صحبت از واگذاری روزنامه‌های دولتی به بخش خصوصی است اما در طول زمان همواره این موضوع به تعویق افتاده، چراکه پیرامون این موضوع دو نگاه متفاوت وجود دارد. نگاهی که صرفا خبرنگاران و امنیت آنها را مدنظر قرار می‌دهد و از عدم آزادی بیان دم می‌زند و نگاهی دیگر حضور روزنامه‌های دولتی را امری غیرضروری و یکی از عوامل عدم‌موفقیت روزنامه‌ها می‌داند، چراکه با تغییر دولت، شهردار یا هر ارگان دیگری، عده‌ای روزنامه‌نگار از کار بیکار می‌شوند و عده‌ای دیگر جای آنان را می‌گیرند.
عباس عبدی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی در این زمینه معتقد است: «در ابتدا باید از تعداد مجلات موردنظر، تیراژ آنها و تاثیرگذاری‌شان بر مخاطب اطلاعات دقیقی در دست باشد تا بتوان درمورد راهکار چنین مسأله‌ای اظهارنظر کرد. اما نباید از یاد برد که اتخاذ هر تصمیمی دو سویه است و منافع و زیان‌هایی را به دنبال دارد. در هر صورت هر تصمیمی با توجه به منافعی که به دنبال دارد، نمی‌توان به صورت قطعی از آن دفاع کرد که چنین تصمیمی صحیح و کارآمد است و از دیگر سو با تاکید به ضرر و زیان‌هایی که به دنبال دارد، نمی‌توان آن را رد کرد، چون برای داوری قطعی نیازمند مقایسه و موازنه منافع و زیان آن تصمیم است.»
این روزنامه‌نگار با اشاره به این‌که دولت‌ها نباید به صورت مستقیم در اداره روزنامه دخالت کنند، در این زمینه ادامه داد: «دولت‌ها در این حوزه‌ها نباید به‌طور مستقیم تصدی‌گری کنند.» عبدی با اشاره به نقش مهم دولت در این حوزه بیان کرد: «دولت بیش از تصدی‌گری باید این هدف را داشته باشد که در راستای کمک به حوزه‌های مختلف گام بردارد و زمینه را برای مشارکت مردم فراهم کند تا بخش خصوصی بتواند به صورت مستقل کار کند، هم با هزینه کمتر و هم با کارآمدی بیشتر و درنهایت ثبات بیشتری را در این حرفه جامه عمل بپوشاند.»
هر بار با تغییر دولت، شهردار یا رئیس سازمانی که وابسته به نشریه‌ای است، ما شاهد بیکاری تعدادی از روزنامه‌نگاران هستیم. شاید برای همین است که بیکاری برای‌شان چیز عجیبی نیست و سرد و گرم روزگار را چشیده‌اند. عبدی در این زمینه می‌گوید: «امروز یکی به‌عنوان شهردار منصوب می‌شود و دیگر روز فرد دیگری عهده‌دار این سمت می‌شود که بر کل فرآیند و سیاست‌های آن مجموعه تاثیرگذار است، چراکه عده‌ای از کار بیکار و عده‌ای جایگزین آنان می‌شوند، از این دست اتفاقات به‌کرات دیده می‌شود. پس تا وقتی از دولتی‌بودن رسانه‌ها دفاع کنیم بروز این نتیجه منفی را نباید مقوله‌ای دور از ذهن تصور کرد.»
این روزنامه‌نگار و فعال سیاسی با اشاره به این‌که تا زمانی که روزنامه‌ای از بازدهی مالی برخوردار است، همه مشتاق‌اند آن را در اختیار خود داشته باشند، در غیر این صورت تصمیم بر تعطیلی یا واگذاری آن به بخش خصوصی می‌گیرند، در این زمینه توضیح داد: «بنابراین واگذاری مجلات به بخش خصوصی نه نفعی را برای روزنامه‌نگاران به دنبال دارد و نه برای جامعه و کشور، البته لازم به ذکر است زمانی که روزنامه آگهی دارد و سودآور است، خودشان نگه می‌دارند و زمانی که روزنامه یا مجله‌ای سودآور نباشد، عزم تعطیلی یا واگذاری آن به بخش‌های خصوصی را می‌کنند.»
عبدی در خاتمه عدم دسترسی آزاد به اطلاعات و امنیت شغلی خبرنگاران را از موانع جدی بخش خصوصی دانست و در این زمینه بیان کرد: «البته باید در نظر داشت با شرایط کنونی که روزنامه‌نگاران با آن دست‌وپنجه نرم کرده‌اند، بخش خصوصی توانایی نگه داشتن یا چرخاندن روزنامه‌ها و مجلات دولتی را ندارد، زیرا بخش خصوصی اگر عزم آن دارد نشریه‌ای منتشر کند باید شرایط امنیت و آزادی آن نیز فراهم شود وگرنه به این شکل امکان آن وجود ندارد. به همین جهت شهرداری تهران بهتر است بدون این‌که تصمیمی مدیریتی در این زمینه بگیرد، ابتدا چند نفر را عهده‌دار رسیدگی به این موضوع کند و سپس تصمیمی را اتخاذ کند که هم به نفع موسسه همشهری باشد و هم به نفع شهرداری و درنهایت رعایت حال روزنامه‌نگاران شود، در غیر این صورت زیان‌های تصمیم اتخاذ شده از منافع برجسته‌تر خواهد شد و این باعث به وجود آمدن مشکلاتی در طول زمان می‌شود.»

کارشناس بی طرف

نگاه مثبت به بخش خصوصی داشته باشیم

بهروز گرانپای، روزنامه‌نگار | حالا که همهمه واگذاری مجلات همشهری به بخش خصوصی شنیده می‌شود، مخالفان و موافقان بسیاری را به دنبال داشته است.
جالب است که مخالفان بخش خصوصی آن در این برهه زمانی بیش از موافقان این موضوع هستند اما بهروز گرانپایه، روزنامه‌نگار در این زمینه نظری متفاوت دارد و معتقد است: «واگذاری مجلات همشهری می‌تواند اقدامی مثبت قلمداد شود و در جهت توسعه بخش خصوصی باشد، همچنین می‌تواند توسط بخش خصوصی برای خبرنگاران ایجاد اشتغال کند.»
این روزنامه‌نگار با اشاره به این‌که اگر قرار بر آن است که این مجلات به بخش خصوصی سپرده شوند و انتشار آنها ادامه پیدا کند، جای نگرانی وجود ندارد و در این زمینه توضیح داد: «همچنین باید در نظر داشت که اگر قرار بر ادامه انتشار این مجلات است، بخش خصوصی یا نهاد‌های دیگر می‌توانند متناسب با تعداد نفرات، حجم و دوره انتشار باعث بکارگیری تعدادی از خبرنگاران شود. بنابراین می‌توان این موضوع را مثبت قلمداد کرد و الزاما به معنی بیکاری تعدادی از خبرنگاران نیست، بلکه ممکن است این مجموعه با تعدادی از افراد و روزنامه‌نگارانی که تاکنون مشغول تولید و انتشار بوده‌اند به کار خود ادامه دهند.»
گرانپایه با نگاهی مثبت و دوراندیش در زمینه واگذاری مجلات نه‌تنها همشهری بلکه تمامی روزنامه‌ها و مجلات وابسته به دولت این‌گونه توضیح می‌دهد: «روزنامه‌ها هرچه بیشتر مستقل عمل کنند و به‌صورت بریده از نهاد‌های دولتی و عمومی و حکومتی باشند، درواقع امر مناسب‌تری است، زیرا استقلال خود را حفظ کرده‌اند و با سهولت بیشتری می‌توانند آگاهی‌بخشی کرده و خواسته‌ها و مطالبات عمومی را به صورت بهتری منعکس کنند، در صورتی که زمانی که وابسته به دولتند مجبور به دنبال‌کردن سیاست‌های دولت هستند، به همین جهت خصوصی‌شدن را از این جهت می‌توان مثبت ارزیابی کرد.»
این روزنامه‌نگار با اشاره به این‌که دولت‌ها همواره برای مقابله با مخالفان خود به تریبون‌هایی نیاز دارند، در این راستا توضیح داد: «البته باید در نظر داشت روزنامه‌های دولتی باقی می‌مانند و  به تریبونی برای دولت و تبلیغ سیاست‌ها و حمله به مخالفان خود نیاز دارند و بر این باور تکیه زده‌اند که همچنان باید تریبونی را در اختیار خود داشته باشند. اکنون واگذاری به بخش خصوصی می‌تواند به دلیل رویکرد مثبت آقای نجفی باشد و می‌توان گفت این موضوع به نوعی به رویکرد مدیران و مسئولان بستگی دارد که عده‌ای روزنامه‌ها را تریبونی برای مردم می‌دانند، ازجمله آقای نجفی که با انتقال به بخش خصوصی و واگذاری به مردم تلاش می‌کند و عده‌ای به دنبال کنترل فضای اجتماعی هستند که این دسته از افراد همچنان به‌عنوان تریبون از رسانه استفاده می‌کنند.»
گرانپایه در خاتمه واگذاری نشریات را امری مثبت قلمداد کرد و بیان کرد: «اگر بخواهیم در این زمینه نگاهی کلی داشته باشیم می‌توان ادعا کرد در همه نهاد‌های عمومی و دولتی‌ای که وجود دارد، واگذاری‌شان به مردم یا بخش خصوصی و درنهایت نهاد‌های مدنی امری مثبت است و می‌تواند در جهت فضای مطبوعاتی کشور گام بردارد و به‌عنوان سخنگوی منافع عمومی، خواسته‌ها و مطالبات مردم باشد.»

تجربه دیگران

روزنامه‌های پرتیراژ

یومیوری شیمبون نام پرتیراژترین روزنامه‌های جهان است؛ روزنامه‌ای متعلق به کشوری آسیایی با تیراژ حدود 10 تا 15میلیون نسخه در روز. روزنامه‌ای که در توکیو، اوزاکا، فوکوکا و شهرهای عمده و مهم ژاپن چاپ می‌شود. تاریخ از شروع به کار یومیوری شیمبون در‌ سال 1874 می‌گوید که در دو نوبت صبح و عصر چاپ می‌شود؛ روزنامه‌ای با موضعی راست‌گرا-ملی‌گرا که ویرایش‌های محلی متعددی دارد و در میان سه روزنامه بزرگ ژاپن خودنمایی می‌کند.
این روزنامه ضمیمه‌های روزانه مختلفی دارد. یومیوری شیمبون در سبک نگارش خود شیوه معمول غرب را در پیش گرفته؛ متاثر از سبک ژورنالیسم روزنامه‌های آمریکایی در اوایل قرن بیستم. شیوه‌ای که با تعصب بالا دنبال می‌شود. این روزنامه توانسته جای خود را در میان نسل دوم ژاپن پیدا کند و بخش بسیاری از آنها را با خود همراه کند. اگرچه حجیم‌بودن یکی از ویژگی‌های این روزنامه‌ است، چون یومیوری شیمبون مطالب گوناگونی چون ورزش، خبر، سیاست، علم و تکنولوژی، هنر و سینما و جهان را پوشش می‌دهد، البته پوشش مسائل شهری و توجه عمیق به موضوعات روز مردم به شهره‌شدن آن کمک کرده است. یومیوری شیمبون موسسه پردرآمدی است، به‌طوری که مجموعه‌های مختلف فرهنگی و اقتصادی را زیرنظر دارد و این جدا از قیمت روزنامه در ژاپن، تیراژ میلیونی و مساعدت‌های دولتی است. یومیوری شیمبون تیم حرفه‌ای بیسبال «یومیوری جایات» را زیرنظر دارد، عاملی که به محبوبیت آن افزوده؛ محبوبیت روزنامه‌ای با قطع متوسط و تک‌رنگ.
 یکی از پرتیراژترین روزنامه‌های ترکیه «زمان» است که از‌ سال1986 کار خود را شروع کرده؛ روزنامه‌ای که حالا تیراژش به یک‌میلیون نسخه رسیده است، البته این روزنامه به‌طور همزمان در 35کشور توزیع می‌شود؛ روزنامه‌ای منتقد سیاست‌های رجب‌طیب‌اردوغان. گفته‌ها از این حکایت دارند که این روزنامه به فتح‌الله گولن نزدیک است. روزنامه‌ای که رسانه‌های دیگر در مورد آن اذعان می‌کنند «بزرگترین روزنامه مخالفان دولت به کنترل دولت درآمده است.» روزنامه‌ای که مدیران جدیدی برای آن انتخاب شده‌اند.

منابع دیگر

روزنامه «شهروند» برای دستیابی راحت‌تر و سریع‌تر مخاطبان و علاقه‌مندان به مطالعه در رابطه با آیا واگذاری مجلات همشهری می‌تواند مفید و مثمر ثمر واقع شود؟ اقدام به تهیه منابع دیگر در رابطه با این موضوع کرده است. به همین جهت اگر به این موضوع علاقه‌مند و مایل هستید مطالب بیشتری در این زمینه بخوانید، می‌توانید به آدرس‌هایی که در زیر آمده است، مراجعه کنید.

http: //www.isna.ir/news/95050113508
خبرگزاری   ایسنا
http: //www.mehrnews.com/news/3821526
خبرگزاری   مهر
https: //www.tasnimnews.com/fa/news/1395/06/06/1169926
خبرگزاری  تسنیم
http: //donya-e-eqtesad.com/SiteKhan/1182548
روزنامه دنیای  اقتصاد
 

 


تعداد بازدید :  844