محمد باقرزاده- شهروند | دور تا دور سالن انتظار برای ورود به دفتر کارش، مردانی با لباسهای یکدست سفید بلوچی نشستهاند، برای واردشدن، هیچ بازرسی صورت نمیگیرد. دفترش شلوغ است، ریشسفیدان صندلی به صندلی جلو میروند و به زبان بلوچی حرفهایی رد وبدل میشود که یکمرتبه دفتر خلوت میشود و تنها چند نفر از نزدیکان و یا مشاوران باقی میمانند. روی میز دفتر کار «مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی» در یکی از ساختمانهای مسجد بزرگ اهل سنت زاهدان، بریدههایی از روزنامهها و خبرگزاریها قرار دارد که مرتبط با مسائل اهل سنت است؛ در تمام پاسخهایش هم مدام «اهل سنت» تکرار میشود. امام جمعه اهل سنت زاهدان که حالا همه عمق تاثیرگذاریاش بر مردم مناطق بلوچنشین و اهل سنت را میدانند، این روزها و در آستانه ۷۰ سالگی در گفتوگوی مفصلی با «شهروند» بیش از گذشته بر اعتدال و گفتمان تاکید میکند و از لزوم رفع تبعیضها میگوید.
تعداد زیادی از منتخبان پنجمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر و روستا در سیستانوبلوچستان زنان هستند؛ حتی بخش مرکزی خاش، رتبه نخست در کشور را دارد. شما تا چه اندازه موافق حضور زنان در جامعه و مناصب مدیریتی هستید و این روند را چگونه میبینید؟
بله؛ ما موافق هستیم. در ائتلاف ما در زاهدان یکی از زنان شیعه حضور داشت که به شورا هم راه یافت. در دور قبل هم دو خانم از ائتلاف ما رأی آوردند. الان خانمها دانشگاه میروند و تواناییهایی دارند و اگر شئونات اسلامی را رعایت کنند، مشکلی نیست. ما حتی اعتراض داریم و وقتی وزرا مطرح شدند، گفتیم که اهل سنت و خانمها جایی در کابینه ندارند. انتقاد ما این بود که اگر زنی در کابینه بود در همه دنیا مورد استقبال قرار میگرفت؛ قبلا معاون وزیر گذاشتند پس میشود که وزیر هم از بین زنان انتخاب کرد و خوب بود اگر زنی در بین وزرا هم حضور داشت.
از ضرورت حضور یک زن در بین وزرا سخن گفتید و حضور زنان در شورا و دهیاریهای استان را هم مثبت میبینید. با این حال بسیاری از فعالان حقوق زنان معتقدند که زنان در بلوچستان و درمناطق سنینشین از برخی حقوق ابتدایی خود محروم هستند و مثلا به بحث چندهمسری در این مناطق اشاره میکنند. شما چندهمسری را ناقض حقوق زنان میدانید و کاری در این زمینه تا الان انجام دادید؟
بله؛ در این شک ندارم که حقوق زنان در جامعه ما خیلی ضایع شده است و دلیل آن فاصله موجود با قرآن عظیمالشأن و احکام است. در قرآن آمده است که همان اندازه که مردان بر زنان حق دارند به همان اندازه و نه کموبیش، زنان بر مردان حق دارند و این حقوق متساوی و برابر است. بنابراین ما باید بیشتر روی آن موضوع کار کنیم که حقوق رعایت نمیشود. درباره تعدد همسر هم چیزی است که اسلام جایز دانسته اما اسلام میگوید باید عدالت اجرا شود و اگر کسی نمیتواند عدالت را رعایت کند، نباید همسر دیگری اختیار کند. از این مجوز برای چندهمسری استفاده شده اما متاسفانه بعضیها رعایت نمیکنند و همین میشود تا حقوق زنان رعایت نشود.
یعنی شما معتقدید که چندهمسری باشد ولی عدالت باید لحاظ شود؟
بله؛ از لحاظ عقلی هم اگر بخواهیم به این مسأله نگاه کنیم، عقل هم میگوید که درست است. درست است که برای زنان سخت است ولی الان در جامعه ما جمعیت زنان بیشتر از مردان است. جنگها مثل جنگ ایران و عراق جمعیت مردان را کمتر کرده است. تعدد همسر از لحاظ شرعی درست است و حکمتی در حکم خداوند است ولی خداوند مشروط کرده که باید عدالت رعایت شود. اگر عدالت رعایت شود، حقوق زنان
ضایع نمیشود.
شما و اهل سنت ایران همواره از اصلاحطلبان حمایت کردید و در دو انتخابات ریاستجمهوری گذشته هم به «حسن روحانی» رأی دادید. با این همه معتقدید که پس از به قدرترسیدن اصلاحطلبان به خواستههای خود نرسیدهاید؟
اهل سنت در گذشته از اصلاحطلبان حمایت کردند، به این امید که در جامعه تحول به وجود بیاید و اصلاح صورت گیرد، چون از نام اصلاحطلبان آشکار است که دنبال اصلاح و بازسازی جامعه هستند. در دو دوره ریاستجمهوری دکتر روحانی هم در حد وسیع حمایت کردند. در دور دوم، اهل سنت خیلی هماهنگ در صحنه آمدند و حتی ما گزارش داریم کسانی که در طول ۳۸سال پس از پیروزی انقلاب در انتخابات شرکت نکرده بودند، در این انتخابات برای نخستینبار رأی دادند و استدلال میکردند که چون شما (من) گفتید، بیایید رأی بدهید، ما هم احساس مسئولیت کردیم. اهل سنت هم درحاشیه کشور هم در کلانشهرها، همه آمدند و رأی دادند و حتی بر مشارکت برادران شیعه هم تأثیرگذار بودند. انتظار ما این است که تحولی در مناطق سنینشین صورت بگیرد. در چهارسال اول دوره اعتدال، تحولاتی در برخی مناطق بوده و در برخی موارد هم افرادی از اهل سنت را به کار گرفتند. تحولاتی بوده هرچند که ضعیف بود. کسانی که در زمینه مسائل سیاسی اطلاعات دارند، همه اذعان دارند که برگ برنده جناب روحانی در این دوره، آرای اهل سنت بوده و انتظار میرود که اصلاحطلبان آستین را بالا بزنند و انتظارات را برآورده کنند؛ البته انتظار بود که اهل سنت در کابینه حضور پیدا کنند که صورت نگرفت ولی امید است که در معاونان وزرا، استانداران و سفرا اهل سنت به کار
گرفته شوند.
که البته قبلا و در دولت یازدهم یک سفیر اهل سنت وجود داشت.
بله و خوشحالی ما هم از همین بود که برای نخستینبار یک سفیر اهل سنت به کار گرفته شد ولی انتظارات در این دوره بیشتر است. ما باید فرصت بدهیم و منتظر بمانیم که چه اتفاق و تحولاتی صورت میگیرد. الان با این نامه و فرمانی که رهبر معظم انقلاب صادر کردند، راه هموارشده، زمینه بیشتر فراهم است و الان هیچ عذری قابل قبول نیست. قبلا میگفتند که فشار وجود دارد و پیشتر میگفتند از طرف نهادها و ارگانهای انقلابی فشار میآوردند که از شخصیتهای اهل سنت استفاده نشود اما الان شخص اول مملکت، رهبر معظم انقلاب، فرمانی صادر کردند که محتوای قانون اساسی و شرع اسلام است. الان همه جامعه ایران و همه دولتمردان، همه علما از شیعه و سنی باید این فرمان را اطاعت کنند و به نظر من شرایط فراهم شده که دیگر دولت حرف هیچکسی را نشنود و اگر کسی اعتراض کرد، این فرمان مقام معظم رهبری را نشان دهند. از داخل وزارتخانههای مختلف شنیدیم که وقتی وزیر میخواست در معاونتها از اهل سنت استفاده کند، گروهی تماس میگرفتند و تهدید میکردند ولی الان کسی جرأت نمیکند چنین تماسی بگیرد، چون نامه رهبری وجود دارد. درخواست ما این است که هم وزرا و هم مدیران کشور همین فرمان رهبری را یک تابلو کنند و بالای سر خود نصب کنند و هرکسی حرفی زد، این تابلو را نشان دهند.
در سفر پس از انتخابات حجتالاسلام رئیسی به زاهدان، با هم جلسهای داشتید که بعضی آن را به معنای هشدار به دولت کنونی قلمداد کردند؛ اینکه اگر به خواستههای خود نرسید، ممکن است در انتخابات بعد، به سمت اصولگراها بروید. چنین برداشتی از این جلسه درست است؟
من با جناب آقای رئیسی از قدیم رفاقت دارم؛ سلامعلیک دیرینه داریم. ایشان از چهرههای شاخص کشور هستند و اینجا که تشریف آوردند، میهمان بودند و وظیفه ما بود که در خدمت ایشان باشیم. حتی من آن روز، روزه داشتم؛ روزه نافله و مستحب بود. سر سفره جناب آقای سلیمانی فرموند که به احترام میهمان شما روزه خود را بشکنید و ما هم قبول کردیم و روزه خود را شکستیم تا بتوانیم سر سفر جناب آقای رئیسی خدمت ایشان بنشینیم. در دو ضیافت ما خدمت ایشان بودیم. البته قبل از انتخابات این مسأله را گفتیم؛ از طرف اصولگرایان مراجعه شد که شما این چند دوره اصلاحطلبان را تجربه کردید و برای شما کاری نکردند، اینبار اصولگرایان را تجربه کنید و ببینید آنها برای شما چه کاری انجام میدهند. ما هم گفتیم که اهل سنت وابسته به هیچ جریانی در کشور نیستند. اول فکر میکنیم که چه کسانی به نفع کل کشور هستند و دوم اینکه چه کسی به منافع اهل سنت که دچار تبعیض و محرومیت هستند، نزدیک است؛ یعنی اول منافع ملی و بعد منافع اهل سنت. ما آن زمان این موضوع را گفتیم و اگر اصولگرایان قول همکاری میدادند، ما چرخش میکردیم؛ گر چه ممکن است این چرخش برای ما مضرات داشته باشد ولی ما هم به دنبال منافع ملی و منافع جامعه خودمان هستیم. الان هم حرف ما همین است و اگر بدانیم اصولگرایان برنامهشان خوب است، در انتخابات آینده این امکان وجود دارد که از آنها
حمایت کنیم.
قبل از انتخابات، برنامهای با دکتر روحانی و تیم ایشان داشتید و قول مشخصی به شما داده بودند؟
قول مشخص به ما ندادند که مثلا ما در کابینه حتما از اهل سنت استفاد میکنیم؛ ولی بالاخره با صحبتهایی که با تیم آقای روحانی بوده این قول را دادند که تا هر اندازه که بتوانند سعی میکنند مشکلات اهل سنت را حل کنند و خواستن توانستن است. الان اهل سنت همین را میگویند که اگر آقای روحانی و تیمش جدی باشند، مشکلات قابل حل است مخصوصا با این نامه مقام معظم رهبری. البته مردم ما الان مقداری گلهمند هستند، چرا که اصلاحطلبان وقتی در انتخابات پیروز میشوند مردم را فراموش میکنند و آن رفتوآمدهای ایام انتخابات را بعد از انتخابات ندارند. آنها باید بدانند که قدر همه مردمی که حمایت کردند را بدانند؛ شیعه و سنی. اگر آنها به خواستهها توجه نکنند، این خطر وجود دارد که همه ملت به سمت دیگر چرخش کنند. بعضی هستند که دنبال منافع خودشان هستند و ممکن است منافع ملی و منافع اقوام را فراموش کنند و تلفن آنها را جواب ندهند، برای گرفتن ملاقات یکسری مشکلات درست کنند. رهبران اصلاحطلب باید دنبال خواسته مردم باشند که اکثر خواستهها هم منافع ملی و کشور است. وحدت ملی و پایدار زمانی حاصل میشود که منافع تمام اقوام و مذاهب لحاظ شود. اصلاحطلبان باید با سعهصدر حتی منافع جناحی خود را کنار بگذارند و دنبال منافع مردم و اقوام باشند.
یکی از معضلات این استان، بازماندگان از تحصیل هستند که آمارهای متفاوتی هم بیان میشود و به نظر میآید تعداد آنها چندصدهزار نفر باشد. با فرمان دو سال پیش مقام معظم رهبری، به لحاظ قانونی امکان تحصیل حتی برای اتباع خارجی هم فراهم شده اما همچنان در سیستانوبلوچستان بسیاری از کودکان مدرسه نمیروند که این بیسوادی میتواند ریشه بسیاری از مشکلات امنیتی و فرهنگی هم شود. چطور میشود امکان تحصیل این افراد را فراهم آورد؟
بخش بزرگی از ناهنجاری و مشکلات استان ما به فقر فرهنگی برمیگردد؛ همانطور که فقر اقتصادی هم اینجا وجود دارد. دو مقولهای که زايیده تبعیض هستند و اگر این تبعیض را بتوانیم برطرف کنیم که مقام معظم رهبری هم فرمودند که باید از بین برود، فقر فرهنگی و مالی هم از بین خواهد رفت. دیگر اینکه مسئولیتها در آموزش و پرورش را باید به خود اهل سنت و مردم منطقه داد و نیروهای بومی را به کار بگیرند. این میتواند تغییر ایجاد کند. مثلا مدیریت آموزش و پرورش استان تا الان و بعد از انقلاب یک بار دست اهل سنت نیفتاده است. برای یک دوره بگذارند یکی از اهل سنت به مدیریت آموزش و پرورش برسد و اگر تحول به وجود نیامد، بگویند که این مشکلات نتیجه تبعیض نیست. زاهدان دو منطقه آموزش و پرورش دارد که تا الان مدیر یکی از این مناطق را هم از اهل سنت انتخاب نکردند. یا هنوز در چابهار یا برخی شهرهای بلوچستان هنوز این اتفاق نیفتاده و تبعیض یعنی همین. الان در هر بخشی از زندگی مردم نگاه کنید نتیجه این تبعیض دیده میشود. یکی از کاندیداهای استانداری گفت که بالاترین مشکل سیستانوبلوچستان فقر است که من به او گفتم شما تشخیص ندادی هنوز و بیشتر بررسی کنید، ببینید که ریشه فقر به کجا برمیگردد. فقر معلول است و باید مشخص شود ریشه و علت آن چیست؟ آیا معدن نداریم، زمین کشاورزی نداریم، برای صنعت زمینه فراهم نیست، آیا مرز نداریم... این همه پتانسیل وجود دارد. چرا از این پتانسیلها استفاده نمیشود؟
در این استان،گاهی اختلاف و تفکیکی بین سیستانی و بلوچ یا شیعیان و اهل سنت دیده میشود یا گروهی از داخل و خارج تلاش میکنند به این مسائل دامن بزنند. شما بهتازگی از یک فرد سیستانی برای رسیدن به وزارت نیرو حمایت کردید که با استقبال زیادی روبهرو شد و میتواند گامی مثبت برای از بین بردن این شائبهها باشد.
بله، این طبقهبندیها باید از بین برود و نباید مردم استان که از تنوع قومی و مذهبی برخوردارند، اختلاف داشته باشند و زمینه سوءاستفاده فراهم شود. اقوام این استان رابطه تاریخی و برادری قدیمی با هم دارند. بعضی تلاش کردند که زمینه اختلاف را به وجود بیاورند که ما اعتقادی به این مسأله نداریم. توسعه این استان زمانی حاصل میشود که همه افراد شایسته استان از هر قوم و مذهبی در کنار هم قرار بگیرند. از اینرو، ما از «دکتر احمد علی کیخا» حمایت کردیم و سوابق کاری افراد توانمند استان را هم به تعدادی از وزرا تحویل دادیم که از این افراد در مناصب تاثیرگذار استفاده کنند. ما اعتقاد داریم که باید در مناصب مدیریتی استان هم تعادل وجود داشته باشد. در همین شورا که فهرست ما رأی آورد، گفتیم که شهرداری از هر طرفی بود، معاون باید از طرف دیگر باشد و معتقد به اعتدال هستیم که در کنار هم باشیم.
درباره صیادان چابهاری اسیرشده به دست دزدان دریایی سومالی که تعدادی از آنها در این دوسال جان خود را از دست دادند و بازماندگان هم در شرایط بدی بهسر میبرند، شما تا الان چه کاری انجام دادهاید و اصلا کمکی به خانواده این افراد یا تلاشی برای آزادی آنها صورت
گرفته است؟
ما هم تلاش گستردهای انجام دادیم. مشکل این است که ما در سومالی نمایندگی نداریم. آخرین خواسته این دزدان دریایی حدود ۸۰۰میلیون تومان است. تلاش کردیم که به خانواده این افراد کمک شود اما به خودشان نه. هنوز نه اهل کنارک توانستند این ۸۰۰میلیون تومان را فراهم کنند و نه تا این لحظه ما توانستیم به این پول برسیم. البته من در همین سفرم به تهران به وزارت خارجه رفتم و یکی از صحبتها همین بود. وزارت خارجه هم آمادگی کمککردن دارد، به شرطی که اعتماد کند و در ازای این پول، اسرا آزاد شوند، چراکه این پول بیتالمال است. ما امیدواریم به زودی نتیجهای حاصل شود.
یعنی در جلسه شما با آقای ظریف این بحث مطرح شد؟
بله. دونفر از اهالی این استان هم قبلا در کشورهای آفریقایی زندانی شدند که با پیگیری وزارت خارجه آزاد شدند. ما هم برای تشکر رفتیم و من از آقای ظریف درخواست کردم که درباره این صیادان هم تلاش کنند و گفتند که الان حکومت سومالی عوض شده و وزارت خارجه تلاش میکند با رئیس دولت جدید ارتباط برقرار کند.
بهمن ۹۲ تعدادی از سربازان ایرانی توسط یک گروهک تروریستی به اسارت برده شدند که شما در آزادی آنها نقش داشتید. امسال هم یک گروهک تروریستی در حمله به هنگ مرزی میرجاوه، یک سرباز را به اسارت برد که با گذشت ماهها، هنوز خانواده او در انتظار بازگشت و خبر سلامتیاش هستند. تلاشی برای آزادی این سرباز انجام ندادید یا از شما خواسته نشده که کاری در این زمینه انجام دهید؟
نه کسی از ما خواسته و نه گزارشی به ما دادند، چون همان سربازها که آزاد شدند، بسیاری مسئولان را مورد حمله قرار دادند که چرا به فلانی مراجعه کردید و اختلافی در درون افتاد. بعضیها متاسفانه تنگنظری دارند و الان هیچکسی جرأت نکرده به ما مراجعه کند و من چون هیچ اطلاعاتی ندارم، دنبال قضیه نرفتم. ما به این فکریم که خودشان در تلاشند که این سرباز را آزاد کنند. البته من یک موضوع را یادآوری کنم که به نامه مقام معظم رهبری مرتبط است و آن استخدام اهل سنت بهعنوان کادر رسمی در نیروهای مسلح است. چیزی که اینجا برای ما تلخ بود؛ یک تلخی این بود که مرزبانان ما را شهید کردند و دوم اینکه چرا همه این شهدا از عزیزان شیعه ما باشند، چرا 5نفر از این ۱۰نفر نباید اهل سنت باشند؟ چرا برای حفاظت از مرزها در کنار هم شهید نشویم؟ انگیزهای که در اهل سنت برای حفاظت از مرزها وجود دارد ولی چون استخدام نمیکنند، کسی از اهل سنت وجود ندارد. ما میگوییم شهادت را از ما دریغ نکنید و زمینه را برای کسانی که انگیزه دارند، از میهن و مرزشان دفاع کنند فراهم شود؛ بگذارید در کنار هم بمیریم و از کشورمان دفاع کنیم. با این کار وحدت ما تحکیم و دلها نزدیکتر میشوند.
در سالهای گذشته اقدامات تروریستی در این استان کمتر شده اما هنوز هم گروهکهایی وجود دارند که همین شهادت سربازان مرزبانی یکی از اقدامات کور آنها بوده است. اینها گاهی خود را مدافع حقوق اهل سنت میدانند. راهحل شما برای حل ریشهای این موضوع و از بینرفتن این گروهکها چیست؟
اهل سنت در سطح کشور براین موضوع اجماع دارند که حق و حقوق آنها باید از طریق قانون و گفتمان پیگیری شود، اهل سنت همه با خشونت مخالف هستند. خشونت راه مطالبه حقوق نیست. این افرادی که بیرون از مرزها هستند و مشکلاتی ایجاد میکنند، اعتقاد ما این است که فریب خوردند و چه بسا که از بعضی جاها تحریک میشوند. اعتقاد ما بر این است که خشونت و کشتار نباید وجود داشته باشد و باید به سمت قانون و گفتمان برویم. بعضی از این گروهکها علمای اهل سنت را هم تهدید میکنند. من معتقدم که بالاترین مبارزه با افراطگرایی و خشونت همان اجرای عدالت است. عدالت ضامن امنیت است. اگر عدالت اجرا شود و نگاه یکسان وجود داشته باشد، از هر مبارزه و مقابله نظامی تأثیرگذارتر است و ریشه افراطگرایی و خشونت را خشک خواهد کرد.