شماره ۱۲۲۲ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۲۲ شهريور
صفحه را ببند
زنده به خود ِ خود

مهدی بهلولی آموزگار

هر کسی زنده به چیزی است؛ زنده به عشقی است: کتاب، قناری، خودرو و عکس. از عکس، منظورم عکس گرفتن است که این روزها با گوشی‌های همراه و فضای مجازی روز‌به‌روز گسترده‌تر می‌شود. الان خیلی‌ها زنده به عکسند و عشقشان این است که هی این‌ ور و آن ور بروند و عکس بگیرند و در فضای مجازی پخش کنند. عکس داریم تا عکس البته؛ عکس می‌تواند پیام داشته باشد و اثرگذار باشد یا می‌تواند دروغ باشد و به بیننده پیام دروغین بدهد. عکس دروغین در این‌جا یعنی عکسی که آگاهی نادرست به دیگران می‌دهد -به‌ویژه دیگرانی که «عشق عکس» را از نزدیک ندیده‌اند. طرف هیچ هنری جز خودنمایی و خودبزرگ‌بینی ندارد و هی این ور و آن ور می‌رود و عکس می‌گیرد و پخش می‌کند و دیگران هم گمان می‌کنند که خیلی آدم مهمی است و اندیشه‌گر و کنشگری است دل‌شیفته مردم و برای مردم و بهبودی اوضاع آنها شب و روز نمی‌شناسد؛ غافل از این‌که همه‌اش خودنمایی است و باری به هر جهت رفتن و غلتیدن و کارش بر هیچ اندیشه سنجیده‌ای استوار نیست. «لیبرالی» که حاضر است یک شبه، کمونیست شود تا کمونیست‌ها عکس‌هایش را بفرستند این ور و آن ور زنده به عکس است نه زنده به اندیشه‌گری و کنشگری.
باری این بود داستان عکس‌های دروغین؛ اما از عکس که بگذریم برخی زنده به زندانند! نمی‌دانم تاکنون پای سخن داش‌مشتی‌ها نشسته‌اید؟ تا دلتان بخواهد از زندان و خاطره‌های آن برایتان می‌گویند و راست و دروغ به هم می‌بافند؛ اما این از زندان گفتن و شنفتن‌ها، تنها ویژه این قبیل آدم‌ها نیست. برخی از کنشگران اجتماعی هم که به دلیل‌های گوناگون گذرشان به زندان افتاده است همه زندگی‌شان شده همین از زندان گفتن و به آن بالیدن. باور کنید برخی بدشان نمی‌آید ببرندشان زندان؛ زندان، زنده‌شان می‌کند؛ خب طرف هنر دیگری جز زندان رفتن ندارد. اهل کتاب، پژوهش، اندیشیدن و کار اصیل بدون حاشیه نیست و برای این‌که از قافله خودنمایی جا نماند تنها راهش این است که برود زندان؛ پس کاری می‌کند که ببرندش زندان. گاهی هم آدم احساس می‌کند که نکند به طرف گفته‌اند باید برود زندان و او هم دارد همین کار را می‌کند؛ همان عسس بیا مرا بگیر. و این گونه است که میان زندان و عکس، پیوندی سفت و سخت پدید می‌آید و بخشی از«کنش» اجتماعی ما ایرانیان می‌شود. روشن است که از دل این خودنمایی‌ها، بزرگ‌نمایی‌ها، دروغ‌ها، زد‌و‌بندها، برخوردهای ابزاری، ساده‌سازی‌ها و افسانه‌سرایی‌های ایدئولوژیک پیشرفت و بهسازی راستین در نمی‌آید. اما زنده به زندگی اصیل، چیز دیگری است و کم کمش این است که به فریب دیگران نمی‌انجامد؛ زنده به خودِ خود.

دیدگاه‌های دیگران

س
سعید حق پرست |
مخالف 1 - 1 موافق
بنام خداوند جان و خرد قیاس زندان و خاطرات زندان لات و لوتها و داش مشتی ها با فعالین صنفی و اجتماعی شایسته نبود مطالبه حقوق معلمان و دانش اموزان تنها جرم اقای بهشتی است
ع
علی حاجی |
مخالف 1 - 1 موافق
شرم باد بر قلم های ناروا برای شخص بنده جای سوال است که جناب بهلولی هر وقت اتفاقی برای یکی از کنشگران صنفی بنام ی افتد ایشان دست به قلم تخریب عزیزان میشوند . سبقه ی این کارها را در مورد جناب باغانی و رسول بداقی هم دارید و الان هم محمود بهشتی .. عزیز دل شما که توان زندان نداری حداقل قلم خوبی داری ازین قلم نه برای نهادهای امنیتی بلکه میتوان برای در پیشبرد اهداف صنفی نوشت . حرمت قلم را نگهدار برادر من . قلم ها ساخته شده اند برای نوشتن حقایق نه داستان سرایی هایی که دیکته شوند بر شخصی برای مصون ماندن از اجرای احکام زندان. باشد که از بند وابستگی درآیید.
ف
فرهنگی |
مخالف 1 - 0 موافق
متأسفم برای شما آقای بهلولی بعد از بازداشت آقای بهشتی این ها رو می بنویسید ،برای روزنامه شنا هم متاسفم که نیات چنین افردای رو چاپ می کنید

تعداد بازدید :  820