بهروز جوانمرد وکیل پایه یک دادگستری
نظام حقوقی ایران بهطورکلی ترکیبی از نظام حقوقی رومی-ژرمنی (نوشته) و آموزههای شریعت اسلام است و مسامحه سایر نویسندگان حقوقی در کتابهای خود که نظام حقوقی ایران را همواره جزو نظامهای نوشته قرار داده و میدهند، نمیتواند این واقعیت را تغییر دهد که مبتنی بر اصول چهارم و یکصدوشصتوهفت قانون اساسی، نظام حقوقی ایران خود را وامدار و پایدار تعالیم شریعت اسلام میداند، بهطوریکه به قاضی تکلیف کرده در موارد سکوت، نقص یا اجمال قوانین موضوعه (نوشته)، با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، حکم قضیه را صادر کند. این مجوز همچنین در ماده 220 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 درخصوص حدودی که در این قانون نامشان نیامده نظیر ارتداد به قاضی داده شده است.
از اینرو سخن لغوی نیست اگر گفته شود نظام حقوقی ایران از نوع مختلط یا تکثرگراست، یعنی ترکیبی از آموزههای غیرشرعی و شرعی، در این میان یک کُنشیار (کاتالیزور) دیگر نیز در امر حکمرانی در طول سالیان گذشته دخیل بوده است که به آن «ملاحظات» گفته میشود. عنصری که در برخی موارد به قدری قوی عمل میکند که حتی نظام حقوقی و اداری ایران را دستخوش تحول و تغییر قرار میدهد.
یکی از این نمونههای اخیر چالش برگزاری کنسرت موسیقی اعم از سنتی و پاپ به صورت مختلط و غیرمختلط در برخی شهرهای مذهبی است. در این نوشتار به بررسی این چالشها و رهیافتهای احتمالی پرداخته میشود.
با وجود اینکه متولی و مسئول اصلی حوزه فرهنگ و هنر در ایران، وزارت ارشاد است و تنها این وزارتخانه است که نقش حاکمیتی دارد اما قوه قضائیه (دادستانی) و اداره اماکن نیروی انتظامی و شورای تامین در شهرستانها و اخیرا برخی نمایندگان ولیفقیه ازجمله نهادها و مقاماتی هستند که اجرای برخی کنسرتها را در برخی شهرهای ایران باوجود داشتن تایید وزارت ارشاد به چالش کشیدهاند.
پرسشی که این نوشتار به دنبال پاسخدهی به آن است اینکه از نظر معیارهای حکمرانی خوب (Good governance) و حاکمیت قانون (rule of law) چگونه میتوان به یک همدلی، وفاق و همنوایی در وضع حاضر رسید؟
از نظر قوانین موجود در زمینه برگزاری کنسرت و جشن ماده20 آییننامه اماکن عمومی مصوب 1363 هیأت وزیران میگوید «برگزاری هر نوع مجلس جشن و عروسی، مهمانی، شبنشینی و امثال آن یا اجرای هرگونه برنامه هنری و نمایشی در اماکن عمومی مستلزم تایید محتوای برنامه هنری و نمایشی از سوی وزارت ارشاد اسلامی و تحصیل اجازه مخصوص شهربانی یا کلانتری محل (حداقل 48 ساعت قبل) است. بدیهی است مسئولان اماکن عمومی مزبور باید ساعت و روز تشکیل مراسم و صرفا مشخصات پیشنهادکننده مراسم را با ارایه دو عدد کارت ورود به سالن به مسئولان ذیربط شهربانی جمهوری اسلامی ایران اعلام کنند.»
بیش از 30سال از حیات قانونی این آییننامه میگذرد و هیأت وزیران فعلی در 13/4/1395 اقدام به اصلاح ماده20 قبلی و الحاق سه تبصره به آن کرد، به این شرح که «صدور مجوز اجرای برنامههای فرهنگی، هنری ازجمله اجرای صحنهای موسیقی و تئاتر به عهده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و از جهت بررسی انتظامی و ترافیکی به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران اعلام و نیروی انتظامی موظف است ظرف 10روز نظر خود را ارایه و نظم و امنیت محل و مراسم را بدون دخالت در مجوز و محتوای برنامه و ویژگی مجریان تامین کند. متقاضیان برگزاری برنامههای مزبور موظفند حداقل ۴۸ ساعت قبل از اجرای برنامه، ساعت و روز تشکیل مراسم و صرفا مشخصات پیشنهادکننده مراسم را با ارایه دو عدد کارت ورود به محل برگزاری به مسئولان ذیربط نیروی انتظامی اعلام کنند.»
و بنابر تبصرههای الحاقی جدید اولا صدور مجوز برگزاری جشنوارههای فرهنگی، سنتی و هنری که براساس قوانین مربوط برعهده سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است مشمول این ماده خواهد بود، ثانیا عدمارایه پاسخ در مهلت 10روزه مقرر توسط نیروی انتظامی بهمنزله فقدان مشکل انتظامی و ترافیکی است و ثالثا اماکن عمومی دارای مجوز برگزاری مجالس جشن، عروسی، مهمانی و شبنشینی نیازی به اخذ اجازه دیگری از نیروی انتظامی ندارند.
به این ترتیب به نظر میرسد دستکم از نظر مقررات موضوع برگزاری کنسرت در همه شهرها با ضوابط مقررشده بلامانع باشد، البته باید در نظر داشت که ماده24 آییننامه موصوف مقرر داشته «در اماکن عمومی ایجاد صداهای ناهنجار، ادای الفاظ رکیک و انجام حرکات زشت و اعمالی که موجب سلب آسایش دیگران یا ضرر به اموال عمومی شود، ممنوع است و صاحبان اماکن عمومی مکلفند متخلف را به ماموران انتظامی معرفی کنند.» از اینرو نیروی انتظامی در اجرای اقدامات پیشگیرانه از جرم بدیهی است که باید در محل برگزاری کنسرت چه قبل از شروع، چه در خلال آن و چه در پایان آن حضور داشته باشد.
البته باید در نظر داشت که نیروی انتظامی تنها یکی از چالشهای احتمالی در برگزاری کنسرت در شهرهاست و هنوز دفتر موسیقی وزارت ارشاد نتوانسته بهعنوان تنها نهاد حاکمیتی حوزه موسیقی جامه عمل بپوشاند و در این راستا با قوه قضائیه و شورای تأمین استان ممکن است در چالش قرار بگیرد.
اصل 176 قانون اساسی میگوید « شورایعالی امنیت ملی به تناسب وظایف خود شوراهای فرعی از قبیل شورای دفاع و شورای امنیت کشور تشکیل میدهد. ریاست هر یک از شوراهای فرعی با رئیسجمهوری یا یکی از اعضای شورایعالی است که از طرف رئیسجمهوری تعیین میشود. حدود اختیارات و وظایف شوراهای فرعی را قانون معین میکند و تشکیلات آنها به تصویب شورایعالی میرسد. مصوبات شورایعالی امنیت ملی پس از تایید مقام رهبری قابل اجراست.» در راستای تشکیل شورای امنیت کشور، قانون راجع به تعیین وظایف و تشکیلات شورای امنیت کشور مصوب 1362 مقرر داشته یکی از وظایف شورای امنیت کشور برقراری ارتباط با شورای تامین استانهاست. در همین راستا ماده5 این قانون یکی از وظایف شورای تامین استانها را تبیین حدود وظایف و اختیارات هر یک از ارگانها و نهادها در رابطه با امنیت استان در چارچوب وظایف قانونی هر یک از آنها پیشبینی کرده است. در این شورا مقاماتی ازجمله استاندار، فرمانده نیروی انتظامی و مسئول اطلاعات استان و دادستان عمومی و انقلاب حضور دارند. بحث حفاظت و حراست از شخصیتها، اماکن و تاسیسات در شورای امنیت و شوراهای تامین مطرح و بررسی شده و به حسب مورد برعهده نهادها و ارگانهای ذیربط گذارده میشود. در این قانون درخصوص حضور سایر مقامات در شورای تامین استان صحبتی نشده است. لذا به نظر میرسد با توجه به اصل 57 قانون اساسی موضوع تعیین قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران و تاکید بر استقلال آنها از یکدیگر و تبیین وظایف و اختیارات خاص هر یک از سه قوه مقننه، قضائیه و مجریه همچنین ماده5 قانون راجع به تعیین وظایف و تشکیلات شورای امنیت کشور مصوب 10/6/1362 که مقرر داشته «شورای تامین استان بهعنوان عالیترین مرجع امنیتی، وظیفه تامین و حفظ امنیت استان را دارد» و در بندهای «الف» و «د» ماده مذکور به صراحت موضوع تعیین حدود وظایف و اختیارات هر یک از ارگانها و نهادها در رابطه با امنیت استان همچنین در بند «ل» ماده8 قانون یادشده بررسی و اتخاذ تصمیم در زمینه پیشگیری و مقابله با اغتشاشات، اعتراضات، بینظمیها و فعالیتهای غیرمجاز در سطح استان تاکید شده است. علیالقاعده درخصوص برگزاری کنسرت باید بهصورت یکنواخت و هماهنگ در همه شهرهای ایران عمل شود و لذا شاید شورایعالی امنیت ملی که مصوباتش در حکم قانون است، باید درخصوص تجویز یا عدم تجویز برگزاری هر نوع کنسرت در ایران مصوبهای را از مسیر تصویب بگذراند تا پراکندگی و افتراق و تشتت در تصمیمگیری و شیوه برخورد در این خصوص پایان پذیرد. هرچند شاید ورود شورایعالی امنیت ملی به این مقولهها زیبنده نباشد و مصوبات هیأت وزیران باید همان قدرت اجرایی مصوبات شورای مذکور را نیز داشته باشد، نه اینکه در برخورد با برخی ملاحظات دچار لغزش و تهافت در عملیات اجرایی شود.