پولاد امین| جشنواره فیلم ونیز قدیمیترین جشنواره دنیاست. جشنوارهای بهجامانده از سالهای قبل از جنگ دوم جهانی که هرچه گذشته به نفوذ، قدرت و اعتبارش افزوده شده است، تا حدی که درحال حاضر با هر متر و معیاری در کنار جشنوارههایی مانند کن و برلین جزو سه، چهار فستیوال معتبر دنیای سینما بهشمار میآید.
جشنواره جهانی فیلم ونیز همهساله فیلمهای برگزیده از نقاط مختلف دنیا را در بخشهای گوناگونی شامل بخش مسابقه، بخش خارج از مسابقه، ونیز کلاسیک، بخش افقها، بخش رقابتی واقعیت مجازی، بخش هفته منتقدان و بخش روزهای ونیز به نمایش میگذارد. جایزه اصلی این جشنواره شیر طلایی است...
نخستین دوره جشنواره ونیز در سال 1932 برگزار شد. البته در آن روزگار نام جشنواره، جشنواره ونیز نبود و با نام نمایشگاه بینالمللی هنر سینماتوگراف در تابستان سال 1932 در شهر ونیز برگزار شد. لوچیان دی فو، مدیر موسسه آموزش سینما در شهر رم که بهعنوان نخستین مدیر جشنواره ونیز انتخاب شده بود، در نخستین دوره ونیز جشنوارهای رقابتی در مایههای جشنوارههای امروزی را سامان نداده بود. درواقع در نخستین دوره فیلمهای مشهوری به نمایش درآمد که بعدها به فیلمهای کلاسیکی در تاریخ سینما تبدیل شدند. در گزارشی که در مهر از دورههای مختلف این جشنواره منتشرشده، عنوان شده است که ممنوع ساخته فرانک کاپرا، گرند هتل ساخته ادموند گولدینگ، قهرمان ساخته کینگ ویدور، فرانکشتاین ساخته جیمز ویل، مردان، چه رذلهایی ساخته ماریو کامرینی، به ما آزادی بدهید ساخته رنه کلر و... ازجمله آثاری بودند که در آن دوره به نمایش درآمدند. از فیلمها و ستارگان حاضر در آن دوره از جشنواره پیداست که ونیز از همان نخستین دورهاش نیز علاقه فراوانی به حضور ستارگان در این گردهمایی سینمایی داشت. به نحوی که در نخستین دوره نمایشگاه بینالمللی هنر سینماتوگراف ستارگانی چون گرتا گاربو، کلارک گیبل، فردریک مارچ، نورما شیرر، جیمز کاگنی، رونالد کولمن، لورتا یانگ، جان باریمور، جون کرافورد، ویتوریو دسیکا و بوریس کارلوف در شهر ونیز حضور داشتند.
جشنواره ونیز در سالهای آغازین با این روند به حیات خود ادامه میداد و بی اینکه هنوز نشانی از شیر طلایی در بین باشد، جایزه جام موسولینی به بهترینها اهدا میشد. تا سالهای دهه 40 که جنگ جهانی دوم و فشارهای سیاسی، جشنواره ونیز را ویران کرد؛ تا جایی که جشنواره در سالهای ۱۹۴۰، ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ به نحوی برگزار شد که گویی برگزار نشده و در سهسال بعد هم که اصلا برگزار نشد؛ تا رسیدیم به سال ۱۹۴۶ که در این سال جشنواره به حالت عادی برگشت. از این سال جشنواره در ماهسپتامبر برگزار شد و به دلیل توافقنامهای بود که میان مدیران ونیز و مدیران جشنواره تازه تاسیس کن در فرانسه بسته شده بود تا از همزمانی این دو فستیوال بزرگ جلوگیری شود.
درباره جشنوارههای برگزارشده در سالهای دهه 40 باید گفت که این سالها دوران فیلمهای مهم نئورئالیسم ایتالیا بود و از مهمترین فیلمهای شاخص این موج که در ونیز به نمایش درآمدند میتوان به از خودیها (روبرتو روسلینی ۱۹۴۶) و زمین میلرزد (لوکینو ویسکونتی ۱۹۴۸) اشاره کرد. البته در آن سالها این فیلمها چنان که باید مورد ستایش قرار نگرفتند. جشنواره در این دورهها همچنین میزبان چهرههای سرشناسی مانند اورسن ولز، لارنس الیویه، فریتز لانگ، جان هیوستن، دیوید لین، هانری-ژرژ کلوزو، مایکل پوئل، امریک پرسبرگر، ژان رنوآر و مارسل کارنه بود. در این دهه بود که تصمیم گرفته شد جایزه بزرگ بینالمللی ونیز اهدا شود که این جایزه بعدتر، در سال آغازین دهه 50 در قالب شیر معروف ونیز به برگزیدگان اهدا شد...
در سالهای ۱۹۵۰ اهمیت جشنواره ونیز در سطح بینالمللی با حضور فیلمسازان و ستارگان مهم مسجل شد. در این دهه که دنیای سینما تلاش میکرد گردوغبار جنگ جهانی را از شانههایش پاک کند، جشنواره ونیز نیز تحتتاثیر این گرایش قرار گرفت. در این دهه بود که ونیز سینمای ژاپن را کشف کرد؛ کشفی که باعث شد شیر طلایی در دستان فیلمسازانی چون کوروساوا و میزوگوچی قرار گیرد؛ برای فیلمهایی چون راشومون، هفت سامورایی و اوگتسو مونوگاتاری. آپاراجیتو ساخته ساتیا جیت رای دیگر فیلم آسیایی برنده شیر طلا در دهه 50 بود. ونیز همچنین در این دهه نگاه ویژهای داشت به اساتید ایتالیایی از قبیل فدریکو فلینی، میکل آنجلو آنتونیونی، فرانچسکو رزی، ارمانو اولمی، لوکینو ویسکونتی و...؛ با این توضیح که در آن روزگار باوجود شهرتی که فیلمهای ایتالیایی داشتند، جشنواره به فیلمهای ایتالیایی جایزه نمیداد و در عوض اساتید اروپایی چون اینگمار برگمان، تئودور درایر و روبر برسون بودند که شیرهای ونیز را به خانه میبردند. در این سالها سینمای آمریکا و فیلمسازان آمریکایی نیز در جشنواره سهم داشتند و فیلمسازانی مانند الیا کازان، رابرت آلدریچ، بیلی وایلدر و ساموئل فولر با فیلمهایشان در جشنواره شرکت کردند...
سالهای ۱۹۶۰، سالهای تغییرات آشکار در ونیز بود. در این سالها جشنواره به فیلمهای ایتالیایی روی خوش نشان داد و چند جایزه به فیلمهای ایتالیایی تعلق گرفت. اما در سال ۱۹۶۹ و با تغییرات سیاسی و اجتماعی در ایتالیا جشنواره نیز دستخوش تغییراتی دیگر شد و حتی موجودیتش زیر سوال رفت. از سال۱۹۶۹ تا ۱۹۷۹ جشنواره از حالت رقابتی بیرون آمده و هیأت داوران نداشت و در سالهای ۱۹۷۳، ۱۹۷۷ و ۱۹۷۸ هم که اصلا جشنواره برگزار نشد، حتی جایزه شیر طلایی نیز تا سال ۱۹۸۰ به جشنواره برنگشت. اما از آن پس ونیز گامبهگام قدرتمندتر شد؛ تا امروز که این جشنواره به جایی رسیده که هر جایزهاش میتواند بالاترین افتخار هر سینماگر پرافتخاری باشد...
مهمترین فیلمهای دوره 74 جشنواره ونیز
ونیز امروز؛ اسکار فردا!
جشنواره بینالمللی فیلم ونیز در سالهای اخیر تبدیل به محلی برای اکران برخی از مهمترین آثار فصل جوایز هر سال شده است. فیلمهایی مثل
لالا لند، مرد پرندهای، جاذبه، ورود، جکی و... همگی ابتدا در تابستان و در جشنواره مشهور ایتالیاییها برای نخستینبار روی پرده رفتهاند و مسیر خودشان تا نامزدی و احیانا بردن جایزه اسکار را آغاز کردهاند. امسال هم حداقل روی کاغذ، نامهای بزرگی در فهرست فیلمهای بخش مسابقه دیده میشود. درواقع ونیز امسال هم سال پرستارهای را در پیش دارد و استودیوهای آمریکایی روی نظر هیأت داوران برای میانبرزدن به جایزه اسکار حساب ویژهای باز کردهاند. کارگردانهایی مثل جورج کلونی، دارن آرانوفسکی و الکساندر پین، تنها چند نفر از نامهای بزرگی هستند که در ونیز هفتادوچهارم حضور دارند. در ادامه مروری خواهیم داشت بر فیلمهای مهم و پرسروصدایی که در جشنواره امسال به نمایش درخواهند آمد.
سابربیکان/ جرج کلونی
فیلم تازه جرج کلونی با فیلمنامهای از برادران کوئن، گرنت هسلاو و خود کلونی و بازی مت دیمون، جولین مور، اسکار ایزاک و جاش برولین یکی امیدهای فصل جوایز است. این کمدی جنایی کوئنی که داستانش در دهه 50 و در یک محله آرام رخ میدهد؛ که این آرامش با حمله به خانه یکی از همسایهها به هم میریزد، شاید از اینرو که از سه ضلع فیلم محبوب اسکار آرگو، گرنت هسلاو و جورج کلونی، در تهیه این فیلم هم نقش داشتهاند، بتواند در معادلات اسکار هم نقشی جدی ایفا کند. باید درباره این فیلم افزود که جرج کلونی در کارنامه کارگردانیاش، هم آثار ناموفق دارد و هم آثار موفق. فیلمنامه یکی از المانهایی است که در فیلمهای نهچندان دلچسب کلونی لنگ میزد اما این در کنار خود کلونی نام برادران کوئن بهعنوان نویسنده نوشته شده و از اینرو باید به فیلم کلونی امید بیشتری داشت. به گفته خود این سینماگر محبوب، سابربیکان یک فیلم جنایی تاریک و تیره با مایههای کمدی سیاه است.
تهذیب اول/ پل شریدر
فقط اینکه نویسنده راننده تاکسی و گاو خشمگین مارتین اسکوسیزی پشت دوربین این فیلم قرار دارد، برای جذاب بودن این فیلم برای عدهای از عشق سینماهای نقاط مختلف دنیا کافی است. پل شریدر نزدیک به 18 فیلم ساخته و در کارنامهاش، هم آثار تحسینشدهای مانند یقه آبی وجود دارد و هم فیلمهای ضعیفی مثل قانون جنگل. چند سالی است که روند آثار ناموفق شریدر ادامه دارد، حالا باید دید که تهذیب اول در کدام بخش کارنامه این کارگردان قرار میگیرد. با این توضیح که هنرمندانی در این حد همواره این امید را در هوادارانشان زنده نگه میدارند که میتوانند یک بار دیگر نقاط اوج کارنامهشان را تکرار کنند...
سومین قتل/ هیروکازو کورهاِدا
کورهاِدا در سال ۱۹۹۵ برای مابوروسی از ونیز جایزه کارگردانی دریافت کرد. حالا این کارگردان تحسینشده و امتحان پس داده بعد از دو دهه به ونیز بازگشته است تا یکبار دیگر خاطرات موفقیتش را در این شهر زیبا زنده کند. درباره جدیدترین فیلم این سینماگر کهنهکار گفتهاند درحالیکه او برای درامهای شاخص خانوادگیاش شناخته میشود، سومین قتل تریلری است درباره وکیلی که باورهایش به قانون را از دست میدهد که باید منتظر ماند و دید که آیا در این نوع فیلم هم میشود نشان از نبوغ داستانپردازی هیروکازو کورهاِدا را دید یا نه!
سه بیلبورد بیرون از ابینگ میزوری
مارتین مکدونا
جدیدترین فیلم یکی از جذابترین سینماگران مستقل حالحاضر دنیا؛ درامی نوآر با نام سه بیلبورد بیرون از ابینگ، میزوری است که روایتگر داستان مادری است که پس از قتل دخترش و پیدانشدن قاتل، مقابل پلیس قرار میگیرد. فرانسیس مک دورموند و وودی هارلسون مهمترین بازیگران ساخته جدید مارتین مک دونا هستند؛ مهمترینهای یک تیم بازیگری درجه یک که در تمام آثار مارتین مکدونا البته این خصیصه وجود دارد. باید به این نکته نیز اشاره کرد که مارتین مکدونا نهتنها بهعنوان یکی از کارگردانهای مهم اینروزها شناخته میشود، بلکه یکی از مهمترین نمایشنامهنویسان زنده ایرلندی است، بنابراین تماشای جدیدترین فیلمش برای عشق فیلمها اهمیت دیگری دارد. مارتین مکدونا، کارگردان آثار تحسینشدهای در بروژ و هفت دیوانه سبک قصهگویی خاص خودش را دارد و این بار هم با فیلمی به جشنواره ونیز آمده است که میگویند میتواند کارنامه معتبر او را باز هم ارتقا دهد...
کوچککردن/ الکساندر پین
چهارسال از اثر تحسینشده پیشین الکساندر پین، نبراسکا گذشته. حالا این بار پین با اثری متفاوت بازگشته است. او البته تمایلش به هجو شرایط اجتماعی را کنار نگذاشته اما اینبار در داستانی علمی-تخیلی قصهاش را پیش میبرد؛ در اثری در مورد مردی که بهخاطر مشکلات قصد دارد خودش را کوچک کند. به اینها اضافه کنید تیم بازیگران درجه یک و شگفتانگیز این فیلم را متشکل از مت دیمون، کریستوف والتز، کریستن ویگ، الک بالدوین، لورا درن، نیل پاتریک هریس و بروس ویلیس. فیلم پین، فیلم افتتاحیه جشنواره بود که جا پای آثاری مانند جاذبه، لالا لند و مرد پرندهای در سالهای گذشته گذاشته است.
شکل آب/ گیرمو دلتورو
یک عاشقانه در دهه 60 میلادی بین یک مستخدم ناشنوا و یک موجود شبه انسان که در آب زندگی میکند. فقط اینکه کارگردان فیلم گیرمو دل تورو است، برای دیدن آن فیلم کافی است. آن هم فیلمی که اگرچه گفته میشود با موضوع جنگ سرد ساخته شده، اما همچنین گفته میشود که ظاهرا دارای مضامین فیلمهای ترسناک هم هست و وقتی این تناقض را در کنار نام دل تورو قرار دهیم، جذابیتهای فیلم برای تماشا آشکارتر میشود. همچنین میگویند که شکل آب از نظر القای حس نوستالژی و در کنار آن فضای فانتزی شباهت زیادی به شاهکار دل تورو هزارتوی پن دارد و خیلی از طرفدارانش امیدوارند که بهترین و کاملترین اثر خود در دو دهه اخیر را ساخته باشد.
مادر!/ دارن آرونوفسکی
شاهزاده تاریک ونیز دوباره با اثری سیاه و روانشناسانه بازگشته است. درواقع بیشترین چیزی که درباره این فیلم گفته میشود این است که اثر جدید آرنوفسکی یک فیلم ترسناک روانشناسانه است. همه منتظرند از فیلمنامهای که آرونوفسکی فقط در یک هفته نوشته، سردربیاورند. برعکس اثر اخیر آرنوفسکی نوح فیلمساز دوباره به ریشه آثار جنونآمیزش بازگشته. فیلم که بازیگران درجه یکی مانند جنیفر لارنس، خاویر باردم، اد هریس و میشایل فایفر را در اختیار دارد، از همین الان باید جزو نامزدهای بازیگری حسابش کرد.
مکتوب، عشق من:
کانتو اونو/ عبداللطیف کشیش
عبداللطیف کشیش یکی از مهمترین کارگردانهای این روزهاست. راز جو در سال ۲۰۰۸ بهترین فیلم فرانسوی در سزار شد و آبی گرمترین رنگ است نخل طلای کن را به خانه برد. کشیش نتوانست مکتوب… را در یک فیلم تمام کند، پس فیلمبرداری را ادامه داد تا در دو فیلم این کار را انجام دهد، به همین دلیل فیلم به جشنواره کن نرسید. هنوز مشخص نیست که بر سر فیلم چه آمده، فیلم تمام شده یا نه یا اینکه فیلم دومی در کار خواهد بود یا نه. اما فیلم تازه عبداللطیف کشیش قطعا یکی از فیلمهای ونیز است که باید دیده شود.
حضور ایران در کهنترین جشنواره سینمایی جهان
مینیاتورهای ایرانی
جشنواره فیلم ونیز بهعنوان یکی از سه جشنواره مهم جهان، در کنار کن و برلین شناخته میشود که تفاوتهای خود را نیز با دو جشنواره دیگر دارد. اگر جشنواره کن را با ستارههای سینما و جشنواره برلین را با رویکردهای سیاسیاش میشناسند، جشنواره فیلم ونیز به هنر سینما همواره نگاه ویژهتری داشته و کشف استعدادها و جریانهای جدید سینمایی جایگاه خاصی در راهبرد جشنواره دارد.
درباره حضور سینمای ایران در جشنواره فیلم ونیز باید گفت که سینما و سینماگران ایرانی از سال ۱۳۳۷ و با فیلم کوتاه مینیاتورهای ایرانی ساخته مصطفی فرزانه بهعنوان محصول فرانسه در جشنواره فیلم ونیز حضور پیدا کردند. محمد اطبایی درباره این فیلمساز گفته که مصطفی فرزانه، نویسنده و سینماگر ۸۸ساله ایرانی مقیم فرانسه که در ایران به واسطه ارتباط و کتابهایش درباره صادق هدایت شناخته میشود، پدیدهای در تاریخ سینمای ایران محسوب میشود، چراکه وی تنها سینماگر ایرانی است که با نام فری فرزانه در سه جشنواره مهم کن، ونیز و لوکارنو، نخستین حضور یک سینماگر ایرانی را با فیلمهایش رقم زده و پس از «مینیاتورهای ایرانی» در ونیز، فیلم «کوروش کبیر» را در بخش مسابقه فیلمهای کوتاه جشنواره فیلم کن در سال۱۳۴۰ نمایش داد و بعد با فیلم «زن و حیوان» در سال۱۳۴۱ در لوکارنو حضور داشت و جایزه بهترین فیلم کوتاه هنری را هم گرفت.
در کل باید گفت که سینماگران ایرانی تاکنون با ۹۴ عنوان فیلم در ۳۲ دوره از ۷۴ دوره جشنواره فیلم ونیز حضور داشتهاند که ۷۱ فیلم محصول سینمای ایران و ۲۳ فیلم محصول دیگر کشورها بودهاند. از ۷۱ فیلم محصول ایران، ۶۳ فیلم از محصولات رسمی و دارای مجوز بوده و تنها ۸ فیلم بدون مجوز به جشنواره ونیز راه پیدا کردهاند.
سینماگران ایرانی حضوریافته در جشنواره ونیز تاکنون ۵۰ جایزه از این جشنواره دریافت کردهاند که ۴۰جایزه برای محصولات تولیدشده در ایران و ۱۰ جایزه برای تولیدات دیگر کشورها بوده است. 10داوری نیز برای سینماگران ایرانی در بخشهای مختلف جشنواره فیلم ونیز محقق شده است.
تاکنون ۵۴ سینماگر ایرانی در جشنواره ونیز فیلم داشتهاند که عباس کیارستمی، امیر نادری و رامین بحرانی هر یک با 6فیلم، ابراهیم گلستان با پنج فیلم، ناصر تقوایی و محسن مخملباف هر یک با چهار فیلم، داریوش مهرجویی، ابوالفضل جلیلی، جعفر پناهی با سه فیلم، سهراب شهید ثالث، رخشان بنیاعتماد، مرضیه مشکینی، نادر تکمیل همایون، بابک پیامی، فریبرز کامکاری، حنا مخملباف، سامان سالور، شیرین نشاط، علی عسگری و وحید جلیلوند با دو فیلم و مصطفی فرزانه، هژیر داریوش، بهرام بیضایی، آربی آوانسیان، احمد فاروقی قاجار، هوشنگ شفتی، بهرام ریپور، منوچهر طیاب، مسعود کیمیایی، رفیع پیتز، میثم مخملباف، منیژه حکمت، ناصر رفایی، سمیرا مخملباف، مهرداد فرید، حسین طاهری، مجید مجیدی، مانیا اکبری، الهام حسینزاده، علیمحمد قاسمی، بایرا مفضلی، بهمن معتمدیان، علی کریم، مرجانه ساتراپی، مجتبی میرطهماسب، کیانوش عیاری، شهرام مکری، نیما جاویدی، بهمن قبادی، سیفالله صمدیان، آنا لیلی امانپور، پرویز شهبازی، کیوان کریمی و علیرضا خاتمی با یک فیلم بودهاند. با نگاهی به جوایز سینمای ایران از ونیز این نکته را نیز باید مورد اشاره قرار داد که جعفر پناهی با دریافت شیر طلایی ونیز تاکنون موفقترین فیلمساز ایرانی در این رویداد معتبر سینمایی بوده است...