شماره ۴۱۵ | ۱۳۹۳ چهارشنبه ۷ آبان
صفحه را ببند
سیامک انصاری در گفت‌وگو با«شهروند»:
در بازیگری دنبال فرمول جهانی نباشید

|  بهاءالدین مرشدی |   روزنامه‌نگار|

همه بازیگرها در یک ساختار تکه‌تکه قرار می‌گیرند و هرکدام یک یا چند قسمت را در یک نمایش بازی می‌کنند. تجربه‌ای که هنوز بعد از گذشت 11‌سال از نوشته شدن نمایشنامه «کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد» توسط محمد چرمشیر جذابیت دارد و تازه است. این روزها مسأله بازتولید نمایش‌ها در تئاتر باب شده و همه دل‌شان می‌خواهد نمایش‌هایی را که سال‌ها پیش آن را روی صحنه برده‌اند، دوباره زنده و روی صحنه اجرا کنند. این است که این نمایش هم به کارگردانی رضا حداد تجربه دوباره‌ای از اجرای این نمایش است. سال‌هاست که سیامک انصاری را در برنامه‌های طنز تلویزیون دیده‌ایم. خودش می‌گوید، خاستگاهش تلویزیون است و تئاتر و سینما برایش در کنار قاب‌شیشه‌ای معنا پیدا می‌کند. اما سیامک انصاری برای من خاطره تصویری است که از ذهنم پاک نمی‌شود. همیشه با خودم می‌گفتم آن چه نمایشی بود که انصاری با یک لاستیک ماشین جلوی صحنه می‌آمد و من‌تماشاگر را با بازی‌اش شگفت‌زده می‌کرد. هیچ‌وقت به یاد نیاوردم تا به تماشای نمایش «کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد» در سالن استاد سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر نشستم. همه خاطرات اجرای 11‌سال پیش را به یاد آوردم و اصلا فهمیدم که این نمایش را یک‌بار دیگر دیده‌ام. سیامک انصاری هنوز هم با همان هیجان این نقش را بازی می‌کند و طنزش هنوز پابرجاست. او طنز و کمدی را با ساده‌ترین وجه برگزار می‌کند و فکر می‌کنی انگار یک آدم همین‌طور آمده و بي‌هیچ ابزاری شما را می‌خنداند. ابزار او خونسردی‌اش در برخورد با اتفاقات است. اتفاقاتی که او آنها را کمدی می‌کند. در این نمایشی که انصاری بازی می‌کند، یک بخش دیگر هم اضافه شده و او را در نقش یک نصاب ماهواره می‌بینیم. این است که گروه اجرایی این نمایش برای بازتولید آن، آن را به‌روز هم کرده‌اند و بخش‌های تازه‌ای به آن اضافه کرده‌اند. با سیامک انصاری درباره بازی‌اش در این نمایش و نگاهش به مسأله کمدی به گفت‌وگو نشسته‌ایم.
* بعد از دو‌ سال به تئاتر آمده‌اید. نمایش «کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد» را پس از 11‌ سال دوباره روی صحنه برده‌اید. بازتولید یک اثر پس از 11‌سال از نظر شما به‌عنوان بازیگری که در هر دوی این اجراها بازی کرده‌اید چه لزومی دارد؟
آدم‌هایی که آن موقع 11 سال‌شان بوده می‌توانند الان بیایند و این کار را ببینند. این چه اشکالی دارد؟
* تنها دلیلش همین است؟
یکی از دلایلش همین است.
* برای شما به‌عنوان بازیگر بازتولید این اثر   چه خصوصیاتی داشت؟
ما مدل بازی‌های‌مان فرق کرده است. من الان که نگاه می‌کنم و می‌بینم همه‌مان روی صحنه حضور داریم یک‌جور دیگر به نقش‌ها نگاه می‌کنیم. مسلما 11‌سال پیش خیلی خام‌تر بودیم، الان نه این‌که بگویم پخته شدیم ولی فرق کرده‌ایم. این است که برای‌مان جذابیت دارد.
* این مدلی که می‌گویید فرق کرده، به تجربه این سال‌های‌تان برمی‌گردد؟
بله، من طی این سال‌ها خارج از گروه «سایه» کار نکرده‌ام. وقتی که این گروه را در‌سال 80 به اتفاق آقای حداد، برزو ارجمند، لیلی رشیدی، شبنم فرشادجو و خانم پانته‌آ پناهی تشکیل دادیم، داخل این گروه کار کرده‌ام. هر تجربه‌ای که انجام داده‌ام در این گروه بوده است. این مدت کارهای مختلف اجرا کرده‌ایم ولی بعد از مدت‌ها دوباره به کار اول‌مان برگشته‌ایم.
* «کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد آورد» کار اول گروه تئاتر «سایه» بود؟
بله.
* وقتی 11‌سال پیش می‌خواستید این نمایش را اجرا کنید چه ایده‌هایی داشتید؟
این نمایش یک کار واقعا تجربی بود. چند تابلو وجود داشت که همه در آن کار می‌کردند و اتود‌های مختلف می‌زدیم. الان هم بیس همان است منتها یک‌جور دیگر دارم نقش پنچرگیر را اجرا می‌کنم. شاید به سن مربوط است. پیرتر شده‌ایم.
* در مدل بازی فرق کردید؟
مدل همان است.
* پس چه چیزی تغییر کرده، شاید حس‌های‌تان است که عوض شده است؟
شاید حس است. نمی‌دانم چه‌چیز هست. شاید داریم با طمأنینه‌تر اجرا می‌کنیم. یک‌جور دیگر با نقش برخورد می‌کنیم. صد درصد آن آدم 11‌سال پیش نیستیم .
* من 11‌سال پیش هم این نمایش را دیدم و تنها چیزی که از این نمایش در خاطرم هست، بازی شما با لاستیک است. همیشه با خودم می‌گفتم این چه نمایشی بود و بعد از دیدن این کار دوباره آن خاطره‌ام زنده شد. حس من‌مخاطب هم تفاوت کرده است. ارزیابی‌ای هم از تماشاگران   داشتید، تفاوت برخورد با تماشاگر در دو دوره را چگونه دیدید؟
تماشاگران هم فرق کرده‌اند. ما در سالن قشقایی اجرا می‌کردیم. ما الان دو تابلو اضافه کردیم که خیلی حال‌وهوای کار را عوض کرده است. حال‌وهوای خود ما هم عوض شده. بعد از 11‌سال هم می‌فهمیم که کجا برای تماشاگر حساس‌تر است. درواقع با این شناخت تأکید را روی آن قسمت‌ها می‌گذاریم. مجموع اینها یک‌چیز دیگر به دست می‌دهد.
* شما می‌گویید از بعد از تأسیس گروه تئاتر «سایه» با این گروه هستید. در اولین کار هم به دنبال یک کار تجربی بوده‌اید که تا آن زمان اتفاق نیفتاده بود. خود گروه چه هدفی را دنبال می‌کند و چه فکری پشت‌سر این گروه بوده است؟
این را باید رضا حداد جواب بدهد. من در مقام کارگردان نیستم. این سوالی است که باید از کسی که کارگردانی می‌کند بپرسید تا جواب بدهد.
* شما بازیگر این گروه هستید، شما از این گروه چه می‌خواهید؟
ما به این مدل کارکردن عادت کرده‌ایم و با آن انس داریم. فکر می‌کنم هرچه جلوتر می‌رویم، بیشتر همدیگر را در این فرم درک می‌کنیم و بیشتر می‌فهمیم که رضا حداد چه می‌خواهد.
 رضا حداد هم می‌داند که چه کاری را باید به من واگذار کند و چه کاری را به لیلی یا برزو واگذار کند. این تقسیم‌بندی‌هاست که هرچه جلوتر می‌رویم بعد از 11‌سال بهتر می‌شود.
* وقتی به شما به‌عنوان بازیگر پیشنهاد شد این کار را دوباره روی صحنه ببرید، واکنش‌تان چه بود؟
ما خیلی دوست داشتیم. ما از یک جایی به بعد کارهای‌مان با تکنولوژی قاطی شد. 2، 3 کاری که کردیم همه ایراد گرفتند که این سیرک است و چه و چه. ولی این کار یک کاری بود که چیزی در آن نبود و تنها با 4 نردبان شکل گرفت. من خودم این کار را دوست داشتم. من به‌عنوان بازیگر ابتدا «مکاشفه در باب یک میهمانی خاموش» را دوست دارم و بعد هم این نمایش را دوست داشتم. این نمایش برای ما خاطره داشت که دوباره زنده کردنش صد درصد جذاب و شیرین بود.
* تئاتر کار کردن بعد از این همه‌سال برای سیامک انصاری چه تفاوت‌هایی می‌کند؟
سخت‌تر شده است. چند شب پیش با برزو ارجمند حرف می‌زدیم که کم‌حوصله‌تر شده‌ایم. انرژی قدیم را نداریم. سن‌مان بالا رفته و طبیعی است که انرژی‌مان تحلیل برود.
* در هر صورت آن شهرت را هم پیدا کرده‌اید که می‌توانید مخاطب بیشتری را جذب کنید؟
این خیلی لذتبخش است و هر کسی هم بگوید مهم نیست، دروغ می‌گوید.
* این مسأله به شما انگیزه نمی‌دهد؟
خیلی‌زیاد انگیزه می‌دهد ولی من از نظر جسمی می‌گویم. ما هفته‌ای 3 شب را دو اجرائه کار می‌کنیم. اینها خستگی می‌آورد و باید به خودمان حق بدهیم که احساس خستگی کنیم.
* تجربه تصویر هم داشتید. اینها چقدر برای شما تفاوت دارد؟
دو مقوله جداست. هرکدام فرمول‌های خاص خودشان را دارند و قابل مقایسه نیستند.
* فرمول‌های‌شان چیست؟
با هم فرق می‌کنند.
* دنیای نزدیک به خودتان کدام است؟
هرجا که احساس شادمانی کنم، برایم خوب است و در هر دو جا این حس را دارم و هر دو جا از جلوی دوربین‌بودن و روی‌استیج‌بودن خوشحال هستم.
* خیلی از بازیگر‌ها می‌گویند ما دنیای اول‌مان تئاتر است و تئاتر برای‌مان جذاب‌تر است. شما این مدلی نیستید؟
نه، کار، کار است.
* شما به‌عنوان کار با آن برخورد می‌کنید؟
من کار اصلی‌ام تلویزیون است. سینما و تئاتر درواقع به‌عنوان کار جانبی تلویزیون است. عمده وقتم در تلویزیون بوده است. من نه بازیگر سینما هستم و نه بازیگر تئاتر.
* خودتان را تلویزیونی می‌دانید؟
صد درصد. ما بچه تلویزیون هستیم. 22‌سال است که در تلویزیون هستیم.
* اولین کار تلویزیونی‌تان چه بود؟
اولین کاری که جلوی دوربین رفتم «سفر به چزابه» رسول ملاقلی‌پور بود که نقش کوچکی در آن‌جا داشتم. بعد از این کارم شروع شد. اولین سریالی که برای شبکه 5 که تازه افتتاح شده بود کار می‌کردیم بهروز بقایی کارگردانی می‌کرد. خانم گلستانی، من، فرهاد جم، فرامرز صدیقی و... بازی می‌کردیم. اسمش هم «ماه‌مهربان» بود.
* کار طنز بود؟
نه اصلا.
* مسأله طنز در کار سیامک انصاری کی دیده شد؟
من خیلی روحیه‌ام به کار کمدی نزدیک بود. خودم انتخاب کردم. واقعا تشنه کار کمدی بودم. هنوز هم علاقه دارم. موقعیت بسیار زیاد بوده که بخواهم تغییر فاز بدهم و کارهای جدی‌تری در سینما بکنم ولی انجام ندادم.
* شما می‌گویید کارهای جدی‌تر، واقعا کمدی کار جدی‌ای نیست؟
برای من جدی است. من اصلا کمدی بازی نمی‌کنم.
* شما موقعیت ساده را به شکل ساده‌ای کمدی می‌کنید. از کی با مهران مدیری کار کردید؟
از ‌سال 81 با کار پاورچین شروع کردم.
* الان در کار اتاق عمل هم هستید؟
بله.
* معمولا کسی که کمدی بازی می‌کند و بعد می‌خواهد یک کار جدی بازی کند، مخاطب، خیلی این تغییر فضا را نمی‌پذیرد، شما به این مسائل فکر می‌کنید؟
اصلا وظیفه من نیست که فکر کنم. کارگردان حتما مناسب دیده که این بازیگر در این نقش جدی می‌تواند درست ظاهر شود. به من ربطی ندارد.
* پس وظیفه بازیگر چیست؟
هرچه کارگردان از او می‌خواهد انجام دهد.
* خود بازیگر چه‌چیزی به آن اضافه می‌کند؟
در تعامل با کارگردان است که اتفاق می‌افتد. این مسأله خیلی بومی است. خیلی دنبال فرمول جهانی‌اش نگرد. در ایران یک‌جور است، در هند احتمالا یک جور است و در ترکیه هم یک‌جور دیگر. در اروپا و ‌هالیوود هم جورهای خودشان هستند.
* پس تکنیک‌های بازیگری حداقل به درد شما نخورده است؟
چه تکنیکی؟
* مثلا می‌گویند فلان بازیگر براساس متد فلان بازی می‌کند.
شما بروید بپرسید. مگر در ایران مصاحبه نکرده‌اید؟ کدام بازیگر الان براساس متد بازی می‌کند؟ اصلا کدام بازیگر براساس متد بازی می‌کند؟ مگر چنین چیزی داریم؟
* نداریم؟
بپرسید اگر که هست به من هم بگویید.
* این مسأله درنهایت به بازیگری در ایران آسیب نمی‌زند؟
چرا باید آسیب بزند. یک عمر است همه در ایران این‌طوری بازی می‌کنند. این‌جا یکسری آدم‌ها بازی می‌کنند و یکسری هم به دانشگاه می‌روند و یک‌چیزهایی یاد می‌گیرند و براساس آنها شروع می‌کنند به تجربه‌کردن و بالا می‌آیند. یکسری هم از تئاتر می‌آیند. مگر غیر از این راه‌هاست.
* شما از مدل بومی حرف می‌زنید، این مدل بومی یعنی چه؟
منظور از بومی این است که ما مناسبات فرهنگی خودمان را داریم. نه این‌که یک روش بومی داریم و براساس آن کار می‌کنیم. براساس فرهنگ خودمان است.
* فرهنگی که بین سینماگران و فیلمسازها رواج دارد؟
بله صد درصد. مناسبات کاری در ایران با یک نفر خارج از ایران فرق می‌کند. ما متناسب فرهنگ خودمان با هم برخورد می‌کنیم. منظورم این است، روش‌های بومی وجود ندارد.
* شما در این نمایش در دو تابلو بازی می‌کنید. 11‌سال پیش نیز  همین دو تابلو بود؟
تابلوی اولی بود ولی دومی بعد اضافه شد. آقای چرمشیر و آقای حداد آن را اضافه کردند. با این تابلو کار را به‌روز کرده‌اند.
* حس‌تان با این تابلو چه بود؟
من ایران نبودم. تا دو شب مانده رضا این متن را برایم ایمیل کرد و گفت بیا این‌جا تا اتود کنیم اگر شد که اضافه کنیم. تا رسیدم چندبار تمرین کردیم و دیدیم جواب می‌دهد. اول تکی بودم و بعد با پیشنهادهایی که داشتیم قرار شد با روزبه بمانی دو نفری کار کنیم.
* چقدر با محمد چرمشیر به‌عنوان بازیگر و نویسنده تعامل داشتید؟
قبل از کار با هم تعامل داشتیم.
* آقای چرمشیر در کارشان انعطاف‌پذیر است؟
آقای چرمشیر وحشتناک انعطاف‌پذیر است. درنهایت چون به‌عنوان یک آدم کار بلد به ایشان نگاه می‌کنم و می‌دانم جزو معدود آدم‌هایی است که می‌داند چه کار می‌کند، خودمان را رها و صد درصد کارشان را قبول می‌کنیم. به نظر من هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کند.
* مدل کار کردن با آقای حداد چطور است؟
رضا هم با من خیلی راه می‌آید. دست و پای مرا نمی‌بندد. اصولا این‌طوری است. خیلی رها می‌کند ولی درنهایت نظر خودش را اعمال می‌کند.


تعداد بازدید :  372