شماره ۱۱۹۵ | ۱۳۹۶ شنبه ۲۱ مرداد
صفحه را ببند
شهرداري و رسانه مكتوب

هفته گذشته خبرهاي خوشايندي از انتخاب شهردار برای شهر تهران به گوش رسيد و نسيم خوشایندی در جامعه و تهران وزيد كه پس از سال‌ها اميدوار باشيم كه از اين پس شهر تهران براساس يك قاعده و ضابطه علمي و منطقي اداره شود. اين اميد چندان بيراه نيست، به‌ويژه برخي از نامزدها به دليل تجربه گذشته آنان و فهم علمي و درك عيني از چگونگي اداره شهر، مي‌توانند تحولي جدي ايجاد كنند. ولي در ميان اظهارات مهمترين نامزد شهرداري تهران يعني دكتر محمدعلي نجفي که درنهایت نامزد مورد توافق شورا بود، جمله‌اي وجود داشت كه نيازمند توجه و حتي تذكر است، آن‌جا كه اظهار داشت: «شهرد‌اري الي ماشاءالله د‌ر تصد‌ي‌هاي غيرضروري وارد‌ شد‌ه است؛ براي مثال امروز شهرد‌اري تهران انتشارات به راه اند‌اخته د‌رحالي‌كه بسياري از انتشارات‌هاي د‌اخلي رو به ورشكستگي هستند‌؛ براي اين‌كه شهرد‌اري از رانت امكانات خود‌ استفاد‌ه مي‌كند‌. د‌ر كجاي د‌نيا شهرد‌اري يك روزنامه سراسري كاملا سياسي د‌ارد‌؟ البته اين گفته من به اين معنا نيست كه همين فرد‌ا همشهري را تعطيل خواهيم كرد‌. اما مقرر است كه ما به شهر خد‌مت كنيم. اگر شهرد‌اري مي‌خواهد‌ كتاب چاپ كند،‌ چرا به ناشران بخش خصوصي نمي‌د‌هد‌؟ چه نيازي د‌ارد‌ كه با رانت امكانات شهرد‌اري، انتشارات راه اند‌اخته و كتابفروشي و شهر كتاب راه اند‌اخته و بخش خصوصي كه با سيلي صورت خود‌شان را سرخ نگه د‌اشته‌اند‌ را تحت فشار گذاشته‌اند‌ و به ورشكستگي آنها كمك مي‌كند‌؟ تا جايي كه مي‌شود‌ بايد‌ خد‌مات شهرد‌اري روي وب برود‌ و الكترونيك ارايه شود‌. سالانه ١٦٠ ميليارد‌ تومان صرف مطالعه مي‌شود‌ و اين غير از پولي است كه به‌عنوان حقوق به كارشناسان و كارمند‌ان بخش مطالعات شهرد‌اري پرد‌اخت مي‌شود‌. آيا خروجي اين بخش به اند‌ازه پولي است كه هزينه مي‌شود‌؟» ابتدا  بايد اذعان كرد كه اين حساسيت منفي ايشان نسبت به فعالیت‌های غیرضرور و پرهیز از برون‌سپاری یک ایده درست و منطقی است، ولی این امر نباید مسئولیت‌های خطیر شهرداری را در حوزه فرهنگ به دست فراموشی بسپارد. انتقادات ایشان از روزنامه شهرداري از آن‌جا ناشي مي‌شود كه روزنامه به جاي آن‌كه صداي شهروندان تهراني در امور شهری باشد، به شكل نادرستي تبديل به تريبون شهردار محترم شده بود و سپس در انتخابات رياست جمهوري نيز این نقش را تکمیل كرد كه هر دو مورد آن خطاي فاحش بود. از اين نظر بايد به دكتر نجفي حق داد كه نسبت به وجود چنين پديده‌ سياسي كه خارج از چارچوب وظايف شهرداري است، حساس باشد و برخي دخالت‌هاي سياسي مشابه نيز ممكن است مصداق سوءاستفاده از امكانات دولتي تلقي شود. ولي به نظر مي‌رسد كه اين ايده ايشان به نوعي از آن طرف بام افتادن است. درواقع اگر روزنامه همشهري هم وجود نداشت، شهرداري بايد كمك مي‌كرد تا يك نشريه و روزنامه كه بازتاب‌دهنده مسائل شهر و صداي مردم شهر باشد، شكل بگيرد. اگر در جاهای دیگر دنیا هم چنین نیست، نفی وجود آن در ایران نیست چون جاهای دیگر خیلی چیزهای جایگزین هست و از همه مهمتر این‌که فعلا موجود است و اصل بر این وجود است و عدمش دلیل می‌خواهد و از آن مهمتر اين‌كه شهرداري نبايد وظيفه خود را محصور به جمع‌آوري زباله و دادن مجوز ساخت‌وساز و توسعه بزرگراه‌ها كند. متاسفانه هنوز به جايي نرسيده‌ايم كه خدمات آموزش و بهداشت و تفريحات و ورزشي را منحصرا به شهرداري‌ها واگذار كنيم ولي دست شهرداري براي توسعه فرهنگ مطالعه و كتابت از طريق روزنامه و نشريات و كتاب باز است. شهرداري نبايد چون گذشته به روزنامه همشهري صرفا به‌عنوان یک بوق و نیز به‌عنوان يك محل درآمد از طريق انتشار آگهي نگاه كند. شهرداري مي‌تواند و مي‌بايد وجه سياسي روزنامه را در درجه نخست كمرنگ و در درجه دوم ملي و فراجناحي كند ولي بي‌تفاوتي به فرهنگ مكتوب و گسترش فرهنگ مطالعه به ويژه مطبوعات و روزنامه‌ها قابل قبول نيست. ايراداتي كه نسبت به این روزنامه وجود دارد ذاتي آن نيست، بلكه متاثر از عملكرد مقامات شهرداري بوده است و اكنون شهردار بعدي مي‌تواند آن را بهبود بخشد. فراموش نکنیم شهری که مردمش مطالعه نکنند یا حساسیت به امور آن نداشته باشند، ناسالم‌تر از شهری است که زباله در آن زیاد ریخته می‌شود و ترافیک سنگینی دارد. از سوي ديگر، نگاه بوقي به روزنامه و رسانه فاجعه‌بار است. شهردار آينده هر كس كه باشد باید با يكي از مهمترين مشكلات شهرداري یعنی فساد، دست و پنجه نرم كند. اين‌كه گفته شده 500 بازرس براي رسيدگي به عملكرد شهرداري‌ها اختصاص داده خواهد شد، هزينه زيادي مي‌طلبد كه در نهايت بي‌فايده يا كم‌فايده است. به جاي آن، يك روزنامه آزاد كه وظيفه‌اش نقد عملكرد شهرداري‌ها باشد و مثل چشمان عقاب بر شهرداري‌ها نظارت كند، چندين برابر آن 500 بازرس كارايي دارد. شهردار آينده هر كس كه باشد، ميزان اعتماد به نفس خود و نيز اراده‌اش براي حل مشكلات شهري را مي‌تواند از طريق تقويت روزنامه شهرداري به‌عنوان ناظران مدني به عملكرد زیرمجموعه خود نشان دهد. وقتي كه يك رسانه تبديل به بوق شود، از حيّز انتفاع ساقط مي‌شود. نه فقط نظارت براي مقابله با فساد از طریق روزنامه انجام خواهد شد، بلكه جلب عموم مردم و نخبگان در مشاركت در امور شهري و نيز توسعه فرهنگ شهرنشيني به علاوه نقد طرح‌هاي شهري و حضور منتقدان سياست‌هاي شهري در روزنامه يا رسانه شهرداري مي‌تواند بيشترين خدمت را به شهرداري و شوراي شهر کند. يك نگاه عميق مي‌تواند ثابت كند كه منافعي كه از اين طريق نصيب شهرداري مي‌شود، خيلي بيشتر از منافع مادي حاصل از انتشار آگهي است. اگر يك روزنامه و رسانه مستقل بتواند با نظارت شجاعانه خود فقط 5‌درصد از فساد موجود در شهرداري را كم كند يا جلوي يكي، دو طرح بي‌فايده را بگيرد، چندين برابر سود كنوني ناشي از انتشار آگهي را نصيب مردم و شهرداري خواهد كرد.
با اين ملاحظات پيشنهاد مي‌كنيم كه به چند موضوع تقويت رسانه، به‌ويژه نوع مكتوب آن و گسترش حمايت از آن به‌علاوه تقويت بُعد نظارتي و ضد فساد آن و جذب حمايت و مشاركت عمومي در امور شهري و خلاصه تقويت فرهنگ شهروندي از اين طريق بيش از هر چيزي اهتمام شود و يقين بدانيم كه بهره و سودي كه از آن طريق نصيب شهرداري، شهر و مردم مي‌شود بسيار بيشتر از انتشار آگهي است.


تعداد بازدید :  2131