پولاد امین| نگوگی وا تیونگو، نویسنده رمان ساحر زاغ که همواره در چندسال اخیر از او بهعنوان یکی از برندگان احتمالی جایزه نوبل ادبیات هرسال یاد شده و نامش در فهرست گمانهزنیها به کرات ذکر شده، یکی از بزرگترین نویسندگان معاصر آفریقاست؛ با آثاری اکثرا در رابطه با مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی که جامعه آفریقا با آن روبهرو است. او یک نویسنده کنیایی است که اغلب آثارش را به زبان انگلیسی نوشته است. نگوگی وا تیونگو که در سال ۱۹۳۸ به دنیا آمده، طیف وسیعی از آثار ادبی ازجمله رمان، نمایشنامه، داستان کوتاه، مقاله، تحقیق، نقد و ادبیات کودک را منتشر کرده که تاکنون به بیش از ۱۷ زبان ترجمه شدهاند.
نگوگی را میشود ازجمله نویسندگان متعهد ارزیابی کرد. نویسندهای منتقد و معترض که به دلیل آرا و نظرات انتقادیاش بارها از سوی حکومت کنیا تحت تعقیب قرار گرفته و در سال۱۹۷۰ نیز بعد از نوشتن داستانی انتقادی با نام من با هر کس دلم بخواهد ازدواج میکنم، دستگیر و محاکمه شده است. او تنها نویسنده کنیایی است که علاوه بر انگلیسی به زبان مادری خود نیز مینویسد. آثار او عمدتا در نقد دولت مرکزی کنیا، استعمار و سنتهای غیرانسانی هستند. او پس از آزادی از زندان و آخر دهه70 کشورش را ترک و به آمریکا مهاجرت کرد. نگوگی در سال۲۰۰۴ پس از ۲۲سال همراه همسرش به کنیا بازگشت و در خانه شخصیاش مورد حمله خشونتبار قرار گرفت و شکنجه شد. همسر این نویسنده نیز چندین بار مقابل چشمان او مورد آزار قرار گرفت. رمان ساحر زاغ به دلیل تصویر کردن حقایقی از این دست در بستر داستان تمثیلیاش که درباره یک دولت نمادین در آفریقای چند دهه پیش روایت میشود، طرفداران و هواخواهان زیادی دارد...
نگوگی وا تیونگو که در دانشگاه ماکرره و سپس دانشگاه کامپالا در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرده، فعالیت ادبی خود را در اوایل دهه60 در دوران دانشجویی آغاز کرد. نخستین اثر ادبی وی یک نمایشنامه به نام زاهد سیاه است که در آن دوران آن را نوشت. او نخستین رمان خود را نیز در سال۱۹۶۴ با عنوان گریه نکن بچه منتشر کرد. این نخستین رمانی است که یک نویسنده آفریقایی به زبان انگلیسی نوشته...
بعدتر، زمانی که نگوگی وا تیونگو برای ادامه تحصیل به انگلستان رفته و در دانشگاه لیدز دوره دکتری خود را میگذراند، رمان رودخانهای در میان را نوشت که در رابطه با اختلافات فرهنگی و قومیتی میان آفریقاییهای سنتگرا با آفریقاییهای مسیحی و درگیریهای بعدی ناشی از این تضاد است. همچنین در رمان آثار و تبعات جنگ مائومائو نیز روایت شده است. این رمان هماکنون در مدارس کنیا تدریس میشود.
رمان بعدی نگوگی وا تیونگو یک خوشه گندم نام داشت که رمانی فانونیستی و مارکسیستی بود و درباره نظامهای استعماری آفریقا آن را نوشت. وی بعد از نوشتن این رمان نام خود را تغییر داد، نام اصلی وی جیمز نگوگی بود که به اعتقادش خودش شبیه نام استعمارگرانی بود که آفریقا را تسخیرکرده بودند، بنابراین نام خود را از جیمز نگوگی به نگوگی وا تیونگو تغییر داد. نگوگی در ادامه زندگی به کشورش برگشت و مرکز فرهنگی آموزشی کامیریثو را تاسیس کرد و در ادامه فعالیت ادبی- سیاسی خود، نمایشنامه جنجالی هروقت دلم بخواهد ازدواج میکنم که با نام با هرکسی دلم بخواهد ازدواج میکنم نیز شناخته میشود را منتشر کرد. این اقدام توسط نخستوزیر وقت کنیا محکوم و نگوگی دستگیر و زندانی شد. وی در طول مدت زندان نخستین رمان مدرن خود با عنوان شیطان بر صلیب را روی دستمال توالت زندان نوشت و بعد از آزادی آن را منتشر کرد. پس از آزادی نگوگی وا تیونگو از کنیا خارج شد و به ناچار در آمریکا اقامت گزید و در دانشگاههای نیویورک و نایروبی بهعنوان استاد ادبیات و زبان مشغول به کار شد و در این مدت سخنرانیهای بسیاری درخصوص وضع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آفریقا انجام داد که بعدها آن را در قالب مقالات منتشر کرد که ازجمله آنها میتوان به انتقال مرکز (۱۹۹۳)، نویسندگان سیاست (۱۹۸۱) و موانع قلم (۱۹۸۳) اشاره کرد.
این نویسنده معتقد است که تنها از طریق کلمات و زبان مردم آفریقایی میتوان به عمق وقایع روی داده در این کشورها پی برد و به همین خاطر تمامی آثار خود را در ابتدا به زبان آفریقایی مردم کیکویو یا کیسواهیلی به نگارش درمیآورد و سپس برگردان انگلیسی آنها را نیز خود تألیف میکند. بعد از تغییر نخستوزیر کنیا نگوگی وا تیونگو پس از ۲۲سال به وطن بازمیگردد، ولی در مدت بسیار کوتاهی در یک دزدی که به اعتقاد اکثر مردم از جانب حکومت و حزبهای کنیا صورت گرفته است، به خانه و خانواده نگوگی حمله میشود و علاوه بر دزدیدن وسایل خانه، اعضای خانواده او نیز مورد حمله قرار میگیرند. پس از این واقعه نگوگی به آمریکا بازمیگردد و هماکنون در دانشگاه نیویورک مشغول به تدریس است و کرسی اریش ماریا رمارک به وی تعلق دارد. ازجمله دیگر کتابهای نگوگی وا تیونگو میتوان به ارباب کلاغها (۲۰۰۴)، رؤیا در زمان جنگ (۲۰۱۰) و در خانه مترجم: خاطرات (۲۰۱۲) اشاره کرد. ساحر زاغ جدیدترین رمانی است که به قلم این نویسنده منتشر شده است. این نویسنده این رمان را درسال 2006 منتشر کرده است... واتیونگو در گفتوگویی در پاسخ به این پرسش که برای خوانندگانی که با شما آشنایی ندارند، شما مطالعه کدام آثارتان را برای شروع پیشنهاد میکنید؛ ضمن نام بردن از رمانهای رویاهای زمان جنگ و گریه نکن بچه، به ساحر زاغ نیز اشاره کرده و میگوید این را به کسانی توصیه میکنم که میخواهند به جای گریه به اتفاقات نامعمول این دنیا بخندند. او همچنین در جایی دیگر نیز این رمان را یک حماسه جهانی از آفریقا نامیده و آن را هجونامهای که در یک کشور تخیلی آفریقایی به نام ابوریریا در جریان است، توصیف میکند. این رمان درباره یک دیکتاتور است که او را به سادگی پیشوا میخوانند. او در تدارک ساختن بلندترین برج دنیا به نام دروازه بهشت است تا با زندگی در آن در همسایگی خدا زندگی کرده باشد. منتقدان ادبی نشریات معتبر دنیا این رمان را از نظر ارزشهای خلاقانه و کیفیت کار با آثار گابریل گارسیا مارکز قیاس کردهاند...
سیمون گیکاندی استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه پرینستون رمان ساحر زاغ را بسیار نزدیک به رمانهای آمریکای لاتین درباره دیکتاتوری همچون آثار میگل آنگل آستوریاس، کارلوس فوئنتس و گابریل گارسیا مارکز میداند.