شماره ۴۱۳ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۵ آبان
صفحه را ببند
یلدای سه روزه و قطع کانال‌های ارتباطی ما!

در ادبیات و سینما برای داستان‌های آخرالزمانی شش مرحله قایل می‌شوند: 1ـ خطری بزرگ همه انسان‌ها را تهدید می‌کند.2ـ این خطر، تنها توسط عده معدودی شناخته و درک می‌شود. 3ـ این انسان‌ها که سیر و سلوک، حکمت و زندگی خاصی دارند، برای نجات کل جهان در برابر آن خطر به پا می‌خیزند،4ـ یک منجی با حکم الهی به نجات بشر می‌آید. 5ـ رویارویی منجی با خطر جهانی، رویارویی خوبی‌ها و بدی‌هاست. در این مواجهه از نیروهای مافوق طبیعی استفاده می‌شود. 6ـ عاقبت، خوبی بر بدی پیروز می‌شود.
اما به راستی اگر اینک در آستانه آخرالزمان باشیم شما چه خواهید کرد؟ آیا داوطلب نجات دنیا می‌شوید؟ لابد می‌پرسید چرا این سوال را مطرح کردم؟ و لابد به شما می‌گویم که مگر خبر را نشنیده‌اید. کره زمین 3 روز در ماه آتی و از 21 تا23 دسامبر برابر با 30 آذر، 1 و 2 دی ماه 1393 در تاریکی مطلق فرو می‌رود. آیا این تاریکی مطلق به معنای پایان زندگی زمینیان است؟ آیا روزی که از سال‌های دور مبنی بر خاتمه یافتن زندگی انسان‌ها و مهاجرت به سایر سیاره‌ها پیش‌بینی شده بود، در ماه آتی فرا خواهد رسید؟ آخر الزمان در ماه آینده فرا می‌رسد! خبر هر چقدر هم که مربوط به آخرالزمان نباشد اما ما را در موقعیتی آخرالزمانی قرار می‌دهد. همینجا بگویم که کارشناسان ناسا معتقدند زمین در 21، 22 و 23 دسامبر در تاریکی ناشی از طوفان‌های خورشیدی فرو می‌رود. «چارلز بولدن»، مدیر آژانس فضایی ناسا این خبر را تأیید کرده و در ویدئوهایی که بر سایت ناسا قرار گرفته، شایعاتی مبنی بر پایان زندگی زمینیان را رد کرده و اعلام داشته است: «زمین در تاریکی فرو می‌رود اما به دلیل طوفان‌های خورشیدی نه دلایلی مانند آخرالزمان بودن و...»

 پس خاطرتان جمع. اما شاید عوارضی در راه باشد. عوارضی ناشی از بی‌برنامگی ما. یا حتی خودخواهی‌هایمان و بی‌توجهی ما به آنان که خواهند ترسید، آنان که به کمک احتیاج پیدا خواهند کرد و...
شاید ما سه روز جالب در پیش‌رو داشته باشیم. یا اصلاح می‌کنم سه شب. یا یک شب یلدای طولانی! این سه روز یک احتمال ویژه هم دارند و آن این‌که طوفان خورشیدی می‌تواند باعث قطع شدن سیستم‌های ارتباطاتی، مختل شدن پروازها، حرکت کشتی‌ها، عملکرد ماهواره‌ها و حتی مختل شدن فعالیت فضانوردان و... را دربر داشته باشد. ما بعنوان افرادی که آموخته به شبکه‌های اجتماعی،کانال‌های ماهواره‌ای، روزنامه‌ها و... شده‌ایم در یک لحظه برمی‌گردیم به بشر یکی دو قرن پیش! آیا آماده‌ایم؟ آیا می‌دانیم چه می‌خواهیم؟ آیا تدابیر ویژه‌ای اندیشیده‌ایم؟ گروه‌های امداد و نجاتمان را آماده کرده‌ایم؟ در مورد آثار مخربی که می‌تواند وجود داشته باشد پیش‌فرض‌هایی قایل شده‌ایم؟ کمیته بحران تشکیل داده‌ایم؟ بعد از آن سه روز چه دفاعی از خود خواهیم داشت اگر در مقابل دیگران و آرامش آنان کاهلی کرده باشیم؟ یاد داستان «استیفن کینگ» در کتاب آخرالزمانی‌اش به نام Cell افتادم. «تاد ویلیامز» فیلمی بر این اساس ساخته است. جان کیوزاک، فرد هنرمندی است که درحال آماده‌سازی برگزاری میهمانی برای فروش اولین رمان گرافیکی خود است تا ارتباط دوباره‌ای با زن و فرزندش داشته باشد. اما پس از پخش شدن سیگنال عجیب و غیرمنتظره‌ای که تمام شبکه ارتباط‌رسانی ماهواره‌ای و تلفنی در سرتاسر جهان را از بین می‌برد، در شهر بوستون گیر می‌کند. پس از مدتی ارتباطات تلفنی برقرار می‌شود اما این بار ارتباطات موجب وحشی، بی‌فکر و قاتل شدن افراد می‌شود که دنیایی آخرالزمانی را پدید می‌آورد... نکند کوچکترین عدول ما از مواضع انسانی‌مان سبب خسارات جبران‌ناپذیری به جامعه انسانی‌مان شود. گاه موقعیت‌هایی برای انسان‌ها به‌وجود می‌آید که می‌توانند در آن موقعیت‌ها به خودشناسی دقیق‌تری از خود برسند. حالا که ما زمان‌بندی کوتاهی تا آن سه شب طولانی داریم، بیایید برنامه‌های خود را برای زندگی مرور کنیم. به کسانی که باید کمک می‌کرده‌ایم کمک کنیم تا در مخمصه‌های پیش‌بینی نشده آینده، نادم از فقدان این تجربیات نباشیم. این احتمال هرچقدر هم که ضعیف باشد می‌تواند راه سعادتی در مقابل ما باشد، به همان میزان که شاید پس از آن سه روز دنیای متحولی را تجربه کنیم. بیایید قدری خودمان در این مورد فکر کنیم. هرچند امیدوارم مسئولان و کمیته‌های بحران و تشکل‌های داوطلبانه نیز در این مورد تدابیری را اندیشیده باشند.


تعداد بازدید :  353