شماره ۴۱۳ | ۱۳۹۳ دوشنبه ۵ آبان
صفحه را ببند
با تأکید بر آموزش و فرهنگ‌سازی؛ بازنگری مجدد مدیریت‌بحران زیست‌شهری
نقش کمرنگ سازمان‌های مردم‌نهاد در مدیریت بحران‌های‌زیستی

بابک توتونچی  جامعه‌شناس-  فعال محیط‌زیست؛ «مدیر بنیاد حرمت‌حیات»

فرهنگ عمومی و آگاهی مردم در موضوعاتی مانند بحران‌های زیست‌شهری و زیست‌محیطی دارای اهمیت وصف‌ناپذیر است. به‌همین دلیل و از منظر جامعه‌شناسی، باید عواملی که به بالابردن آگاهی‌های عمومی در برخورد با چنین پدیده‌هایی منجر می‌شود، مورد بررسی مجدد و بازنگری ساختاری قرار گیرد. از نگاه ساختارگرایانه اجتماعی، توجه و عملکرد مسئولان و سازمان‌های مرتبط با محیط‌زیست و زندگی شهری می‌تواند، بهترین راه تأمین امنیت و سلامت محیط‌زیست و زندگی شهری در نگاه حاکمیتی باشد. همچنین نحوه برخورد دولتمردان با مسأله به وجود آمده در محیط‌زیست ایران (که در بسیاری از موارد موجب نابودی زمین و آب‌وهوا شده است) مقوله‌ای است که تاکنون به‌طور جدی از سوی مردم و گروه‌های فعال محیط‌زیست مورد توجه  و پرسمان قرار نگرفته است.  
در کنار نگاه کلان به مسائل زیست‌محیطی و زندگی شهری فعلی، باید نقش سازمان‌های مردم‌نهاد که در بخش محیط‌زیست فعالیت می‌کنند را هم به آن افزود. متاسفانه تاکنون این بخش، سهم بسیار ناچیزی در بالابردن آگاهی و دانش عمومی مردم برای مقابله با بحران‌های به وجود آمده در بخش محیط‌زیست و حتی محیط شهری، طی سالیان اخیر داشته‌اند. از منظر کارشناسان، علت ایجاد بسیاری از بحران‌های زیستی در کشور ما، متاثر از تغییرات اکولوژیک و اقلیمی محیط‌زیست بوده که بسیاری از اقلیم‌ها را در سایر کشورها مانند ایران درگیر ساخته است. اما به‌دلیل بی‌توجهی به‌حل صحیح و بنیادی مقابله با این بحران‌های به‌وجود آمده و به‌دلیل بی‌توجهی به شرایط آب‌وهوایی فعلی که کشور ما را در موقعیت کم‌آبی و توسعه بیابان‌ها و نیز هجوم ریزگردها قرار داده است، نحوه برخورد با بحران‌های پیش‌آمده، بسیار سطحی و دور از برنامه‌های سازمان‌یافته است. در حال‌حاضر، مردم  برای کمک به مقابله و حل بحران‌های موجود، اعتمادی به نحوه عملکرد سازمان‌های دولتی و مردم‌نهاد نداشته و همچنین مسئولانی که  در حوزه زیست‌محیطی و مقابله با بحران‌های به وجودآمده باید وظایف ملی و مردمی خود را به‌خوبی به انجام برسانند، فعالیت چشمگیری از خود نشان نداده‌اند زیرا برخی از سازمان‌های مردم‌نهاد به‌صورتی عمل کرده‌اند که مردم بیشتر آنها را عوامل دولتی می‌دانند تا مردمی و به همین علت به توصیه‌های آنها (مانند توصیه‌هایی که از سوی مسئولان درمورد مقابله با بحران‌های زیستی و محیط شهری می‌شود) اهمیتی نمی‌دهند. تا امروز هم رفتارهای کنشی و عمل‌محور از سوی مسئولان درباره بحران‌های پیش‌آمده دیده نشده و کسانی هم که اظهارنظری داشته‌اند در حد شعار باقی‌مانده است. برای نگه‌داشتن محیط‌زیست سالم و مقابله با بحران‌های زیست‌محیطی و همچنین زیست‌شهری باید قوانین به‌صورت دستور برای اجرا به‌همگان اعلام شود و هیچ‌کس و هیچ‌نهادی از آن مستثنی نشوند. این درحالی است که خود مسئولان به‌دلایل مختلف این قوانین را در حوزه‌های زیستی و شهری رعایت نکرده و نمی‌کنند بنابراین مردم الگوی صحیحی برای برخورد درست اجتماعی با مسائل پیرامون خود ندارند.
متولیان امر که شامل سازمان محیط‌زیست و شهرداری هستند، به‌طور جدی در جهت فرهنگ‌سازی  و بالابردن آگاهی و مقابله با بحران‌های زیستی از سوی مردم، شرایط مناسبی را فراهم نساخته‌اند. خود آنها به‌دلیل سوءمدیریت‌های اعمال‌شده، بیشترین تخریب را در محیط‌زیست داشته‌اند و معمولا اگر افرادی هم بخواهند در این بخش برای بالا بردن و اعلام هشدارهای مقابله با بحران‌های زیستی، فعالیتی داشته باشند، از سوی سازمان‌های مرتبط حمایت مالی و معنوی نمی‌شوند. سازمان‌های دولتی به‌طور معمول فعالان مدنی در نهادهای محیط‌زیستی را برای تأمین هزینه‌های خود به حامیانی ارجاع می‌دهند که خود جزو آلایندگان اصلی محیط‌زیست و زندگی شهری هستند ازجمله کارخانجات و محیط‌های صنعتی که بیشترین آلودگی را در این چند‌سال به بار آورده‌اند. بنابراین استفاده از چنین حامیانی برای تأمین امنیت و سلامت محیط‌زیست و زندگی شهری، بیشتر به طنز تلخی می‌ماند که در آن بیشتر منافع  آلایندگان  با حمایت از سوی نهادهای دولتی مورد توجه قرار می‌گیرد تا نفع همگان.   با وجود دارابودن فرهنگ غنی ایرانی- اسلامی که به تکرار به گرامیداشت و حفظ محیط‌زیست، اشاره‌های متعددی شده و مواردی که در سنن ملی ما برای حفظ محیط‌زیست وجود داشته است، اما متاسفانه در واقعیت، هیچ‌کدام از آموزه‌های دینی و ملی به‌درستی رعایت نمی‌شود و مردم توجه جدی به سلامت و امنیت زیست شهری و محیط زیست خود ندارند.
اگر بخواهیم به  یک بحران مهم طی سالیان اخیر اشاره کنیم،  باید به بحران اخیر آب پرداخت که مسأله بسیار جدی امروز در جامعه شهری و حتی روستایی تلقی می‌شود و طی سالیان اخیر شدت یافته است. در این زمینه باید به مدیریت نادرست منابع محدود آبی که در زمین‌های کشاورزی برای تولید محصولات سمی و سرطانزا استفاده می‌شود، نیز اشاره کرد. اکنون ما برای تولید یک کیلو گوشت باید 16 کیلو غلات برای طیور و دام مصرف کنیم. این درحالی است که کلانشهر تهران که در خط‌قرمز بحران آب قرار دارد، به دلیل مدیریت غلط طی سالیان گذشته، به اولین تولید‌کننده گوشت در کشور تبدیل شده است.
 این سیاستگذاری‌های نادرست، بحران آب را در شهری مانند تهران، به مرز خطر رسانده است. درحالی‌که برای تولید علوفه و غله مورد نیاز تأمین گوشت مصرفی شهروندان، باید آبی بیشتر از استانداردهای جهانی مصرف تا غذای شهری تأمین شود اما می‌شد این برنامه تولیدی را به شهرهایی منتقل ساخت که قابلیت بهره‌مندی از آب را داشته باشند.
وقتی صحبت از بحران آب می‌شود که امسال وارد 30 سالگی بحران آب کشور شده‌ایم، هیچ چشم‌انداز روشنی برای مقابله و حل این بحران از سوی دولتمردان ترسیم نشده است تا مردم هم آن را درک کنند. در این صورت چگونه می‌توان برای مدیریت‌بحران، همکاری و همراهی مردم را انتظار داشت. باید توجه داشت همیشه از راه، توصیه، بحران‌ها قابلیت حل شدن را ندارند. باید با فرهنگ‌سازی و آموزش و بالابردن آگاهی به شهروندان، جلوی مصرف‌های بی‌رویه در تمامی بخش‌ها گرفته شود و با پشتیبانی قانونی، رعایت  حد و حدود مصرف به صورت همیاری ملکه ذهنی و فکری مردم شود.
اما زمانی که شهرداری با یک مصوبه 30‌میلیون مترمربع اجازه ساخت بی‌رویه ساخت‌وساز را در تهران می‌دهد، مسلما میلیاردها مترمکعب آب برای ساخت آنها باید مصرف شود. این درحالی است که برای تأمین آب همین شهروندان فعلی با مشکل مواجه هستیم.
همچنین با بالاگرفتن تب سدسازی در دولت قبلی که رتبه ما را در جهان به مرتبه اولی ارتقاء داد، اما با ایجاد تغییرات اقلیمی به‌وجود آمده، بسیاری از مناطق روستایی با مشکلات زیستی مواجه شدند و علاوه بر آن‌که نتوانستند تولیدات محصولات خود را به بازار مصرف برسانند، بلکه با بر هم خوردن شرایط تولید و زیست آنها، آفات بیشتری به زمین‌های کشاورزی سرازیر شدند، این درحالی است که با وجود منابع آبی محدود در کل کشور، بیشترین ضرر به محیط‌زیست کشور برای دفع آفات با استفاده از سموم شیمیایی وارد شد و آب‌ها را آلوده‌تر ساخت.
همچنین با روند رشد آ‌لوده‌ساختن آب‌های مصرفی و بستر رودخانه و به‌خصوص دریاچه خزر که توسط کارخانه‌ها، بیمارستان‌ها و خانه‌ها ایجاد شده است و به دلیل بازگشت آب‌های آلوده به رودخانه‌ها، چرخه منابع آبی، رودخانه‌ها و بسترهای آن  همواره با بحران آلودگی زیست‌محیطی دست به گریبان هستند.  آلودگی‌های صنعتی و شیمیایی که حتی تغذیه و زندگی جانداران و انسان را به مخاطره انداخته است. اکنون علاوه بر آلودگی خاک، تولیدات کشاورزی که در شهرها مصرف می‌شود نیز آلوده‌تر از قبل هستند. اما تاکنون به این مسأله تنها به‌عنوان تامین‌کننده غذا و مایحتاج مردم نگاه شده است، بدون آن‌که درک درستی از محیط‌زیست داشته باشیم و جلوی روند سریع تخریب آب و محیط‌زیست را بگیریم.

 


تعداد بازدید :  246