شماره ۱۱۸۱ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۴ مرداد
صفحه را ببند
چشم‌ها را باید شُست... جور دیگر باید ببینید ببم‌‌‌جان

شهرام شهيد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ي/طنزنویس

[email protected]

حالا معلوم شد چرا محمدرضا عارف معمولا به چپ می‌زند و نمی‌تواند برود در جبهه راست قرار بگیرد و حدادعادل هم آبش با چپ‌ها اصلا توی یک جوی نمی‌رود و کلا چپ‌ها را خوب نمی‌بیند. من تازه فهمیدم مشکل از بینایی این دو فعال سیاسی است. این را وزیر بهداشت لو داده و گفته؛ «طی روزهای اخیر چشم‌های دو دوست قدیمی، دکتر عارف و دکتر حدادعادل را همزمان معاینه کردم؛ مشخص شد چشم راست دکتر عارف و چشم چپ دکتر حداد تار می‌بیند و هر دو به جراحی نیاز دارند.» حالا بعد از جراحی‌شان خدا به خیر کند. ممکن است یکهو بینایی چشم راست دکتر عارف چنان از بینایی چشم چپش بهتر بشود که تخته گاز سمت راست براند. اگر این اتفاق برای حدادعادل هم بیفتد و دکتر‌ هاشمی چنان عملش کند که بینایی چشم چپش بیشتر شود و سوی بهتری داشته باشد، آن‌وقت ناغافل دیدید یکهو در انتخابات بعدی بدون راهنمازدن نام حدادعادل در سرلیست فهرست امید بدرخشد.
راستش نمی‌دانم اگر این اتفاق بیفتد، باید نامش را چه گذاشت؟ تبحر پزشک معالج یا قصور پزشکی؟
اصلا این ماجرای نزدیک‌بینی و دوربینی و مشکلات چشمی بدجور ما را گرفتار کرده است. طوری که دیروز علی لاریجانی اعتراف کرد؛ «آقای ‌هاشمی چشم‌پزشک هستند و معمولا چشم سیاسیون را جراحی می‌کنند.» منتها خود علی لاریجانی هم احتمالا چشم چپ یا راستش خوب نمی‌بیند که راه را درست تشخیص نداده و به جای این‌که به کار خودش بپردازد، پایش را توی کفش ما طنزنویس‌ها کرده و به جای بحث لایحه و تبصره و ماده قانونی می‌گوید؛ «فکر کنم به دلیل همین هم باشد که سیاسیون جایی را خوب نمی‌بینند.»
راستش من فکر می‌کنم اتفاقا سیاسیون ما، جاها و اماکن را خوب می‌بینند. معمولا مشکلات چشمی‌شان هنگام دیدن مردم بروز می‌کند و شهروندان را نمی‌بینند یا بهتر بگویم ریز می‌بینند. یا اصلا بگویم همه را مجرم و خلافکار می‌بینند. ما فکر می‌کردیم اگر عینک بدبینی را از چشم‌شان بردارند، مشکل حل می‌شود، اما حالا با این حرف‌ها می‌فهمیم که نه‌تنها مشکل از داشتن عینک نیست بلکه نداشتن عینک و مشکلات دوربینی و نزدیک‌بینی مشکل اصلی است. یعنی بعضی‌هاشان فقط جلو پایشان را می‌بینند و برخی‌شان فقط بلدند خیره شوند به افق‌های دور.
راستش حالا که فکر می‌کنم، باز هم خوب است یک چشم‌پزشک در دولت است که چشم سیاسیون را معاینه و در صورت لزوم عمل می‌کند که از ندیدن به کم‌دیدن و از کم‌دیدن به درست‌دیدن برسند اما این‌طور که از جنات امر پیداست، برای بهترشدن اوضاع کشور و درست‌ترشدن تصمیمات سیاسی به حضور تخصص‌های دیگر هم در دولت نیاز داریم. مثلا متخصص گوش و حلق و بینی. طوری که مدام سیاستمداران ما را معاینه کنند و ببینند اینها اصلا خوب می‌شنوند؟ گوش‌شان سنگین نیست؟ وجود متخصص روانشناس هم که دیگر نگو. اصلا چشم‌پزشک و گوش‌پزشک هم نباشد، این تخصص اما باید باشد. ولی اگر فکر می‌کنید ما منظورمان این است که سیاستمداران به مراجعه به همه متخصصان علوم پزشکی نیاز دارند، سخت در اشتباه هستید. به نظر من، سیاستمداران ما به هر تخصصی نیاز داشته باشند، در زمینه ارولوژی هیچ نیازی احساس نمی‌کنند.


تعداد بازدید :  463