| مصطفی عابدی | روزنامهنگار|
یک ویژگی مهم یک جامعهی توسعهیافته، بالا بودن شاخص بهرهوری اقتصادی آن است. در جوامع قدیم نیز این شاخص بهدلیل سادگی زندگی بالا بود. در یک زندگی روستایی قدیمی، حداکثر بهرهوری از منابع محدود موجود و در اختیار مردم بهدست میآمد. هیچ چیز دورریزی وجود نداشت و هر چیز به اندازهی لازم مصرف میشد. ولی با توسعهی جوامع، میزان منابع در اختیار بشر افزایش یافت. بنابراین لازم بود که این منابع به بهترین شکل مورد استفاده قرار بگیرند به نحوی که مفیدترین تولیدات را با حداکثر کارآیی عرضه کنند. انجام چنین هدفی به نسبت پیچیده و نیازمند دانش فراوان است. برای نمونه اگر ما صدمیلیون تومان پول داشته باشیم، آن را چگونه صرف خواهیم کرد که بهرهوری بیشتری داشته باشد؟ و از این مهمتر اینکه دولت (و نه ما) صدمیلیون تومان را چگونه باید هزینه کند که بیشترین سود را برای جامعه داشته باشد؟ برای پاسخ به این سؤال تهیهی طرحهای توجیهی ضروری است. به عبارت دیگر شخصی که میخواهد سرمایهگذاری انجام دهد باید ابتدا یک طرح توجیهی داشته باشد و بداند که هزینهها و منافع این طرح چیست و آیا به صرفه است که پول خود را در این طرح خرج کنیم یا مقرون به صرفه نیست؟
در اینجا مقایسه هم به میان میآید. مثلاً اگر یکمیلیارد تومان پول داریم، براساس چه منطقی باید آن را در تولید «خودکار» یا تولید «کاغذ» یا کالایی دیگر به کار بریم؟ برای پاسخ به این سوال باید از طریق ارزیابی طرح به نتیجه رسید که یک حوزه تخصصی خاص است. ما برای هزینه اموال خود از این روش استفاده میکنیم ولی هنگامی که نوبت به هزینههای عمومی میرسد، این منطق را فراموش میکنیم. یکی از دلایل کسانی که مدافع خصوصیسازی هستند، همین است که با خصوصی کردن اقتصاد، بهرهوری از اقتصاد و سرمایهگذاری بیشتر میشود. در هر حال هر چه طرح بزرگتر و گرانتر باشد، باید طرح توجیهی آن نیز قویتر باشد. اجازه دهید مثالی زده شود. حدود دو دهه پیش ساخت دو طرح سد کرخه و سد سازبن در جنوب کشور آغاز شد. ولی به هر دلیلی که معلوم نیست، ارزیابی اقتصادی این دو طرح پس از کلنگ زنی انجام شد.
مطالعات نشان داد که طرح کرخه در صورت انجام و بهرهبرداری آن، مطابق موارد پیشبینیشده پس از ۵۰سال در برابر هر صد تومانی که برایش خرج شود، سودآوری و بازدهی خوبی خواهد داشت (با لحاظ سودهای سالیانه و...). درحالیکه در طرح سازبن به ازای هر ۱۰۰ تومانی که هزینه شود، فقط حدود ۱۶ تومان بازگشت خواهد داشت (۸۴درصد ضرر) و انجام آن کاملاً غیرمنطقی است. به همین دلیل نیز احداث آن سد در آن مرحله و پس از صرف هزینههای زیاد متوقف شد. ارزیابی اقتصادی و اجتماعی طرحها پس از پایان طرح نیز انجام میشود تا برای موارد دیگر درسآموزی شود. این مقدمه طولانی گفته شد تا به طرح بزرگ تونل و پل نیایش پرداخته شود. یکی از بزرگترین طرحهاي کشور در دهه گذشته، تونل و پل نیایش بوده است. هرچند هنوز هم ارقام دقیقی از هزینههای این طرح در اختیار مردم قرار نگرفته و برخی برآوردها حاکی از چند برابر بودن هزینه نسبت به ادعاهای اولیه است. ولی در یک نکته اتفاق نظر است که هزینه اجرای این طرح در تهران تا حدود یکششم کل هزینههای عمرانی در یکسال کشور بوده و این سهم بسیار بالایی است. مسأله امروز ما این است که این هزینهها به هر دلیلی که صرف شده باشد، آیا اکنون این طرح به اهداف خود رسیده است؟ کافی است که بعدازظهرها از طرف غرب به شرق این طرح حرکت کنید (شرق به غرب را نمیدانم چون در آن حرکت نکردهام). نقطه آغازین این ترافیک که قبلاً در ابتدای اتوبان صدر بود، اکنون یک کیلومتر قبلتر از تونل نیایش در اتوبان نیایش است که بیش از ۴۵ دقیقه طول میکشد این مسیر را بتوان طی کرد. قبلاً هم با راهاندازی تونلهای رسالت و توحید گفته میشد که دیگر شاهد ترافیک نخواهیم بود. زیرگذرهای آل احمد نیز وضع مشابهی دارند و ترافیک آنها کمتر که نشده هیچ، بیشتر هم شده است. تردیدی نیست که این طرحها منافعی داشتهاند. ولی در این میان پرسشهای مهمی مطرح است که باید پاسخ داده شود:
۱- طرحهای توجیهی اولیه آنها چه نتایجی یا چه هزینههایی را برای اجرای این طرحها منظور داشته بود؟ آیا رسیدن به آن اهداف با آن هزینهها تناسب داشت و بهترین هزینه برای شهر محسوب میشد؟
۲- اکنون که طرحها به انجام رسیده است، آیا هزینهها همان مقدار است که پیشبینی شده بود یا بسیار بیشتر است؟
۳- اکنون که طرحها انجام شده، آیا اهداف آن همانگونه است که پیش از اجرا برآورد شده بود یا آنکه بخش کوچکی از آن محقق شده است؟
به نظر میرسد که اگر این سه پاسخ درباره طرحهای عمرانی کشور و نیز شهروندان ارایه شود، بسیاری از این طرحها شکست خورده محسوب خواهند شد، حتی اگر به لحاظ سازه و ماندگاری جالب و توی چشم باشند، ولی رضایت از زندگی شهری را بهبود نمیبخشند.
امیدواریم که دولت این کار را برای طرحهای اقتصادی خود انجام دهد و شهرداری تهران نیز برای هر سه تونل رسالت، توحید و نیایش و پلهای آن به علاوه تونل در دست احداث در منطقه ۱۲ ارایه نمایند. البته به نظر میرسد که ارزیابی پس از احداث این طرحها انجام نشده است و احتمالاً هم نخواهد شد! تا وقتی که نتوانیم منابع کم و محدود خود را به بهترین صورت و با بالاترین بهرهوری استفاده کنیم، در توسعه اقتصادی و قدم گذاشتن به یک جامعه مدرن موفق نخواهیم بود.
* «آتا»، مخفف ارزیابی تاثیرات اجتماعی طرح است که در اینجا ارزیابی تمام وجوه طرح پس از اجرا مورد نظر است.