| سروش ملتپرست |
در سالهای گذشته تا به حال، بندر انزلی کم مشکل از سر نگذرانده است؛ عمق فاجعه را هنگامی درمییابیم که ویژگیهای ارزشمند زیستمحیطی بندرانزلی، واقعشده در مختصات جغرافیایی طول 49 درجه و 28 دقیقه و عرض 37 درجه و 28 دقیقه بهعنوان کمارتفاعترین و پربارانترین نقطه کشور، چندین و چند دهه همراه بوده است با رکود و پسروی در زمینههای گوناگون اجتماعی-فرهنگی و....
به دور از سطحینگریهای رایج، عدم بهرهگیری بایسته و شایسته از پتانسیلهای موجود در جهت دستیابی به منافع کلان که دربرگیرنده بیشترین درصد توجه به نیازهای عمومی مردم منطقه باشد و به پیوست، سریال تکراری اقتصاد فلج شهر، عاملی شد تا تنها و تنها این چرخهای چرکین ارابه زهوار درفته سیاست باشد که به یمن دستهبندیهای متعدد و بیکارکردی که در سطح ایجاد كرد از معابر هر چند پرخاطره اما گردوخاک گرفته، پر دستانداز ورنگ و رورفته انزلی گذر کند.
پیرامون بندرانزلی عمده مسائلی که سالهاست مورد غفلت قرار گرفته است عبارتند از:
1- فقدان نگاهی فراگیر که به ویژگیهای طبیعی-اقلیمی بندرانزلی از دریچه صنعت توریسم و گردشگری توجه کند.
2- وضعیت ناخوشایند مرداب انزلی که جدا از یکسری خاطرات، اینک با همه بضاعت خویش، در کلافی سردرگم روزگار میگذراند و داستان پروژه نیمهکاره جاده کمربندی که از حاشیه مرداب گذر میکند، تنها سرپوشی است بر کارنامه نامطلوب مسئولان محیط زیست.
3- حدیث بیقراری پل غازیان که گذر چندین نسل و میلیونها تن، کالا را احساس كرد و خم به ابرو نیاورد، از عدم همسویی برنامهها و ارگانهای مربوطه در زمینه تسریع در عملیات احداث پلی دیگر به منظور کاستن از فشار ترافیکی موجود.
4- گسترش روزافزون فقر و فساد به موازات بیتوجهی به جمعیت جوان شهر و معضل مخرب بیکاری. این نکته از دل یک جامعه آماری چون درصد اشتغال دارندگان مدارک دانشگاهی اهل بندرانزلی در اقصی نقاط کشور و خارج، عینیت بیشتری مییابد که توأم شده است با بکارگیری افراد غیربومی و غیردلسوز در مدیریت شهری و زیر مجموعههایش.
5- در انزلی که پسوند –دروازه ایران و اروپا- را با خود به همراه داشت، ابتدای قرن جاری چندین و چند روزنامه و نشریه به چاپ میرسید اما شگفتا که جدال بیمحتوای شبهسنت و شبهتجدد در منطقه به جایی رسید که هم اینک در بندرانزلی نشریه الکترونیکی وجود دارد اما دریغ از یک نشریه کاغذی و....