شماره ۴۱۰ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱ آبان
صفحه را ببند
نفت زشته

سوشیانس شجاعی‌فرد طنزنویس

[email protected]

کاهش قیمت نفت، ضربه اساسی به برنامه‌های توسعه و جاری اقتصاد پویای مملکت ما وارد کرد! اقتصاد پویای ما نشسته بود پای منقل و داشت افیون اقتصاد که همان نفت است را دود می‌کرد و راحت بود و کیفش را می‌کرد و چایی نباتش را می‌خورد! یک پک می‌زد، پورشه وارد می‌کرد، یک پک دیگر می‌زد، دسته بیل وارد می‌کرد! یک چایی پررنگ می‌زد، زغال قلیان وارد می‌کرد! اما پایین آمدن قیمت نفت، هرچه زده بود را پراند! برای همین، آمدند پیش ما که کلینیک ترک اعتیاد به نفت داریم، گفتند چه کنیم؟ گفتم چیو چه کنید؟ گفتند این‌که نفت کشیده پایین. گفتم آن دسته بیل‌هایی که وارد کردید یادتان است؟! دیدم چشمشان گرد شد و لبشان را گزیدند، بنابراین برای این‌که سوء برداشتی نکنند سریع ادامه دادم آن پورشه‌ها یادتان است؟ آن سم‌های تقلبی یادتان است؟ آن خط تولیدهای مستعمل را یادتان است؟ آن سنگ قبرها یادتان است؟ آن شش‌تای 52 را یادتان است؟! همه اینها را باید فراموش کنید! چون دیگر نمی‌توانید وارد کنید! گفتند راهکارهای دیگر چه؟ گفتم ایناها:
مگر نمی‌گویند نفت، طلای سیاه است؟ خب بدهند دست همین زرگرهای خودمان! بدهند دست صراف‌های خودمان، اصلا همین جمشیدخان خودمان؟! ندیدید چطور سر شش ماه قیمت دلار را چه کرد؟ همین کار را می‌تواند با قیمت نفت بکند! شما نیروهای داخلی را شناسایی کنید، بین راننده‌های مقامات پرس‌وجو کنید! بین زندانی‌های بند مالی چرخی بزنید! افراد قهاری وجود دارند! الکی اینها را برده‌اید زندان! یا اصلا نفت طلای سیاه را بدهید دست همین طلافروش‌های خودمان! چند روز که اعتصاب کنند و نفت به دنیا ندهند، قیمت می‌رود بالا!
راهکار دیگر این است که رئیس سابق بانک مرکزی را به جای این‌که احضار کنید دادگاه، بفرستید اوپک! همان کاری را که با دلار کرد، با قیمت نفت می‌کند!
کار دیگری که می‌توانید بکنید این است که از سازمان تعزیرات، نشانی چهار نفر از کسبه محترم اهل احتکار را بگیرید، نفتتان را بدهید به اینها بفروشند! اتکا به بازار و دل کندن از اقتصاد دولتی راه‌حل ماجراست! بدهید به اینها، اینها خودشان می‌دانند چطور قیمت‌ها را بالا ببرند، هرچه باشد 50،60‌سال است دارند این کار را می‌کنند، هیچ دولت و حکومتی هم از پسشان بر نیامده!
یک راه‌حل دیگر هم این است که به جای فروش بشکه‌ای نفت، نفت را در باک ماشین‌های ایرانی ریخته و بفروشیم! طبیعی است که مدیریت قیمت‌گذاری و فروش می‌رود زیر نظر خودروسازان! من نیازی به توضیح بیشتر نمی‌بینم! فقط شما تصور کنید که مشتری‌های نفت از این به بعد باید نفت را به قیمت 200 دلار بخرند! پول آن را هم پیش پیش می‌دهند، زمان تحویل هم هروقت دلمان خواست!
آخر سر هم اگر نشد، دو نفری بروید جلوی نفت، طوری که نفت بشنود بگویید کی کشیده پایین؟ نفت کشیده پایین؟ فکر عفت عمومی هم نمی‌کند؟ اون ظرف اسید رو بده به من حالیش کنم! مطمئن باشید تا یک ظرف اسید نشانش بدهید سریع می‌کشد بالا!
همه این راه‌ها جواب می‌دهد، اما اگر هم جواب نداد دیگر باید به مردم عزیزمان رجوع کنیم! مثلا از موجودی حساب کارمزد بگیرید! بابت استفاده از کارت بانکی کارمزد بگیرید، مثلا جریمه‌ها را زیاد کنید! مثلا عوارض و مالیات را بیشتر کنید، گفتند خب این کارها را که همین الان هم داریم انجام می‌دهیم! ایده جدیدی نداری؟ گفتم دارم، مثلا کنتور بگذارید روی دماغ مردم بابت نفس کشیدن پول بگیرید، اگر هم از دهان نفس کشیدند، جریمه‌شان کنید! مردم هم مجبورند، از جای دیگری که نفس نمی‌کشند! مجبورند! فقط لطف کنید تعداد مامورها را زیاد کنید که مردم در صف معطل نشوند! باز چشمشان گرد شد، گفتند مامور چی؟! صف چی؟ گفتم صف نصب کنتور نفس کشیدن روی دماغ!

 

 


تعداد بازدید :  270