شماره ۴۱۰ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱ آبان
صفحه را ببند
حق بهداشت برای همه کودکان سرزمین من

|  مژگان قطان  |   وکیل و عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان   |

گزارشات تکان‌دهنده‌ای که هرازگاهی در رسانه‌ها درخصوص وضع رقت‌بار زندگی کودکان سرزمینمان انتشار می‌یابد گاه خیلی زود و گذرا از اذهان محو  می‌گردد  و گاه سپرده می‌شود به دولتمردان و سازمان‌های مسئول که در این وادی، اندیشه و تدبری کنند. آیا حق بهداشت کودکانمان امری دست‌نیافتنی است؟ آیا در مقررات حقوقی داخلی و بین‌المللی تعهدی برای دولت‌ها در این خصوص وجود ندارد؟ و اساسا چه تعریفی از حق بهداشت وجود دارد و تا چه اندازه این مفهوم در جامعه ما نهادینه شده است؟
سازمان بهداشت جهانى، بهداشت را چنين تعريف مى‌کند:  بهداشت عبارت است از علم و فن پيشگيرى از بيمارى‌ها، افزايش طول عمر، آموزش بهداشت فردى به اشخاص، ارایه خدمات پزشکى و پرستارى به‌منظور تشخيص فورى درمان، توسعه و تکميل خدمات اجتماعى جهت رفع نيازمندى‌هاى مردم و تأمين وسايل زندگى به‌نحوى که هر فرد بتواند از سلامت و طول عمر بيشترى برخوردار شود. بهداشت، حالت بهبود و سلامت کامل جسمانى و روانى و اجتماعى است و تنها به فقدان بيمارى يا عدم نقص عضو محدود نمى‌شود. لکن به‌رغم این تعریف نسبتا جامع، بر طبق آخرین ارزیابی سازمان بهداشت جهانی با کمک یونیسف که در‌سال 2013 ارایه شده است حدود 35‌درصد مردم جهان- 5/2‌میلیارد نفر- از امکانات بهداشتی محروم هستند و 768‌میلیون نفر آب ناسالم مصرف می‌کنند. شایان ذکر است که در اسناد و قوانین بین‌المللی و حقوق بشر همواره حق بهداشت و سلامت کانون توجه بوده است که از مهم‌ترین آنها می‌توان به ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر، ماده 12 میثاق حقوق اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی، ماده 24پیمان نامه حقوق کودک، ماده 11و 12 کنوانسیون منع تبعیض علیه زنان، ماده 5 کنوانسیون منع تبعیض نژادی، اساسنامه سازمان بهداشت جهانی و دیگر اسناد منطقه‌ای اشاره کرد. برای نمونه بند 2ماده 12 میثاق تصریح دارد که« بهبود بهداشت محیط و بهداشت صنعتی از جمیع جهات» ازجمله تعهدات دولت‌ها محسوب شده و ماده 24 پیمان‌نامه حقوق کودک برخورداری از بالاترین استاندارد بهداشت را ازجمله وظایف دولت‌ها می‌داند. این مهم در قانون اساسی کشور ما نیز مغفول نمانده است و در اصول 3-43 صراحتا بدان پرداخته شده است. حال با توجه به آن‌که خوشبختانه در این خصوص خلائی از منظر مقررات بین‌المللی و داخلی به چشم نمی‌آید چرا باید در پایتخت سرزمینمان و در جای جای میهن عزیزمان کودکانی همچنان در خلأ نیاز اساسی خود، بهداشت فردی و محیطی به‌سر ببرند. آیا با یک برنامه اجرایی و تلاش منسجم فرهنگی همراه با آموزش مناسب نمی‌توان حداقل شرایطی را فراهم آورد که کودک خود بداند و آگاهی یابد که بهداشت و تندرستی او از حقوق اولیه‌اش به شمار می‌رود. نمی‌توان به او یاد داد در شرایطی که والدین‌اش، مسئولان و جامعه چشم به روی نیازهای ابتدایی او بسته‌اند خود اوست که باید نگران سلامت و بهداشت فردی‌اش باشد. بنابراین به نظر می‌رسد که آموزش و ارتقای سطح آگاهی راه چاره اولیه و نسبتاً کم هزینه‌ای برای رفع این مشکل به شمار آید.


تعداد بازدید :  316