شماره ۱۱۵۴ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۳۱ خرداد
صفحه را ببند
بازتعریف گفتمان تاریخی - فرهنگی برای پایتخت
تهران، زیستن برای بازگفتن

|  فواد شمس|   کارشناس ارشد جغرافیا و برنامه‌ریزی گردشگری|
اگر می‌خواهیم شهری توسعه‌یافته و قابل زیست داشته باشیم، شهروندان باید به شهر خود حس تعلق داشته باشند. در سال‌های اخیر این حس تعلق تهرانی‌ها به پایتخت کمتر شده است. بیشتر تهرانی‌ها تعلق خاطری به شهر خود ندارند؛ شهر را تنها به‌مثابه‌ یک خوابگاه یا محل کسب درآمد می‌بینند نه یک محل برای زیستن شاد و شکوفا!   تخریب هویت فرهنگی و تاریخی شهر دلیل اصلی این وضع است.  مدیریت شهری تهران در سال‌های اخیر  تنها می‌خواسته در ظاهر یک شهر نو و شیک بسازد تا بیشتر پول در بیاورد اما درواقع با تخریب هر آن چیزی که بویی از هویت تاریخی این شهر می‌برده، تهران را به کالبدی نیمه‌جان تبدیل کرده  است.  بسیاری از مناطق جنوبی و مرکزی تهران دیگر قابل زیست نیست. کسی تعلق خاطری به محلات قدیمی تهران ندارد. همه به برج‌نشینی در شمال شهر فکر می‌کنند و گیرکردن  در اتوبان‌های پرترافیک! مدیریت گذشته شهر تهران شرایطی را فراهم آورده که به قول زهرا احمدی‌پور شاهد «هجوم عجیب و نابودکننده به مناطق شمالی شهر تهران و فاجعه تخریب باغ‌ها و ساخت برج‌های چند  10 طبقه در کوچه‌های تنگ و باریک و فسادهای مالی و اداری مترتب بر آن» هستیم.  تهران تنها شهر برج‌ها و اتوبان‌ها نیست. تهران روح دارد، تاریخ و فرهنگ دارد. تهران را باید برای انسان‌ها و شهروندانش ساخت. شهروندانی که به شهر محل زیست خود تعلق خاطر داشته باشند.  این خلاصه گفتمانی است که زهرا احمدی‌پور  به‌عنوان معاون رئیس‌جمهوری و رئیس سازمان میراث ‌فرهنگی و صنایع ‌دستی و گردشگری آن را برای قابل زیست‌شدن شهر تهران مطرح کرده است.  در سال‌های گذشته نگاه به تهران نگاهی بود که در آن فرهنگ و تاریخ و کلا انسان مفقود بود. همین باعث شد که تهران تبدیل به کالبدی خالی از معنا شود؛ در حالی‌ که شهری زنده است که هویت تاریخی و فرهنگی خود را حفظ کند. درواقع باید گفت شهر موجودی زنده است و مانند انسان‌ها تاریخ و هویت و فرهنگ خاص خودش را دارد؛ اما تهران از هویت تاریخی خود تهی شده است. باید این هویت تاریخی احیا شود. در همین راستا احمدی‌پور می‌گوید:«امروز در سازمان میراث ‌فرهنگی صنایع ‌دستی و گردشگری تمام دغدغه ما این است که تهران یک شهر تاریخی است و باید یک شهر تاریخی بماند و شهری فرهنگی باشد تا بتواند این الگو را به کل شهرهای کشور تسری دهد.» نگاه مدیریتی در شهر تهران انسان‌محور نبود. به جرأت می‌توان گفت شهر تهران سال‌هاست که با الگویی فاجعه‌بار توسعه‌یافته است. قطعا توسعه باید متوازن و بر مبنای واقعیت‌ها باشد. یکی از این واقعیت‌ها این است که فضای شهری برای زیستن تمام شهروندان است نه برای فروش. متاسفانه یکی از مواردی که در مدیریت قبلی شهر تهران به آن توجه نشد همین نکته است. تهران ما برای فروش نبود اما تمام زمین‌هایش را فروختند. احمدی‌پور به درستی به این نکته اشاره می‌کند که «امروز وقتی هزینه‌‌فایده می‌کنیم، می‌بینیم که دیگر لازم نیست درآمد شهر تهران از منظر فروش فضای شهری باشد و بخواهیم فقط‌ و فقط با اقتصاد شهری وابسته به فروش زمین، شهر را مدیریت کنیم.» تهران فروخته‌شده دیگر جایی زیبا برای زندگی شهروندانش نیست. تبدیل به شهری بی‌هویت شده است که  مزیتی نسبت به شهرهای دیگر ندارد. در این‌چنین شرایطی چرا باید انتظار داشته باشیم تهرانی‌ها برای مهاجرت به کشورهای دیگر به تکاپو نیفتند؟ «اگر برج و اتوبان و تونل شهری تمام آن‌ چیزی است که این شهر به ساکنانش عرضه می‌کند، چرا دوبی زندگی نکنیم؟ آنجا بهتر و لوکس‌ترش را می‌توان دید و داشت. عناصر تاریخی و فرهنگی شهر تهران تجدید‌ناپذیرند.» اگر می‌خواهیم جلوی مهاجرت بی‌رویه به خارج از کشور را بگیریم، یکی از راه‌هایش این است که  برای پایتخت ایران مزیت نسبی ایجاد کنیم. بر همين مبنا الگوی زیست بهتر در تهران بی‌توجه به عناصر تاریخی و فرهنگی‌اش نمی‌تواند تدوین یابد.  رضایت و لذت زندگی در یک شهر به تعامل دوسویه شهر و شهروند برمی‌گردد. شهر تهران با این الگوی توسعه شهری در غالب فضاهایش فقط تعامل اقتصادی با شهروندان برقرار می‌کند و در برقراری تعامل تاریخی، فرهنگی و هویتی الکن و ناکاراست. در چنین فضای تعاملیِ نادرستی، شهرفروشی، تاریخ‌فروشی و فرهنگ‌فروشی تنها برنامه مدیران شهری می‌شود. به نظر می‌رسد بیشتر تهرانی‌ها نیز به امید همین تغییر الگوی توسعه در 29 اردیبهشت  رأی دادند. رأی مردم تهران پیام مهمی داشت. آنان شهر را فقط برای برج و اتوبان‌هایش نمی‌خواهند؛ بلکه شهری می‌خواهند که برای زیستن همه شهروندانش زیبا باشد. شهری که هویت تاریخی و فرهنگی‌اش حس تعلق در شهروندانش ایجاد کند. شهری که یک موجود زنده و شاداب باشد. از همین‌ رو به تغییر رأی دادند. امید می‌رود که شورای جدید شهر تهران و مدیریت شهری تازه همراه با دیگر ارگان‌ها و نهادهای مسئول این شهر را دوباره بسازنند. از این ‌رو است که زهرا احمدی‌‌پور دست همکاری به سمت شورای شهر دراز کرده است و می‌گوید: «ما انتظار داریم که با کمک شورای اسلامی شهر تهران یک تهران فرهنگی بسازیم و به این سمت حرکت کنیم که اگر قرار است شورای اسلامی شهر تهران مصوبه‌ای داشته باشد با رویکرد فرهنگی باشد.»

 


تعداد بازدید :  511