شماره ۱۱۵۴ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۳۱ خرداد
صفحه را ببند
به بهانه سالروز درگذشت شهیدمصطفی چمران
الگوی ایثار و مقاومت

شهروند|«شهید چمران روحیه مبارزه‌طلبی با استعمارگران داشت و امروز باید این تفکر در جامعه ترویج شود.» «شهید چمران جنگجویی پرهیزکار و عارفی والامقام بود که زندگی خود را وقف احیای ارزش‌های دینی و دفاع از وطن کرد.» «شهید چمران در حوزه علمی جزو برگزیدگان برتر دانشگاه تهران و دانشجوی ممتاز در اروپا و آمریکا بود.» «شهید چمران الگویی برای همه مردم و مسئولان در همه ابعاد شخصیتی، اخلاقی، سیاسی و معرفتی است و شهرستان ساوه مفتخر به پرورش و تربیت چنین شخصیت‌هایی است.» اینها جمله‌هایی درباره شهید مصطفی چمران است؛ کسی که به راستی می‌توان او را الگوی ایثار و مقاومت دانست.
فعالیت‌های اجتماعی
شهید دکتر مصطفی چمران در روستای چمران واقع در50 کیلومتری ساوه دیده به جهان گشود. از 15سالگي در درس تفسير قرآن مرحوم آيت‏الله طالقاني، در مسجد هدايت و درس فلسفه و منطق استاد شهيد مرتضي مطهري و بعضي از اساتيد ديگر شركت مي‏كرد و از نخستين اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سياسي دوران دكتر مصدق از مجلس چهاردهم تا ملي‌شدن صنعت‏ نفت شركت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداري از نهضت‏ ملي ايران در كشمكش‏هاي مرگ و حيات اين دوره بود. بعد از كودتاي ننگين 28 مرداد و سقوط حكومت دكتر مصدق،‌ به نهضت مقاومت ملي ايران پيوست و سخت‏ترين مبارزه‏ها و مسئوليت‏هاي او عليه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ايران، بدون خستگي و با همه قدرت خود، عليه نظام طاغوتي شاه جنگيد و خطرناك‏ترين مأموريت‏ها را در سخت‏‏ترين شرايط با پيروزي به انجام رسانيد.
در آمريكا، با همكاري بعضي از دوستانش، براي نخستين‏بار انجمن اسلامي دانشجويان آمريكا را پايه‏ريزي كرد و از موسسان انجمن دانشجويان ايراني در كاليفرنيا و از فعالان انجمن دانشجويان ايراني در آمريكا به شمار مي‏رفت كه به دليل اين فعاليت‏ها، بورس تحصيلي شاگرد ممتازي وي از سوي رژيم شاه قطع مي‏شود. پس از قيام خونين 15 خرداد ‌سال 1342 و سركوب ظاهري مبارزات مردم مسلمان به رهبري امام‏خميني(ره) دست به اقدامي جسورانه و سرنوشت‏ساز مي‏زند و همه پل‏ها را پشت‏سر خود خراب مي‏كند و به همراه بعضي از دوستان مومن و همفكر رهسپار مصر مي‏شود و مدت دو سال، در زمان عبدالناصر،‌ سخت‏ترين دوره‏هاي چريكي و جنگ‏هاي پارتيزاني را مي‏آموزد و به‌عنوان بهترين شاگرد اين دوره شناخته مي‏شود و فورا مسئوليت تعليم چريكي مبارزان ايراني به عهده او گذاشته مي‏شود.
به علت برخورداري از بينش عميق مذهبي، از ملي‏گرايي وراي اسلام گريزان بود و وقتي در مصر مشاهده كرد كه جريان ناسيوناليسم عربي باعث تفرقه مسلمين مي‏شود، به جمال عبدالناصر اعتراض كرد و ناصر ضمن پذيرش اين اعتراض گفت كه جريان ناسيوناليسم عربي آن‌قدر قوي است كه نمي‏توان به راحتي با آن مقابله كرد و با تأسف تأكيد مي‏كند كه هنوز نمي‏دانيم كه بيشتر اين تحريكات از ناحيه دشمن و براي ايجاد تفرقه در بين مسلمانان است. به دنبال آن، به چمران و يارانش اجازه مي‏دهد كه در مصر نظرات خود را بيان كنند.
سفارش‌های شهید چمران به همسرش
وارد اتاق شدم دیدم مصطفی روی تخت دراز کشیده فکر کردم خواب است.
گفت: «من فردا شهید می‌شوم. ولی من می‌خواهم شما رضایت بدهید اگر رضایت ندهید شهید نمی‌شوم. من فردا از اینجا می‌روم و می‌خواهم با رضایت کامل شما باشد.»
آخر رضایتم را گرفت. نامه‌ای داد که وصیتش بود. گفت: «تا فردا باز نکنید.»
بعد دو سفارش به من کرد: «اول این‌که ایران بمانید.»
گفتم: «ایران بمانم چه کار؟ اینجا کسی را ندارم.»
گفت: «نه تعرب بعد از هجرت نمی‌شود. ما اینجا حکومت اسلامی داریم و شما تابعیت ایران دارید، نمی‌توانید برگردید به کشوری که حکومتش اسلامی نیست حتی اگر آن کشور خودتان باشد.»
گفتم: «پس این همه ایرانی که در خارج هستند چه می‌کنند؟»
گفت: «آنها اشتباه می‌کنند. شما نباید به آن آداب و رسوم برگردید هیچ وقت!»
دوم هم این بود که بعد از او ازدواج کنم.
گفتم: «نه مصطفی. زن‌های حضرت رسول(ص) بعد از ایشان....» که خودش تند دستش را گذاشت روی دهنم.
گفت: «این را نگویید. این، بدعت است. من رسول نیستم.»
گفتم: «می‌دانم. می‌خواهم بگویم مثل رسول کسی نبود. من هم دیگر مثل شما پیدا نمی‌کنم.»
نگاهش کردم، گفتم: «یعنی فردا که بروی دیگر تو را نمی‌بینم؟»
مصطفی گفت: «نه». در صورتش دقیق شدم و بعد چشم‌هایم را بستم و گفتم: «باید یاد بگیرم، تمرین کنم چطور صورتت را با چشم بسته ببینم.»
یقین پیدا کردم که مصطفی امروز اگر برود دیگر برنمی‌گردد.
دویدم و کلت کوچکم را برداشتم آمدم پایین. نیتم این بود مصطفی را بزنم، بزنم به پایش تا نرود.
مصطفی در اتاق نبود.

 


تعداد بازدید :  250