شماره ۱۱۵۴ | ۱۳۹۶ چهارشنبه ۳۱ خرداد
صفحه را ببند
یک قوم زراعت‌پیشه و پدیده وارهایی
پیش ما وقت طلا نبوده است

پژوهشگران و تاریخ‌نگاران در حوزه تاریخ اجتماعی ایران به ویژگی‌هایی تاریخی در میان مردمان این سرزمین اشاره داشته‌اند که در چگونگی سرنوشت و شکل‌گیری زیست فردی و اجتماعی آنان در قالب یک جامعه چند هزار ساله تاثیرگذار بوده‌اند. بی‌توجهی به مساله «وقت» و ارزش آن در زندگی، از جمله پدیده‌هایی به شمار می‌آید که تاریخ‌نگاران و اندیشمندان در سده‌های اخیر در دسته ویژگی‌های دیرینه ایرانیان گنجانده و در جست‌وجوی ریشه‌های تاریخی و اجتماعی آن برآمده‌اند.
مهدی بازرگان در کتاب « سازگاری ایرانی»  در تشریح یکی از ویژگی‌های تاریخی ایرانیان که آن را «وارهائی» می‌نامد، در این‌باره می‌نویسد «ضرب‌المثل معروف «وقت طلاست» که از زبانهای غربی ترجمه شده است، نظیر و مشابهی در فارسی ندارد. پیش ما وقت طلا نبوده است. چون براحتی و بدون زیان آنرا از دست میدهیم و بعضی‌ها بدون صرف وقت طلا بدست می‌آورند. اصولا وقت یا زمان بخودی خود ثمر و ارزش ندارد. آنچه بدان ارزش داده و استخراج طلا میکند کار است. حال چون ما اهل کار نبوده‌ایم و کار منبع درآمد و استفاده چندان واقع نشده است، هیچگاه معتقد و گویای بچنین ضرب‌المثل نشده‌ایم».
او سپس کوشیده است گواه‌هایی در جامعه ایران برای این پندار بنمایاند «دهقانی که در سرمای یخ‌بندان زیر کرسی لمیده است، اگر بوران و سوز فوق‌العاده- در بیرون اطاق و خارج قلعه- در حال وزیدن باشد، اصراری ندارد که حتما در آن روز برای شخم‌زدن به صحرا برود، هفت هشت روز بعد هم اگر برود باز خیلی دیر نیست. نه بهار واقعی و بارندگی درست در اول فروردین است، نه تابستان بطور دقیق و حتم از 31 خرداد شروع می‌شود».
بازرگان، در تحلیل پدیده «وارهائی» ایرانیان در تاریخ دیرینه‌شان، به شیوه معیشت و جغرافیای تاریخی سرزمین ایران اشاره می‌کند «یک قوم زراعت‌پیشه، در مقایسه با قوم صنعتگر یا تاجر، بطور متوسط و اصولا، غیر دقیق و بی‌قیدتر نسبت به حساب و نظام است».


تعداد بازدید :  210