ناهید علیرضایی| هر کشور سرمایههای انسانی خود را جوانان میبیند، چون بر این باورندکه آینده کشور را جوانان رقم خواهند زد و دنیا به این باور قلبی رسیده است که برای رشد و بالندگی جوانان هر هزینهای را انجام دهند، ارزش افزوده است و این هزینه به خود جامعه برمیگردد. هزینههای بیبدیلی که رکن اساسی دنیاست، زیرا باور آینده درست و صحیح خود را به اثبات و عمل دست جوانان و نوجوانان میبینند.
اگر فرد جوان بتواند با تجربه پا در راه آینده صحیح جامعه بگذارد، آزمون و خطای خود را در مرحله جوانی و نوجوانی با آموزش و کسب تجربه صحیح میبیند و میتواند نقش راهبری و مدیریت را نسبت به فرآیند آیندهنگری خود انجام دهد.
حال فرصت جوانی زمان اثرگذاری است برای علماندوزی و علیالخصوص نشاط و پویایی؛ اگر جوان انرژی و سرزندگی را دارا باشد، میتواند این انرژی را به جامعه منتقل کند. این ارتباط دوسر برد است تا جایی که میتواند این جوان موتورمحرکه جامعه برای پیشرفت و تعالی شود، اگر در این فرصت جوانی دستگاههای امر بتوانند صنعت اوقات فراغت را در تابستان به وجود آورند، جوانان با آشنایی از سرگرمیهای درست و صحیح میتوانند با انتقال این آموزش به همسالان خود آنها را از دنیای مجازی به دنیای حقیقی بکشانند؛ راه پراثری که در جهت مبارزه با آسیبهای اجتماعی میتوانند به صورت غیرمستقیم و مستقیم بردارند.
این حس مفیدبودن و تأثیرپذیری در اجتماع به آنها قدرت خودباوری میدهد و این انرژی باعث خلق شگفتیهایی برای کشور و جامعه میشود که با این حرکت، کمک شایانی حتی به خانواده و مسئولیتپذیری فرد میکند. خانواده بهعنوان رکن اساسی جامعه از آموزشهای تکمیلی و کسب تجربه احساس رضایت میکند و میتواند به امور اجتماعی و فرزندآوری بپردازد که در این جهت کمک افزونی به شاخص فرزندآوری خانواده به صورت غیرمستقیم میکند، چون خانواده، جامعه را آماده پذیرش این امور میبیند، از طرفی کمی از وظایف تربیت و پرورش فرزندان تسهیل شده است و با زمان به دست آمده فرصت تعقل به آنها میدهد و خود را آماده پذیرش مسئولیتهای اجتماعی میکنند؛ بنابراین تربیت فرد جوان با مشکلات عدیده اجتماعی و بلوغ عجین شده است.
اگر این آموزشها توسط متخصصین به آنها گوشزد شود، مشکلاتی که در آینده برای این جوانان بروز خواهد کرد، کم میشود و خود آنها نیز میتوانند منتقلکننده علم صحیح خود به دیگران شوند. از نکات مثبت دیگر ایناستکه باعث حفظ استقلال در جوان میشود و او را آماده فردایی پویا میکند و با مشکلات شخصی و دغدغههایی که روبهرو میشود، یحتمل به فکر آن میافتد که خود برآوردهکننده نیازهای خود است و هرچقدر هم صبر کند، کسی نیست و باید خود حرکت کند. این جوان با آموزش کارگروهی میتواند از ظرفیت و تجارب همسالان خود بهرهمند شود و در این مسیر، حس تعاون را یاد میگیرد که باید برای پیشبرد اهداف همه درکنار هم قرار گیرند و برای رسیدن به تعالی و پیروزی باید در خط ریل ضمن حرکت تلاش کرد، بنابراین فرآیند اوقات فراغت میتواند به صورت غیرمستقیم با نفع خشونت، آسیبهای اجتماعی و... مبارزه کند و دغدغه جامعه و خانواده را تا حد زیادی کم کند، مسئولان امر باید توجه ویژهای به امر اوقات فراغت جوانان بهویژه در تابستان داشته باشند و از این سرمایه به جهت رفع خشونت و افزایش حس تعاون و همکاری استفاده کنند، زیرا هرچقدر هزینه در این صنعت شود سود افزایندهای برای جامعه و مخصوصا خانواده دارد.