شماره ۴۱۰ | ۱۳۹۳ پنج شنبه ۱ آبان
صفحه را ببند
آنها مخالفت کردند

|  آندره مارلو|

او زندگی اجتماعی‌اش را در هند و چین آغاز کرده. برای چه‌کاری به شولون رفته بود؟ شهر بزرگ برنجکاری چیزی نداشته که این فرد تحصیلکرده را اغوا کند... او در آن‌جا یکی از سازمان‌دهندگان و بیش از صرفا سازمان‌دهنده، یکی از موسسان مومین‌تانگ بوده است. هربار که دولت کوشن‌شین‌خواه به تحریک شرکت‌های تعاونی ثروتمند و خواه به ابتکار خود علیه یکی از اعضای حزب به‌دخالت می‌پرداخته، دیده می‌شده که چنگ‌دای ظاهر می‌شود. برای کسانی که دولت یا پلیس ناگزیرشان می‌کرده گرسنگی بکشند، او کار یا پول تهیه می‌کرده، با دادن مبلغ لازم به‌رانده‌شدگان اجازه می‌داده که با خانواده خود به چین مهاجرت کنند. هنگامی که اعضای حزب درهای بیمارستان‌ها را به‌روی خود بسته دیدند، او موفق شد بیمارستان تازه‌ای بنا کند. در آن هنگام او رئیس بخش «شولون» بود. با وجود تعیین سهمیه چون با عدم امکان تهیه مبلغ لازم مواجه شد از بانک‌های چینی استمداد کرد و آنها با دادن هرگونه وامی مخالفت کردند. آن‌وقت او املاک خود واقع در هنگ‌کنگ- دو سوم ثروتش- را به‌عنوان تضمین عرضه کرد. بانک‌ها پذیرفتند و بنای بیمارستان آغاز شد. 3ماه بعد به دنبال یک مانور انتخاباتی، عنوان ریاست از او پس گرفته شده بود؛ در همان هنگام مقاطعه‌کاران به او اطلاع دادند که به علت تغییراتی که در برآورد هزینه‌ها صورت گرفته ناگزیراند قیمت پیش‌بینی شده را بالا ببرند.
برشی از رمان فاتحان


تعداد بازدید :  275