روزنامه شهروند کد خبر: 21335 تاریخ خبر: ۱۳۹۳ سه شنبه ۷ بهمن امر محال در برابر تغییرات اجتماعی | اميرهوشنگ مهريار | روانشناس | جوامع امروزي به دليل رشد و توسعه ابزار ارتباطي ازجمله اينترنت، ماهواره و نرم افزارهاي ارتباطي تلفن هاي همراه، با يك دهه قبل تفاوت هاي بسياري پيدا كرده است. اين تفاوت ها تاثيرات عميقي در تحولات جامعه، ارتباطات اجتماعي و شيوه هاي زندگي بر جاي گذاشته و تاثيرات فوق عاملي براي تغييرات سريع و عميق اجتماعي بوده است. اگر ما در دنيايي محدود و با ارتباطات بسته زندگي مي كرديم، هرگز شاهد چنين تغييرات سريعي نبوديم، اما با رشد و توسعه ابزارهاي ارتباطي، اين تغييرات اجتناب ناپذير بوده و نمي توانيم مقابل آن ديواركشي كنيم. پرسش اصلي كه در اين حوزه مطرح مي شود، اين است كه آيا جامعه ما نيز دستخوش تغيير و تحولات بوده است. پاسخ اين پرسش مثبت است. مهم ترين تغييرات نيز در حوزه افزايش آگاهي جامعه، افزايش اطلاعات شهروندان، شيوه هاي زندگي، انتظارات افراد، ديگران و جامعه قابل مشاهده است. گستردگي تحولات اجتماعي هرگز با قرون اخير قابل مقايسه نيست. اگر در 100 سال قبل مي ديديم كه تغييرات اجتماعي به ويژه در حوزه شيوه هاي زندگي بسيار آرام و غيرقابل احساس بود، امروزه سرعت اين تحولات بسيار سريع و حتي غيررديابي است. بنابراين مي توان گفت كه جامعه امروز ايران نيز مانند ديگر جوامع درحال گذار و به نوعي پوست انداختن است كه نشانه هاي آن را مي توان در حوزه هاي مختلف اجتماعي، سياسي و فرهنگي مشاهده كرد. حال اين پرسش مطرح مي شود كه آيا تغييرات فوق مثبت بوده يا منفي است. عموما فرهنگ مانند ديگر مفاهيم اجتماعي داراي ابعاد و عناصر مختلفي است كه لزوما همه آنها مثبت نيست. ما نمي توانيم بگوييم كه فرهنگ گذشته ما بسيار خوب، كامل و مثبت بوده و هر نوع تغييري درحقيقت ازبين رفتن ويژگي هاي مثبت است. به همين دليل اكثر تغيير و تحولات اجتماعي و فرهنگي مثبت است، چراكه مردم در طول زمان و با افزايش آگاهي و اطلاعات، نقاط ضعف گذشته را شناسايي كرده و اگر مفاهيم قديمي پاسخگوي نيازهاي امروز آنها نباشد، به طور قطع اين مفاهيم را به كناري گذاشته و از ديگر فرهنگ ها تاثير مي پذيرند. مهم ترين تغييرات سال هاي اخير در حوزه فرهنگي و اجتماعي به نظر من در حوزه ارزش هاست. بسياري از مسائلي كه ما در گذشته آنها را ارزشمند قلمداد مي كرديم، امروزه ناكارآمدي شان اثبات شده و به ضدارزش تبديل شده اند. اين تغييرات نيز محدود به جامعه ما نيست. ديگر جوامع نيز چنين تحولاتي را در حوزه ارزش هاي خود تجربه كرده و مدام تجربه مي كنند. به عنوان نمونه در روابط بين ملت ها و حكومت ها تغييرات عميقي ايجاد شده است. در گذشته ما نگاه درستي به دموكراسي و حق حاكميت ملت ها نداشتيم و اساسا چنين ارزشي براي خود قایل نبوديم. اما امروز دموكراسي به يك ارزش بين المللي تبديل شده و براي همه ملت ها قابل احترام است. بنابراين بايد پذيريم كه اين تغييرات اجتناب ناپذير بوده و به ويژه در حوزه فرهنگي، ديگر نمي توانيم جلوي تاثيرپذيري فرهنگ داخلي و دروني ايران از فرهنگ هاي بيروني را بگيريم. ديگر جوامع نيز نمي توانند مانع از تاثيرپذيري فرهنگي خود باشند و اساسا در دنياي امروز مرز ها به مفهوم قبلي ديگر قابل پذيرش و قبول نيست.