روزنامه شهروند کد خبر: 164450 تاریخ خبر: ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۲ خرداد «شهروند» در روزهای آخر زندگی 45ساله پل «گیشا» خاطرات ساکنان، کاسبان و رانندگان محلی از این سازه و سرانجام آن را روایت می‌کند خاطرات یک گیشا راننده 65 ساله گیشا-انقلاب: نباشه جاش خیلی خالیه. انگار یک کوه را ۳۵‌سال ببینی و یک‌مرتبه بیدار شوی و اثری از آن نباشد. شنیدم که قرار است پیاده‌راه یا رستوران شود. امیدوارم حداقل این اتفاق بیفتد محمد باقرزاده| نامش از <<گیشا>> می آید؛ شرکت عمرانی که ۵۵سال پیش دو مهندس به نام های <<كي ن‍ژاد و شاپوريان>> تاسیس و با حروف ابتدایی فامیلی های خود، نام شرکت را ثبت کردند. گیشا در گذر زمان گیشا خوانده شد و حدود ۱۰ سال بعد هم پلی فلزی به همین نام رویش قرار گرفت؛ پلی باشکوه و جلال که این روزها، چیزی از آن باقی نمانده جز یک سازه فلزی فرسوده. می گویند قرار نبود پل گیشا، این همه زنده باشد، کاربردش موقتی بود. <<غلام رضا نیک پی>> شهردار وقت پایتخت همان سال ها، قبل از برگزاری مهمترین اتفاق ورزشی قاره کهن در ایران به دنبال راهکاری برای ترافیک کاروان های ورزشی از هتل تا ورزشگاه آزادی کنونی بود که ساخت چندین پل فلزی بخشی از این راهکار بود. پل گیشا، یکی از آنها بود که در یکی از استانداردترین مناطق تهران از نظر اصول معماری و مهندسی ساخته شد. گیشا، پلی موقت و تماما فلزی به طول ۶۲۰ متر با ارتفاع بالاتر از حداستاندارد، کم عرض و دارای دو لاین عبوری روی خیابان قرار گرفت. بازی های آسیایی تهران به پایان رسید و قرار بود پل برداشته شود، اما 45 سال بعدش همچنان برقرار ماند و حالا روزهای آخرش را سپری می کند. عمر مرتفع ترین پل فلزی آن روزهای تهران به سرآمده. چندین سال است که ترجیع بند صحبت های مدیران شهری ناایمنی پل است. آنها می گویند پل، دیگر جوابگوی ترافیک سنگین این منطقه نیست. آنها سرانجام حرف شان را بر کرسی نشاندند، پل درحال جمع شدن است، چندین سال است که روند برداشتن پل، کلید خورده و قرار است زیرگذری جایگزین آن شود. فاز نخست این پروژه قرار است تا اواسط امسال به بهره برداری برسد. ماجرا اما به این جا و برداشتن یک پل و جایگزینی یک زیرگذر ختم نمی شود. پل گیشا برای ساکنان این منطقه تنها یک پلی نبود که توسط بلژیکی ها در ایران ساخته شد، مردم این منطقه و مناطق دیگر که پل مسیر تردد هر روزه شان است، خاطرات شان زیاد است. خیلی از ساکنان مرگ پل را خداحافظی با بخشی از خاطرات تلخ و شیرین خود می دانند. هیجان کودکی تماشای تهران از پل گیشا هنوز نه خبری از برج میلاد بود و نه صدها آسمان خراش پایتخت. پلاسکو بود و بعدتر ساختمان کنونی بورس، اما مکانی مرتفع برای سواره ها تعریف نشده بود. همین ارتفاع و لرزش خودرو ها هنگام عبور، گیشا و پل های مشابه را سرزبان ها انداخت، تا جایی که برخی تجربه نخستین عبور خود را هنوز به خاطر دارند. <<هادی>> یکی از ساکنان مناطق گیشاست که درباره خاطراتش از این پل می گوید: <<پل برایم پر از خاطره است. یک جوری نماد است، جزو معدود پل هایی بود که موقع بچگی همیشه برایش هیجان داشتم. الان هم حس نوستالژیک دارد. قبلا خانه خاله ام گیشا بود و رفتن به خانه آنها همیشه برایم جذاب بود، چون برای رفتن به خانه شان باید از روی این پل رد می شدیم.>> او گیشا را یکی از نشانه های دوران کودکی خود می داند: <<وقتی پل برداشته شود، احتمالا تا مدت ها، زمانی که از کنارش رد می شوم، جای خالی اش دلم را به درد می آورد. پدربزرگم سال های آخر عمرش، خیلی چیزها را به یاد نمی آورد، اما وقتی از پل گیشا رد می شدیم، نام و خاطرات پل یادش بود.>> هادی امیدوار است که تخریب این پل کمکی به رفع ترافیک منطقه محل سکونتش داشته باشد: <<آنجا همیشه گره ترافیکی دارد و امیدوارم زدن زیرگذر حجم ترافیک را کم کند، ولی احساس می کنم صرفا ترافیک را به پل آزمایش منتقل می کند. قبل از پل آزمایش یک مدرسه است که وقتی تعطیل می شود، ترافیک سنگین ایجاد می کند، الان با این شرایط احتمالا این ترافیک هم بیشتر می شود.>> خاطره جمعی ساکنان منطقه گیشا برای ساکنان منطقه گیشا البته نگاه ها نسبت به این پل متفاوت است؛ گروهی نگران آینده و طرح جایگزین اند و بخشی هم به جنبه نمادین این پل و نقش آن در ذهن و خاطرات خود نگاه می کنند. <<زهرا>> روزنامه نگاری است که حدود ۲۸ سال از عمر خود را در این منطقه گذرانده . او هم درباره نقش این پل در خاطراتش می گوید: <<ما سمت شرق پل هستیم. قبلا بعد از این پل یعنی به سمت غرب خیلی مسیر تردد نبود، ولی بعدا این پل خیلی بیشتر معنی پیدا کرد و ما را به سمت غرب پیوند مي زد. هر وقت می خواستیم به سمت غرب شهر برویم یا از تهران خارج شویم، از زیر پل رد می شدیم، چون قبلا از زیر پل هم راه داشت. خودم همیشه دوست داشتم از روی پل رد شویم، چون نمای جذابی از بالا داشت.>> او می گوید که این علاقه در تمام این سال ها هیچ وقت رنگ نباخته است: <<همین الان هم که برای رفتن سرکار از روی پل رد می شوم، چند سیم برق می بینم که یک عالمه پرنده روی آنها می نشیند و همیشه این منظره برایم جذاب است و سعی می کنم آن را از دست ندهم. به سمت چمران هم نمای جذابی دارد و کوه ها دیده می شود. بارها از پشت فرمان عکس گرفتم. عبور از این پل به ما این امکان را می داد تا خیابان پایینی که به سمت گیشا می رود را نگاه کنیم و ببینیم کجا ترافیک است و کجا نیست.>> او می گوید که عبور از این پل همواره هیجان و ترسی در خود داشته است: <<قبل از این که بحث برداشتن پل شود، من همیشه ترس داشتم که اگر الان پل خراب شود، من کجای اتوبان چمران می افتم، چون وقتی روی پل از خودرو ها سنگین می شود، شروع می کند به لرزیدن. آدم واقعا می ترسد. البته خیلی ها این حس را داشتند.>> آن طور که زهرا می گوید پل گیشا برایش جنبه نوستالژیک دارد و نبودش یک خلأ است: <<این پل خیلی برایم نوستالژیک است. اسم خیابان نصر است، ولی همه آن را به اسم گیشا می شناسیم. مثل میدان منیریه یا بقیه موارد، تخریبش خداحافظی با خاطرات است. این پل معیار آدرس ها هم بود و این نبودش، نابودی بخشی از خاطرات است. تصورش برایم سخت است که یک روز سرکار بیایم، ولی از روی این پل رد نشوم. پل گیشا خاطره جمعی ساکنان این منطقه و بخشی از مردم تهران است.>> رانندگان تاکسی چه می گویند؟ تاکسی سواران خطی گیشا بیشتر از هر گروه دیگری با این پل زندگی کردند و هر روز چندین بار از این پل رد می شوند و ساعت ها کنار آن منتظر مسافر می مانند. <<علی>> حدود ۶۵ سال دارد و نزدیک به ۳۰ سال است که راننده تاکسی خطی گیشا به انقلاب است. او می گوید نزدیک به چهار سال است که اطراف این پل کارهای عمرانی درحال انجام است: <<قبلش این وسایل و ابزار نبود و پل حالت تکی داشت. می درخشید. من عمری کنار این پل گذراندم و روزی چندین بار از روی آن رد شدم. شاید باورتان نشود، اما نخستین باری که از رویش رد شدم، هنوز در خاطرم هست. هزار خاطره دیگر هم ازش دارم. از ترس مسافران هنگام عبور تا توضیحات متفاوتی که بعضی از مسافران در این سال ها گفتند.>> او امیدوار است اثر این سازه فلزی باقی بماند و از بین نرود: <<نباشه جاش خیلی خالیه. انگار یک کوه را ۳۵ سال ببینی و یک مرتبه بیدار شوی و اثری از آن نباشد. شنیدم قرار است پیاده راه یا رستوران شود. امیدوارم حداقل این اتفاق بیفتد.>> میهمان موقت تهران که حضورش البته ۴۵سال طول کشید در خاطره و ذهن دیگر رانندگان هم زنده است. در میان مسافران، وقتی صحبت از آینده پل گیشا می شود، هر کس از دری حرف می زند. <<اکبر>> با انتقاد می گوید: <<همه ما الان نگران آینده این پل هستیم؛ این که ترافیک بیشتر نشود. این پل قرار بود چندماه برای مسابقات استفاده و بعد برچیده شود، اما نیم قرن به ما خدمت کرد. باید ببینیم این جایگزین چقدر دوام می آورد.>> در جمع رانندگان تاکسی، خاطرات پل است که دست به دست می چرخد تا نوبت به خاطره ای برسد که همه را به خنده می آورد. محسن می گوید: <<حدود ۲۰ سال پیش که بچه اولم متولد شد، شب ها نمی خوابید. خیلی اذیت می کرد. خانمم یک شب پیشنهاد داد که سوار تاکسی شویم و دوری بزنیم، شاید خوابش ببرد. همین پیشنهاد یک سال من را بدبخت کرد، چون این بچه عادت کرده بود که در تاکسی بخوابد. یک سال من شب ها ماشین را روشن می کردم، می آمدم روی همین پل که لرزش هم داشت، دور می زدم تا آقا بخوابد. پسرم الان مردی شده ولی می گوید هر وقت از این پل رد می شود یاد دوران کودکی اش می افتد.>> خاطره محسن که تمام می شود، بار دیگر بحث به جایگزینی این پل می رسد. آنها امیدوارند که زیرگذر بتواند مشکل ترافیک را حل کند و پل هم تبدیل به پیاده راهی گردشگری شود که مسافران بیشتری را به این منطقه بکشاند. جایگزین گیشا چه خواهد بود؟ <<محمد علیخانی>> رئیس کمیسیون عمران و حمل ونقل شورای شهر تهران موضوع این پل را از دو جهت بررسی می کند: دلیل تخریب و زیرگذر جایگزین. او در این باره به <<شهروند>> می گوید: <<پل گیشا دو موضوع دارد. اول این که برای چه قرار است برچیده شود و اصل موضوع تخریب برای چه اتفاق افتاده است؟ یکی این که پل گیشا بیش از ۴۰ سال از عمرش گذشته و الان ناایمن است، این همان دلیل اصلی برداشتن پل است، چون حجم خودرو در آن قسمت شهر زیاد است و دیگر پل ظرفیت کافی ندارد، حالا پل، جوابگوی ترافیک این مسیر نیست. پس دلیل تخریب یکی ترافیکی و یکی هم ناایمن بودن آن است.>> او در ادامه توضیح می دهد که امکان ایمن سازی این پل هم وجود داشت ولی به صرفه نبود: <<مثلا پل کریمخان در سال 97، با هزینه بسیار بالایی ایمن شد، اما آن جا هم ترافیک جواب می داد و هم ایمن شد ولی این مورد اگر قرار باشد ایمن شود، هزینه بسیاری نسبت به کریمخان خواهد داشت و مشکل ترافیکی سر جایش باقی می ماند.>> رئیس کمیسیون عمران و حمل ونقل شورای شهر تهران در ادامه می گوید: <<این تصمیم در دوره مدیریت قبلی گرفته شده و البته تصمیم درستی است. این موارد باعث شده که این طرح تغییر کند و برنامه اصلاحی مدنظر قرار بگیرد که به دلیل یکسری مشکلات مالی و فنی (مثل حجم بالای ترافیک که بستن آن جا را ناممکن می کند) این پروژه طول کشید. پلیس در این مورد سختگیری می کرد و کُند پیش رفت. دومین مانع هم تاسیسات شهری است؛ مثل لوله های آب و... پس دلیل این تأخیر هم این موارد بود؛ یکی مسائل فنی و پلیس یکی هم تاسیسات شهری و سومین عامل هم منابع مالی بود. چون در سال ۹۷ به دلیل بدهی شهرداری و... اعتبارات لازم به آن اختصاص داده نشد، ولی برای سال ۹۸ اعتبارات خوبی لحاظ شده و قرار است فاز اول تا شهریور به بهره برداری برسد.>> حالا سوال اینجاست که آیا در این پروژه پل گیشا تخریب می شود و اثری از این سازه نمادین به جای نخواهد ماند؟ علیخانی در پاسخ به این پرسش از طرح پیاده راه سبز گیشا می گوید: <<خود سازه پل با همکاری بخش خصوصی قرار است جمع آوری شود و سازه ای جدید و متناسب با فضا البته با کمک همین سازه، به دلیل تعلق خاطر مردم حفظ می شود. یعنی سرمایه گذار با هزینه شخصی سرمایه گذاری می کند که این اثر باقی بماند و به شکل پیاده راه سبز و کافه و رستوران به محل گردشگری و تفریح تبدیل شود.>>