روزنامه شهروند کد خبر: 145099 تاریخ خبر: ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۹ مهر 4 دیدگاه درباره زندگی رسانه‌ای «بهرام شفیع» شهروند| وداع ناگهانی با بهرام شفیع اتفاقی تلخ برای جامعه ورزش و رسانه محسوب می شود؛ گزارشگر محبوب و باسابقه تلویزیون سه شنبه شب چشم از جهان فروبست و همین امر بهانه ای است تا روزنامه نگاران مطرح ورزشی درباره او به اظهارنظر بنشینند. خدا عاقبت همه مان را به خیر کند سیامک رحمانی سردبیر روزنامه شهروند درباره جایگاه بهرام شفیع در برنامه های ورزشی تلویزیون و تاثیرش بر مخاطبان و مجریان بعدی که کسی تردیدی ندارد. همه هم از او خاطره داریم، چند نسل، حتی اینکه چطور پایش به تلویزیون رسید و سفت شد هم مهم نیست. وقتی کسی از دنیا می رود، طبیعی است که همه دلشان تنگ شود و یاد بهترین لحظات بیفتند و نه یادگارهای تلخ. اما بیشتر از اینکه دلم برای بهرام شفیع بسوزد، دلم برای خودمان می سوزد که چقدر بی پایه و اساسیم، که تا یک نفر می میرد، همه چیز یادمان می رود. شخصا همچنان معتقدم که حضور دودهه آخر بهرام شفیع در سیما به نفعش نبوده و الگوی نامناسبی برای مجریان و ژورنالیست ها ارایه داده. معتقدم باید زودتر خودش را بازنشسته می کرد و آن همه زخم زبان را به جان نمی خرید. اینکه حالا بیاییم بگوییم چقدر با او خوش گذرانده ایم و چه گزارش های جالبی داشته و اینکه نباید از او انتقاد می کردیم، چه فایده ای دارد به حال خودش و خودمان. این کارها فقط نشان می دهد چه آدم های بی پرنسیبی هستیم. نشان می دهد چقدر حرف هایمان می تواند بیهوده و پرت باشد و خودمان هم قبولشان نداشته باشیم. دارد به همه پیام می دهد که ما را جدی نگیرید. بعدا پشیمان می شویم! بهرام شفیع چه بسا فرد خیلی خوش مشرب و مهربان و همه چیز تمامی بوده. اما کاش سنگ بنای برنامه های خوش خوشک و رفیقانه را در رسانه ملی نمی گذاشت. کاش مدیران بالاترش کمی جدی تر و حرفه ای تر بودند و نمی گذاشتند شأن و احترامش حتی ذره ای آسیب ببیند. حالا دیگر نیست و این حرف ها را باید برای زنده ها بزنیم. برای بعدی ها. که به این حلالیت طلبیدن ها دل خوش نکنند و فقط وجدانشان را نگاه کنند. خدا آقای شفیع را رحمت کند. خدا همه مان را بیامرزد. کاش در این دنیا با صداقت زندگی کنیم و بتوانیم اپسیلونی شرایط را اصلاح کنیم و تنها به فکر منافع و روابط شخصی نباشیم. خدا همه مان را عاقبت به خیر کند. شفیع <<بچه تهران>> بود پژمان راهبر سردبیر سایت ورزش سه مهمترین خصوصیت بارز بهرام شفیع <<بچه تهران>> بودنش است؛ مسأله ای که در زندگی شخصی و کاری او نمود زیادی داشت. شاید دلیل اصلی اینکه تا قبل از درگذشت ناگهانی این چهره برجسته می گفتند برنامه اش مشی انتقادی ندارد نیز، همین <<بچه تهران>> بودنش است. او اساسا انسانی بود که حرمت نان و نمک نگه می داشت و وقتی با یک نفر چشم درچشم می شد، او را به قول خودمانی اذیت نمی کرد. شفیع در دوره خودش گزارشگر خوبی بود و اگرچه شاید با دیدن آن گزارش ها، بتوانیم نقص هایی را پیدا کنیم اما در دوره خود بی نظیر بود. خوش صدا و خوش بیان که البته شاید اگر الان با دسترسی به منابع اطلاعاتی نامحدود گزارش می کرد، شرایط برایش تفاوت داشت. درنهایت هم مشخص است که با ورود نسل جوان شفیع جایگاه قبلی را در تلویزیون از دست داد. احترام رفتاری، همین و بس مهدی هژبری سردبیر روزنامه خبر ورزشی بهرام شفیع و برنامه اش حکم کاپیتان رسانه ها و برنامه های ورزشی را داشتند؛ او به عنوان فرمانده در این حوزه، در دوره ای که فوتبال ها معمولا پخش مستقیم هم نداشت، با صدای خاص و جذابیت بیان باعث شده بود همسن و سال های ما برنامه درس و زندگی را طوری تنظیم کنند تا برنامه اش را از دست ندهیم. من که چندبار به برنامه اش دعوت شده بودم، خوب این مسأله را حس کردم که چقدر رفتار شفیع احترام آمیز است. او آدمی بود که میهمانانش را تا جلوی در استودیو بدرقه می کرد و احترامش فقط زبانی نبود، به همین خاطر بیشتر از آنکه بگوییم دلمان برای صدایش تنگ می شود، باید به این مسأله فکر کرد که دلمان برای اخلاق خوبش تنگ می شود. شفیع را این اواخر به خاطر سبک برنامه اش خیلی ها مورد انتقاد قرار دادند اما یادمان نمی رود که چراغ برنامه های ورزشی در تلویزیون را او با ورزش و مردم نگه داشت. نماد دنیای سنتی در برنامه سازی فرهاد عشوندی سردبیر خبرآنلاین آقای شفیع قبل از هر چیز آدم خیلی خوبی بود و قطعا همه ما خاطرات خوب زیادی از دوران کودکی با او داریم. یکی از صداهایی که فوتبال دیدن را با او یاد گرفتیم، این بود که وقتی ما به دوران جوانی رسیدیم، فضای رسانه ای بسیار تغییر کرد و دنیای سنتی تمام شد. شفیع و نوع برنامه سازی اش نماد برنامه سنتی بود و به همین علت نقدهای زیادی درباره اش نوشتیم. با این حال کسی نمی تواند کتمان کند که حس مردم به او چیست و چه نوستالژی هایی را در دهه70 برایمان برجای گذاشت. پس با این حال وهوا کسی نمی تواند نقدها را دلیلی برای تخریب بداند. اگرچه او و امیر اقبال عزیز در این اواخر که ایرادها به نوع برنامه زیاد شده بود، خیلی تلاش کردند تا ورژن نویی را از ورزش و مردم نشان بدهند اما نشد و بین مخاطب امروز و دیروز فاصله بود.