روزنامه شهروند کد خبر: 142726 تاریخ خبر: ۱۳۹۷ چهارشنبه ۲۱ شهريور ماست ریختن تو قیمه در روز سینما شهرام شهيد ي طنزنویس shahraam_shahidi@yahoo.com امروز روز ملی سینماست اما من دلم می‎خواهد از ماست و قیمه حرف بزنم. خب این درست نیست که هرکس از راه رسید، همه چیز را با هم قاطی کند. همه از قدیم گفته‎اند؛ چرا ماست ها را می ریزید تو قیمه‎ها؟ کدام ماست؟ کدام قیمه؟ نمونه سینمایی بدهم یا سیاسی؟ از اتاق فرمان می‎گویند، بالاغیرتا یک امروز حرف سیاسی نزنید. چشم. نمونه سینمایی می‎آورم. خب عزیزان من، نیوشا ضیغمی چرا باید نقش پیرمرد بازی کند؟ این مصداق عینی و ملموس ماست تو قیمه ریختن نیست؟ البته برخی دوستان مدافع این سیستم معتقدند، اسم این کار ریختن ماست تو قیمه نیست، بلکه باید با یک عنوان تجاری با آن برخورد کرد. پیشنهادشان هم این است که اسم این کار را بگذارند <<صادرات هنر>>. اتفاقا به عقیده من هم صادرات، عنوان برازنده ای است. در همین روز ملی سینما باید به خدمت شما عرض کنم که ما با چند نوع صادرات سینمایی مواجه هستیم. بله. ما در سینما صادرات داریم. منتها صادرات ما به شبکه‎های تلویزیونی خارجی یا گیشه سینماهایشان نیست. مثل هرچیز دیگری در این کشور صادرات سینمایی ما هم تومانی هفت صنار(ببخشید تازگی ها باید گفت دلاری هفت تومان) با بقیه جاهای دنیا فرق دارد. همان ماست در قیمه ریختن است، منتها اسم و رسمش کمی مدرن تر است. مثلا ما یک گونه صادرات سینمایی به حوزه نقاشی داریم. یک خانم کارگردانی حس می‎کند کودک درونش دلش می‎خواهد حرف بزند. غافل از اینکه کودک درونش یک کپی‎کار است و رفته کارت پستال‎های دیگران را دیده و چون کودک بوده، درک نکرده که آدم بزرگ ها قبلا از این چیزها زیاد دیده‎اند. خانم کارگردان که یادش رفت اول از کودک درونش بپرسد دختر است یا پسر. گویا کودک درون ایشان پسر بوده و انتقام مردان فیلم های ایشان را از خانم کارگردان گرفته و جنجالی به پا کرده که خانم کارگردان در نمایشگاه را ببندد و پشت دستش را داغ کند که دیگر دست به قلم‎مو و بوم نبرد. یک گونه ماست تو قیمه دیگر درحوزه سینما، صادرات هنرپیشه ها به ورزش است. نمی شود که همیشه فردین و علی انصاریان و محراب شاهرخی از ورزش به سینما صادر شوند. بگذار یک بار هم برعکس باشد. برای همین یک هنرپیشه ارجمندی می رود در مراسم بهترین های لیگ فوتبال، جایزه اخلاق را اهدا می‎کند و عضو هیأت رئیسه فدراسیون زورخانه ای می‎شود، بدون اینکه به قول برخی ورزشی ها یک عکس با شورت ورزشی داشته باشد. شورت ورزشی که هیچ. بگو یک عکس کنار کباده و میل یا جلوی تابلوی زورخانه. اما اصلی ترین عملکرد ماست در قیمه مربوط می شود به هنرپیشه ای که در همه حوزه ها ورود کرده. او اصلی ترین ستاره ماست تو قیمه است و می تواند رهنمای خیلی از بانوان باشد. شما وارد ادبیات شوی، می بینی ایشان کتاب نوشته. وارد حوزه مد و آرایش شوی، می بینی ایشان ردپایی برجای گذاشته. وارد سیاست هم بشوی، ایشان حضور دارد. خب این پرسش اصلی ما است که ماحصل این ماست تو قیمه بازی ها چیست؟ هرکس برایش پاسخی دارد، برای ما بفرستد که ما هم بفهمیم کی به کی است.