روزنامه شهروند کد خبر: 130580 تاریخ خبر: ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۶ فروردين زنان واقف در تاریخ معاصر ایران بر پایه چه بسترهایی نکویی می‌کرده‌اند روایتگران نقش‌پذیری تاریخی زن | دكتر الهام ملك زاده | عضو هيأت علمي پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي| زنان همواره در تاریخ ایران در گستره وقف و نیکوکاری، به عنوان نهاد و سازمان اجتماعي و مدني نقشی بسيار مهم داشتند. با توجه به احكامي كه در زمينه وقف وجود دارد، درمي يابيم زنان ايراني به ویژه در تاریخ معاصر از استقلال مالي برخوردار بودند، در حالي كه زنان در غرب تا سال 1900 میلادی مالك اموال شان نبودند و هرچه به دست مي آوردند، همگي براي صاحب اصلي يعني همسرشان بود. زنان ايراني اما می کوشیدند با دارایی های شان نقشی سودمند در جامعه داشته باشند. آنان اموال خود را در زمینه هایی گوناگون همچون مسجد، بيمارستان، آب انبار، كتابخانه و مدرسه وقف مي كردند. همواره بخشي از موقوفه های زنان، برای مراسم عزاداري ائمه اطهار علیهم السلام به ویژه امام حسين عليه السلام بوده است. زنان ایرانی در تاریخ به رونق نهاد وقف و افزايش گستره و شمار آن یاری فراوان رسانده اند. این ویژگی از روحيه مسئوليت پذيري، آگاهي، حس دردمندي اجتماعي و دین مداری بانوان برآمده است. شمار زنان واقف در سده نوزدهم میلادی برابر با سده سیزدهم هجری (روزگار حاکمیت قاجارها) بسیار بوده است. گرچه ما از وضعيت مالي بانوان آن دوره آگاهی هایی چندان نداريم، اما سندهاي برجای مانده از موقوفه های آن زمان نشان مي دهد بیشتر زنان واقف هيچ كارگزار و وكيلي براي خود در نمي گرفته، بیشتر خودشان املاك موقوفي شان را اداره می کردند. در وقف نامه هاي تهران كه معمولا به قاجار مربوط است، از یک هزار و 360 مدخل وقفي سخن به ميان آمده كه حدود 170 مورد يعني حدود 15 درصد براي زنان بوده است؛ هرچند، اين آمار بر پایه آمار موقوفاتي بوده كه تاكنون شناسايي شده و مسلما شمار آنها بيشتر بوده است. از 187 سند وقفي در دو دهه نخست سده چهاردهم خورشیدی نيز 47 مورد به کوشش نیک خواهانه زنان بازمی گشته است. نكته مهم اين كه زنان در آن روزگار هنوز چندان استقلال مالي نداشته، در گستره های اجتماعي حضوری گسترده نمی یافتند. حدود 75 درصد موقوفه هاي زنان برای عزاداري ها و مراسم مذهبي بوده است. موقوفه حليمه خاتون در شهرري براي تعزيه خواني از این نمونه ها به شمار می آید. در پاره ای از سندهای وقفي، اصطلاح روضه خواني به جاي تعزيه خواني آمده كه اين گونه وقف ها برای تامين دستمزد روضه خوانان و تهيه آب و قهوه و غذا و ديگر وسايل مراسم عزاداري بوده است. مردم در روزگار پهلوی اول با توجه به رویکرد حکومت و محرومیت از عزاداری، در پستوي خانه هاي شان مراسم عزاداري برپا مي كردند. وقف هايي نیز در همان زمان در این زمینه وجود داشته است، مانند خانه اي كه فردي به نام صغري خانم دختر حاج سيدعلي فرش فروش كاشاني در خيابان ارامنه برای عزاداري وقف كرده بود تا هر سال سه شب احيا در ماه رمضان و همچنين روضه حضرت زهرا سلام الله علیها در آن جا برپا شود. وقف ها البته همگي از اين سنخ نبودند، مثلا پاره ای از واقفان سرمايه شان را در راه خيرات و مبرات وقف مي كردند؛ در زمینه هایی چون تزويج طلاب و سادات و کارهایی عام المنفعه اي مانند رسيدگي به ايتام و تنگدستان. طبقه واقف تا پيش از دوران پهلوي معمولا از متمكنان اجتماع، نه از طبقات پايين بودند. اين واقفان گاه با واگذاري وقف به متولي، عایدی های آن را به كارهاي عام المنفعه يا همان خيرات و مبرات اختصاص مي دادند. پاره ای نیز جدا از دیگر زمینه های وقف، زمين هايي را براي قبرستان وقف مي كردند؛ همچون یک زن مسلماني که زميني را در محله پايين شمشك برای قبرستان وقف كرد. حضور زنان در گستره وقف در مجموع هم به سود دولت ها و حاكمان بوده، چون بخشي از كار به دست خود مردم انجام مي شده، هم براي زنان محيطی امن برای فعاليت به شمار مي آمده، هم نيازهاي معنوي مردم را در همين راستا برطرف مي کرده است.