روزنامه شهروند کد خبر: 103427 تاریخ خبر: ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۸ خرداد بررسی «شهروند» از زیر‌و‌بم نظرسنجی در ایران که در انتخابات اخیر جدی‌تر شد دموکراسی در گرو نظرسنجی عباس عبدی، پژوهشگر اجتماعی: نظرسنجی وقتی جا می‌افتد که نظر مردم مهم باشد معیدفر، جامعه‌شناس: زمینه‌های ارزیابی علمی در جامعه ایران برای افکارسنجی وجود ندارد شهروند| اگرچه درچند سال گذشته موسسات افکارسنجی در ایران افزایش یافته و تحلیل بر مبانی نتایج این موسسات به رسانه های رسمی، گفت و گوهای مردم و کارشناسان راه پیدا کرده است اما مبانی تئوریک و شیوه عملکرد این موسسات پرسش های فراوانی را به جای گذاشته است. در کنار این موضوع، پتانسیل سیاسی و اجتماعی جامعه ایران برای پاسخگویی به سوالات مرتبط با موضوعات مورد سنجش هم بحث های مفصلی را مطرح کرده است. <<سعید معیدفر>>، جامعه شناس و عضو شورای مشورتی علمی موسسه افکارسنجی دانشجویان ایران، نتایج موسسات کنونی نظرسنجی در کشور را چندان قابل اعتنا نمی داند و این بي اعتنایی را نه به عنوان ضعف این موسسات که در نقد شرایط کنونی قدرت درجامعه می داند. <<عباس عبدی>>، پژوهشگر اجتماعی هم لازمه شکل گرفتن نهادهای نظرسنجی را استقلال از قدرت می داند و معتقد است؛ <<به میزانی که دموکراسی پیشرفت می کند، نهادهای نظرسنجی مستقل شکل خواهند گرفت.>> میزان اعتبار نظرسنجی ها در ایران بسیاری از مراکز نظرسنجی در ایران وابسته به نهادهای رسمی هستند یا این که در بین اعضای هیأت مدیره آنها افرادی با وابستگی های رسمی سیاسی و مشخص دیده می شود؛ مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران ایسپا (وابسته به جهاد دانشگاهی)، مرکز تحقیقات صداوسیما و وزارت اطلاعات معروف ترین نظرسنجی ها را در سال های گذشته و درباره موضوعات مختلف انجام داده اند. گرایش های سیاسی مشخص بعضی از این نهادها همواره تردیدهایی را درباره نتایج منتشره مطرح کرده که این تردید در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، بارها توسط کاربران شبکه های اجتماعی مطرح شده است. به طور کلی اعتبار نظرسنجی ها در ایران تا چه اندازه است و آیا می توان میزان نزدیکی آنها به واقعیت را با موارد مشابه در کشورهای توسعه یافته مقایسه کرد؟ <<عباس عبدی>> که سابقه عضویت در هیأت مدیره موسسه پژوهشی آینده را دارد، اعتبار نظرسنجی را به روش به کارگرفته شده توسط این موسسات نسبت می دهد: <<نظرسنجی، ایران و غیرایران ندارد و در همه جای دنیا اگر به شیوه درستی انجام شود، می تواند اعتبار داشته باشد و اگر به درستی هم انجام نشود، از درجه اعتبار ساقط است. بخشی از آن به نهادهای نظرسنجی برمی گردد که تا چه اندازه صادق هستند و تجربه دارند. درهمین انتخابات گذشته، نظرسنجی ای که به سفارش ستاد آقای روحانی انجام شد، نظراتی دقیق و کاملا منطبق بر واقعیت داشت و خطای آن هم بسیار کم و حتی از نظرسنجی موسسات معتبر دنیا هم خطای کمتری داشت. یکی از دلایلش این است که نیروی متمرکز روی آن کار کردند و به این نتیجه مطابق با واقع رسیدند.>> این پژوهشگر اجتماعی اعتبار نظرسنجي ها را مستقل از دولتی یا غیردولتی بودن نهادهای افکارسنجی می داند، مشروط به این که این نهادها در کار خود استقلال و اختیار داشته باشند: <<دولتی یا غیردولتی بودن نهادها ربطی به اعتبار نظرسنجی ها ندارد. اینها عموما به دلیل استقلال نداشتن، نمی توانند نتایج را منتشر کنند و آنچه منتشر می شود، لزوما نتیجه دقیق نظرسنجی و سنجش شده نیست. بنابراین اگر یک نهاد نظرسنجی مبتنی بر دانش و علم کار کند، طبعا هیچ مشکلی ندارد، چه دولتی باشد و چه غیردولتی. البته نهاد نظرسنجی وقتی می تواند خوب و دایم شکل بگیرد که مستقل از قدرت باشد.>> بسیاری از پژوهشگران اجتماعی از نظرسنجی به عنوان عاملی محرک در توسعه یک کشور نام می برند و معتقدند که اطلاع درست از افکار مردم می تواند مانع از هدررفت هزینه های کلان یک کشور شود. عبدی درباره این موضوع که چگونه موسسات افکارسنجی در ایران می توانند به روند توسعه کمک کنند، هم می گوید: <<نظرسنجی وقتی جا می افتد که نظر مردم مهم باشد. به میزانی که دموکراسی پیشرفت می کند؛ آرا و نظریات مردم مهم می شود و به طور طبیعی اطلاع از این نظریات هم اهمیت پیدا می کند. بنابراین یک تناسبی بین نظرسنجی و دموکراسی وجود دارد. به میزانی که دموکراسی پیشرفت می کند، نهادهای نظرسنجی مستقل شکل می گیرند و کار خود را پیش می برند. دربرابر نتایج هم پاسخگو خواهند بود و هم نهادها و هم نظرسنجی ها شفاف خواهد شد و در اختیار مردم قرار می گیرد.>> نبود شرایط برای بروز رفتارها در جامعه ایران <<سعید معیدفر>>، جامعه شناس اما مشکل نظرسنجی در ایران را نه موسسات بلکه شرایط کلی جامعه و فقدان شرایط برای بروز رفتارهای عمومی می داند: <<در جامعه ای مثل ایران فضای عمومی جامعه بسته است و در عرصه های مختلف اقتصادی و اجتماعی فرصت چندانی برای بروز افکار عمومی و نظریات مردم وجود ندارد، چون ما مختصات یک جامعه باز و توسعه يافته را که مردم بدون نگرانی از تبعات دیدگاه ها و اظهارنظرها بتوانند واقعیت را بیان کنند، نداریم.>> معیدفر در تشریح این موضوع به مقایسه انتخابات ریاست جمهوری در ایران و آمریکا می پردازد: <<وقتی انتخابات در عرض ۱۰-۱۲ روز برگزار شود و قبل از آن فضا به کلی بسته است، فرصت جدی برای بروز کمپین ها و رقابت های اساسی به وجود نخواهد آمد؛ حقیقتا چگونه ما می خواهیم درچنین فضایی نظرسنجی کنیم. درجامعه آمریکا پروسه انتخابات حدود دو سال طول می کشد؛ یعنی از قبل بسیاری از مسائل روشن است و این فرآیند یک فرآیند تدریجی و قابل پیش بینی است اما در ایران انتخابات از زمان تأیید صلاحیت شورای نگهبان حدود۲۰روز است. در این ۲۰روز هر پدیده و اتفاق کوچکی می تواند فضا را تغییر دهد. یعنی ما فضای توسعه یافته ای نداریم و از طرفی بحث ۲۰روز فرصت انتخاباتی، خلاف قانون است.>> تقریبا تمام موسسات نظرسنجی پس از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم از انطباق نزدیک نتایج خود با آرای مردم سخن گفتند، موضوعی که به اعتقاد معیدفر چندان قابل اعتنا نیست: <<به نظر من همه این ادعاها بی جاست؛ چراکه زمینه های ارزیابی علمی در جامعه برای افکارسنجی وجود ندارد، خصوصا دراین زمینه ها که رقابت های سیاسی جدی وجود دارد و می دانیم که گاهی اوقات رقبا چگونه برای هم شمشیر می کشند. من در جریانم که ایسپا تلاش دقیقی انجام می دهد و عواملش تا حد زیادی در چهارچوب درستی عمل می کنند اما مشکل نظرسنجی در ایران موسسات نیستند و مشکل از شرایط جامعه است.>> این جامعه شناس ادامه می دهد: <<عوامل به وجود آورنده این شرایط موارد متعددی است؛ نبود شفافیت درجامعه، مشکلات امنیتی، مشکلات سیاسی یا فقدان شرایط برای بروز رفتارها و کنش ها.