در دولت اصلاحات موضوع «گفتوگوی تمدنها» مطرح شد و بهطورکلی فضای تعامل و گفتوگو در جامعه جدی گرفته میشد، اما در دولت هشتساله احمدینژاد اهمیت و ارزش این مسأله به حاشیه رفت. آیا میتوان طرح «گفتوگوی ملی» که اخیرا با تشکیل یک کمیته تخصصی در فراکسیون امید مجلس مورد توجه قرار گرفته را ادامه راه طرح پیشین و راهگشای بازگشت به فضای تعاملی در جامعه دانست؟
این طرح بهنوعی ادامه همان طرح است اما درعین حال، سعی داریم گفتوگو را در مناسبات داخلی کشور پیگیری کنیم و با توجه به اینکه این طرح قرار است از درون پارلمان کلید بخورد، بنابراین بر ظرفیتهای داخل مجلس تأکید ویژه داریم. بهطورکلی یکی از اهداف این طرح تلاش در جهت این مسأله است که بهعنوان نمونه در مجلس پیش از آنکه در فضای صحن مجلس با یکدیگر مذاکره کنیم، در اتاقهای فکر و تعامل، مباحث علمی و تخصصی را پیش ببریم. این درحالی است که نباید نگران بود که درصورت شکلگیری گفتوگو، مباحثه و اختلافنظری در کشور وجود نداشته باشد، اما منطق گفتوگو، منطق خردورزی، عقل و دانش است و در چنین شرایطی افراد نباید برای به کرسی نشاندن نظرشان از هر ابزاری استفاده کنند. با این همه، علاوه بر استفاده از ظرفیتهای داخل مجلس، قطعا باید از ظرفیت بزرگانی که خارج مجلس فعالیت میکنند نیز بهره بگیریم. در این میان، بیشک شخص مقام معظم رهبری در رأس این ظرفیتها قرار دارد که در این راستا، کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها را مطرح کردند که متاسفانه تاحدودی با بیمهری روبهرو شده و در بهترین حالت، از محتوا تهی شده و بهحالتی ساختگی درآمده است. همواره گفتهام بهترین حالت نشان دادن ولایتمداری این است که هنگامی که موضوعی از سوی رهبری مطرح میشود، همگی با تمام توان این سیاستها را تبدیل به قانون و در ادامه در راستای عملیاتی شدن آن اقدام کنیم. بنابراین باید از ظرفیت تمامی شخصیتهای تاثیرگذار بیرون مجلس در جریان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا در راستای تحقق این طرح و دستیابی به آشتی ملی استفاده کنیم.