حسین قهار- شهروند| در یک تعریف ساده جاهطلب کسی است که برای رسیدن به مقام و منصب حاضر است تن به انجام هر کاری بدهد. منتهی از جاهطلبی میتوان برداشتهای مثبت هم داشت؛ بهطور مثال بعضیها برای پیشرفت کردن، روی اصول تلاش میکنند و میخواهند بزرگ شوند. درست است که آنها به نوعی برای رسیدن به مقصود جاهطلب هستند، اما چون درست قدم برمیدارند، میتوان آنها را با یک نگاه مثبت جاهطلب نامید که تعداد چنین افرادی در جامعه اصلا کم نیست. جملهای که میخواهیم بنویسیم یک کلیشه محض است که همه آن را بلد هستند، اما چیزی جز واقعیت نیست: «خواستن، توانستن است.» با در نظر گرفتن این ضربالمثل معروف، شما میتوانید بهعنوان یک تایپیست در یک مجموعه استخدام شوید و 8سال بعد به صندلی ریاست برسید. پریا شهریاری چندسال است بهعنوان رئیس دپارتمان فوتبال ساحلی در فوتبال ایران مدیریت میکند و در تمام این سالها حواشی درباره او در رسانهها وجود داشته است. خیلیها پارتیبازی و ... را عامل رئیس شدن او میدانند، اما نکته اینجاست که او از ابتدا مدیر نبود. شهریاری متولد سال 1363 است و از سال 1382 بهعنوان کارمند دبیرخانه در فدراسیون فوتبال مشغول به کار شد اما...
استخدام بهعنوان تایپیست
خیلیها فکر میکنند این استخدام با داشتن رابطه و پارتی بزرگی چون مهدی محمدنبی، دبیرکل فدراسیون فوتبال اتفاق افتاده است اما توضیحات شهریاری مشخص میکند که این خبرها صحت نداشته است: «مادر من مهندس تکنیسین گروه چهار بود که دفتر این مجموعه در همان کوچه فدراسیون فوتبال قرار داشت. تازه دیپلم خودم را گرفته بودم و در دوره پیشدانشگاهی تحصیل میکردم که مادرم یک روز متوجه میشود فدراسیون فوتبال آزمون استخدامی برگزار میکند. از آنجایی که من دنبال کار کردن کنار تحصیل بودم، در آزمون استخدامی که تسلط روی زبان و کامپیوتر محور اصلی آن بود، شرکت کردم. خیلیها در تمام این سالها فکر کردهاند و حتی بعضیها مطالبی منتشر کردند که من به خاطر داشتن رابطه فامیلی با مهدی محمدنبی، دبیرکل سابق فدراسیون وارد فدراسیون شدم. در این مدت هرچه دوست داشتند، نوشتند و گفتند. اما یکبار برای همیشه باید به افرادی که دنبال سوژه هستند بگویم که من در زمان دبیرکلی آقای دانشور در فدراسیون فوتبال استخدام شدم. روزی هم که وارد فدراسیون شدم، سنم کم بود و دیپلم داشتم و نمیتوانستم پستی مهمتر و بالاتر از تایپیستی و حضور در دبیرخانه داشته باشم.»
ارتقای سمت بعد از 10 روز
پلههای ترقی را با سرعت طی میکند. پس از تنها گذشت 10 روز فعالیت در دبیرخانه اتفاق بزرگی برای او با تغییر محل کارش رخ میدهد. پریا شهریاری به این شکل ماجرا را روایت میکند: «هر انسانی وقتی برای کار کردن وارد یک مجموعه میشود، فرصت دارد تا پیشرفت کند. من تایپیست دبیرخانه بودم. به واسطه همین کار با سایر کمیتهها و مسئولان مجموعه ارتباط نزدیک کاری داشتم. من تقریبا 10 روز به همین عنوان کارها را انجام میدادم که آقای دانشور وقتی تلاشها و کار من را زیر نظر داشت، تصمیم گرفت از دبیرخانه به دفتر ایشان منتقل شوم. به همین ترتیب بعد از 10 روز من شدم رئیس دفتر و منشی دبیرکل فدراسیون فوتبال.»
کار، ادامه تحصیل و تقویت زبان انگلیسی
اگر پریا شهریاری در همان دبیرخانه فدراسیون به کارش ادامه میداد امروز به سمت ریاست کمیته فوتبال ساحلی میرسید؟ جواب این سوال بدونشک منفی است. حضور در کلیدیترین دفتر کاری مجموعه فدراسیون فوتبال بعد از دفتر رئیس، فضای بهتری را برای فعالیت در اختیار او قرار داد و از طرفی بهترین فرصت بود برای پیشرفت بیشتر. خودش میگوید: «همزمان با اینکه در دفتر دبیرکل کار میکردم، در سال 1383 با موفقیت در کنکور وارد دانشگاه شدم و در رشته تربیتبدنی ادامه تحصیل دادم. با زحمت بسیار زیاد با معدل ممتاز لیسانس تربیتبدنی گرفتم و وارد دوره کارشناسی ارشد در گزارش مدیریت ورزشی شدم. زبان انگلیسی را نیز فرا گرفتم.»
انتقاد از فردوسیپور و رسانهها
دوره دبیرکلی نبی، نقطه اوج پیشرفتهای شهریاری بود. شاید به همین دلیل است که خیلیها تصور میکنند به خاطر پارتی این مقام مسئول، بعد از مدتی به یکباره از سمت منشی و هماهنگکننده امور دفتر دبیرکل، به عضویت دپارتمان فوتبال ساحلی بانوان درآمد. پریا شهریاری درباره تمام حرف وحدیثها و جنجالهای رسانهای که برای او به وجود آمد این صحبتها را مطرح میکند: «من خیلی اذیت شدم. پیشرفت کردن یک خانم در یک مجموعه جرم نیست! خیلیها بدون اینکه تحقیق کنند، گفتند با پارتی آقای نبی به این سمت رسیدم. حتی فردوسیپور در برنامه نود به این نکته غلط اشاره و طوری به مردم وانمود کرد که من با رابطه و پارتی وارد چارت مدیریتی فدراسیون شدم.»
راهاندازی فوتبال ساحلی زنان
و رسیدن بهعنوان ریاست
پریا شهریاری براساس آنچه خودش تعریف میکند در سال 1388 و با حمایت مهدی محمدنبی و مدیران فدراسیون فوتبال به عضویت دپارتمان فوتبال ساحلی بانوان درآمد. یک پیشرفت بزرگ بعد از 6سال فعالیت که به این شکل روایتش میکند: «براي قبول اين مسئوليت برنامهريزي مفصلي انجام دادم. به محض شروع کار، پيشنهاد تشكيل فوتبال ساحلي بانوان را به مديريت فدراسيون ارایه دادم. آن روزها مخالفتهاي بسيار زيادي با تشكيل فوتبال ساحلي بانوان وجود داشت اما ايستادم و در جلسات مختلف هياترئيسه از اين طرح دفاع كردم. من تلاش بسيار زيادي كردم که مسئولان فدراسيون و دستگاههاي ديگر را متقاعد كنم تا فوتبال ساحلي بانوان راهاندازي شود. به آنها با دليل و مدرك ثابت كردم ميشود اين كار را در ايران انجام داد. خوشحالم كه تلاشهاي من نتيجه داد و اين اتفاق افتاد.» او ادامه میدهد: «آقاي كفاشيان بارها به من گفت كه به بخش آقايان هم كمك كنم و اين تغييرات را در آنجا هم انجام بدهم. اما با مديريت وقت کمیته فوتبال ساحلي به هيچ عنوان نميتوانستم كار كنم. هميشه عذر و بهانه ميآوردم كه اين اتفاق رخ ندهد. در نهايت وقتي مديريت تغيير كرد، در سال 1390 بهعنوان رئیس دپارتمان فوتبال ساحلی کل کشور انتخاب شدم.»
تغییرات اساسی
در فوتبال ساحلی با حمایت دبیرکل
روزهای ابتدایی کار در کمیته فوتبال ساحلی، تیمملی در جامجهانی در بین 16 تیم حاضر رتبه آخر را کسب کرده بود. فوتبال ساحلی ایران ورزشگاه استاندارد نداشت و مربیان بدون داشتن مدرک مربیگری فعالیت میکردند. ليگ فوتبال ساحلي هم در گروه شمال و جنوب با بينظميهاي غيرقابل تحمل برگزار ميشد و درواقع ليگ سراسري وجود نداشت. به همین ترتیب باز هم برنامهای 5 ساله برای توسعه فوتبال ساحلی تدوین میشود و با نفوذ نبی این برنامه به تصویب هیأترئیسه برای اجرایی شدن میرسد. ورود توپهای استاندارد، تغییرات مثبت در تیمملی و رسیدن به رنکینگ ششم جهان و قهرمانی در جام بینقارهای و همچنین ساماندهی لیگ از اقدامات انجام شده بود.
اشکم را درآوردند اما...
هنوز خیلیها او را نمیشناسند. بسیاری از افرادی هم که با نام او آشنایی دارند همچنان فکر میکنند که به خاطر حمایتهای بیدریغ دبیرکل سابق فدراسیون از منشی بودن به سمت ریاست کل دپارتمان فوتبال ساحلی کشور رسیده است. جالب اینجاست که چند ماه قبل شهریاری حتی گزینه نایبرئیسی فدراسیون فوتبال هم شد و قرار بود جانشین الهه عربعامری شود که خودش این پیشنهاد را نپذیرفت. او بهخاطر تمام شایعاتی که دربارهاش وجود داشته در تمام این سالها سعی کرده است که در سایه فعالیتهایش را ادامه بدهد. پریا شهریاری در پایان درباره شایعات جملات جالب دیگری هم به زبان میآورد: «نميدانم چرا بعضيها برايم شايعه درست كردند. من در تمام اين سالها ميتوانستم يك كارمند معمولي در فدراسيون باقي بمانم. اما تلاش كردم پيشرفت كنم. جرم نكردم كه برايم شايعه درست كنند. من كارهاي زيادي انجام دادم و خيليها برايم مشكل ايجاد كردند. بعضي مواقع از فشار شايعات و تندی آنها، اشك من را هم درآوردند اما باز هم به هدفي كه داشتم فكر كردم. در تمام اين سالها خيليها تلاش من را نديدند و اذیتم کردند. سعي كردند من را زير سوال ببرند. اما شرايط امروز فوتبال ساحلي و پنجمي ما در جهان شايد بهترين جواب براي تمام آن افراد بوده باشد.»