پدیده Phenomenon:
هر چیزی که در جهان هستی وجود دارد، اعم از طبیعی و غیرطبیعی (مربوط به بشر و آثار بشری)
مخاطرهHazard :
آن دسته از پدیدههایی را گویند كه جامعهای را در معرض تأثیرات خود داشته و پتاسيل آسیبزدن به جان، دارايي، اعتبارات، توانمنديها و محیطزیست آن را دارند. این مخاطرات يا طبيعي هستند (Natural) مانند گسل، نزولات آسمانی، گرما و سرما، بادهای تند، آتشفشان غیرفعال، برف انباشتهشده روی ارتفاعات و... يا مصنوع بشرند(Manmade) مانند سد، بمب، هواپیما، صنایع شیمیایی، هستهای...
این مخاطرات، ممکن است که در داخل قلمرو جامعه موردنظر ما قرار داشته باشند یا اگر هم در خارج از جامعه ما قرار دارند اما تناوب، شدت و وسعت وقوع آنها قطعا بر جامعه ما تاثیرگذار است.
تهدید Threat:
تظاهرات، صورت و حالت ضربهزننده و خسارتبار و مختلکننده حاصل از مخاطرات كه میتواند آسیبها و خساراتی را بر جامعه (انسانها و متعلقات آنان) وارد سازد.
این تهدیدات نیز يا طبيعي هستند (Natural) مانند سيل، زلزله، بهمن، صاعقه، طوفان، رانش و... يا ساخته دست بشر(Manmade) مانند شکستن سد، انفجار بمب، سقوط هواپیما، نشت مواد خطرناک، آتشسوزي، جنگ و تروريسم.
بنابراین، کوه آتشفشان یک مخاطره یا Hazard است. وقتی تودههای خاکستر از دهانه آن متصاعد شود، تهدید است برای هواپیماها و اگر تودههای مذاب از آن سرازیر شود، تهدید است برای جوامعی که در مسیر مذابها قرار دارند. یک سد، با میلیونها مترمکعب آبی که در پشت آن ذخیره شده است، یک مخاطره محسوب میشود، زیرا پتانسیل آسیبزدن به جوامع پاییندست را دارد. این سد در اثر فرسودگی و مراقبت ناکافی میتواند به تهدید تبدیل شود. لولهکشی گاز در منزل فینفسه یک مخاطره است. وقتی بوی گاز را استشمام کنید، با تهدید مواجه شدهاید. هواپیمایی که از فراز آسمان یک شهر میگذرد، یک مخاطره است و زمانیکه دچار نقص فنی میشود، دیگر یک تهدید است.
حادثه، تصادف: Accident
رخداد یا واقعهاي ناخواسته، ناگوار و خسارتبار (جانی و مالی)، تحتتأثیر مخاطرات اما محدود كه اگرچه پاسخ اضطراري به آن ضروري است اما پتانسيل مختلکردن روند طبیعی جامعه را ندارد و اغلب توسط نيروها يا تيمهاي تكمأموريتي محلي مانند اورژانس، امدادونجات و آتشنشاني قابل كنترل است. مانند سقوط یک فرد در چاه، تصادفات محدود رانندگی که منجر به تلفات انبوه یا اختلال در ترافیک نشود، رفتن یک اسکیباز به کام بهمن.
سانحه: Incident
رويداد یا حادثهای خسارتبار كه توسط مخاطرات طبيعي (سيل، زلزله، طوفان و...) يا انسانساز (آتشسوزي و...) ايجاد ميشود، پاسخ اضطراري به آن ضروري است، زیرا روند طبیعی جامعه را مختل کرده و درصورت عدم اقدام بهموقع و موثر ميتواند توسعهیافته و به Disaster تبدیل شود. مقابله با سانحه اغلب تداخل نيروها و تيمهاي سازماندهیشده متعددي را از دستگاههاي پاسخگو، تحت مدیریت و فرماندهی یکپارچه ميطلبد. مانند تصادفات زنجیرهای در جادهها، آتشسوزی در کارخانه، ساختمان یا جنگلها، سقوط بهمن روی جاده یا روستا، زلزله، سیل و...
بليه: Disaster
(در ايران به بحران ترجمه ميشود)
سانحهاي است مهارنشده و رو به گسترش كه كنترل آن از توان، امكانات و منابع محلي خارج است و طي آن تأسيسات زيربنايي و روند طبیعی جامعه کاملا دچار اختلالشده، جان و مال انسانهاي زيادي آسیبدیده و دچار تهديد جدي ميشود.
بحران: Crisis
يك وضعيت اضطراري كه نياز به پاسخ داشته ميتواند در سياست، امنیت، اقتصاد، فرهنگ يا در هر روند برنامهريزيشده و زيربنايي جامعه اختلال جدي ايجاد كند، مانند كودتا، بحران اقتصادي، فرهنگي يا بيكاري، منازعات مسلحانه و اغتشاشات.
آسيبپذير: Vulnerability
نقاط ضعف يك جامعه از نظر موقعيت اقليمي، مقاومت و وضعيت سازهها، آمادگي انسانها و آمادگي سازمانهاي ذيربط در مقابل تهدیدات.
خطرپذيری: Risk
خسارات احتمالي سوانح بر جان، اموال، سلامت، محیطزیست، نسلهای آینده، سرمایهها و خدمات جوامع كه در آينده ميتواند ايجاد شود. خطرپذيري، رابطه مستقيم با ماهيت مخاطره (شدت، وسعت و تواتر وقوع) و آسيبپذيري جامعه و رابطه عكس با كارايي مديريت بحران و ظرفیتهای (نقاط قوت) جامعه دارد.
كاهش خطرپذيري: Risk Reduction
تمهيدات و راهبرد از پيش طراحيشده جهت ایجاد آمادگی (Preparedness) و كاهش آسيبپذيري (Vulnerability Lessen)، افزايش توانمندي(Capacity Building) يك جامعه و همچنين پيشگيري از حدوث مخاطرات(Prevention) و اينكه مخاطرات در صورت بروز، خسارات كمتري را از خود به جاي گذارند(Mitigation) .
پيشگيري: Prevention
تمهيداتي كه جهت جلوگيري از وقوع يا خسارات جاني و مالي مخاطرات انديشيده و اجرا ميشود، مثل احداث سد و ایجاد پوشش گیاهی جهت جلوگيري از جاريشدن سيل يا نصب دكلهاي ضدصاعقه روي سازههاي بلند به منظور پيشگيري از خسارات ناشي از صاعقه یا به حداکثر رساندن تمهیدات یا ضریب ایمنی پرواز هواپیماها برای پیشگیری از سقوط.
كاهش شدت خسارات سوانح و بلایا (یا کاهش آثار مخاطرات): Mitigation
اقداماتي كه طي آن چنانچه نتوان از حدوث سانحه يا بليه جلوگيري کرد، در عوض بتوان آثار زيانبار و خسارتآور آن را به حداقل رساند، مانند مقاومسازي ساختمانها و تأسيسات زيربنايي در مقابل زلزله، آمادگيهاي لازم از نظر برنامهريزي، سازماندهي، آموزش و تمرين جهت مقابله بهموقع و موثر با سانحه يا پاسخ كارآمد و كنترل موثر سانحه پس از حدوث آن. در برخی رفرانسها، پيشگيري یا Prevention را زیرمجموعه Mitigation قلمداد میکنند و در تعریف Mitigation اینگونه بیان میدارند که عبارت است از تمهیدات و اقداماتی که یا از وقوع رخدادهای خسارتبار جلوگیری میکند یا در صرت وقوع از شدت و خسارات کاسته یا بهطورکلی پیامدهای آن را به حداقل ممکن میرساند.
آمادگي: Preparedness
وظايف و فعاليتهاي برنامهريزيشده جهت ايجاد، حفظ و بهبود تواناييهاي جامعه یا سازمان بهمنظور پيشگيري، كاهش خسارات، محافظت، واكنش و بازسازي در سوانح و بلايا. اقداماتی از قبیل برنامهریزی، سازماندهی، تجهیز، آموزش، تمرین و مانور و نهایتا بازنگری و بهروز نگهداری سیستم.
مقابله یا پاسخ: Response
شامل اقدامات فوري و سيستماتيك حين سانحه جهت نجات جان انسانها، حفاظت از اموال، داراییها، شریانهای حیاتی و برآوردن نيازهای ضروری نظير سرپناه، غذا، آب، بهداشت و امنيت است.
آمادگي جهت مقابله با سانحه: Preparedness for Response
آن بخش از برنامهريزي، سازماندهي، جذب، آموزش منابع انساني، تجهيز و تمرين جهت پاسخ موثر به سانحه.
احيا، بازیابی، بهبود یا بازگشت به حالت طبيعي: Recovery
ارایه، هماهنگي و اجراي خدمات و برنامههاي بازتوانی، بازسازي و ترميم مناطق آسيبديده از سوانح و بلايا و اقدامات اساسي جهت بازگرداندن وضعيت اقتصادي، سياسي، رفاهي، محيطي و سلامت جامعه به وضعيت عادي در میانمدت و بهصورت موقت (بازتوانی یا Rehabilitation) و بلندمدت و اساسی (بازسازی یا Reconstruction). بهعنوان مثال، اسکان بازماندگان از سوانح و بلایا در کانکس یا چادر، بازتوانی و ساخت بناهای فروریخته و اسکان مردم در ساختمانهای مسکونی، بازسازی محسوب میشود. حسب تعریفی دیگر، درمان و بازگرداندن انسانها به وضع طبیعی را از نظر روحی، جسمی و حتی اجتماعی، بازتوانی گفته و ترمیم و ساخت مجدد اجزای فیزیکی و سازههای جامعه را بازسازی قلمداد میکنند.
نجات: Rescue
اقدامات اضطراري جهت يافتن، رهاسازي، اقدامات درمان اضطراري و انتقال قربانيان سانحه توسط نيروهاي مجهز و آموزشديده.
امداد: Relief
اقدامات اضطراري جهت بقاي انسانهاي نجاتيافته و بازمانده از سوانح و بلايا نظير سرپناه اضطراري، تغذيه، بهداشت و تأمين آب و پوشاك.
مركز یا ستاد عملیات اضطراري:
(Emergency
Operating Center (EOC
فضا يا ساختماني كه جهت استقرار مسئولان و نمايندگان دستگاههاي ذيربط در مديريت بحران طراحي شده است تا در اين مكان هماهنگي بينبخشي و تصميمسازي با توجه به اطلاعات دريافتي به منظور پشتيباني هدايت عمليات مقابله با سانحه انجام پذيرد.
در واقع این مرکز، ماهیت ستادی داشته و فرماندهی نمیکند، بلکه با مدیریت صحیح منابع و هماهنگیهای لازم، از فرماندهی میدانی سانحه حمایت میکند.
سامانه مدیریت سانحه:
IMS) Incident Management System)
سامانهاي يكپارچه است كه در تمام سطوح كشوري (تحتعنوان NIMS)، استاني، شهري، محلي و سازمانی قابل اجرا است و در سوانح و بلایا، بدون توجه به علت، اندازه و پيچيدگي آنها همه سازمانها را به شكلي موثر و كارآمد براي پيشگيري، ايجاد آمادگی، ارایه پاسخ و بازگشت به حالت طبيعي، همراستا ميکند. این سامانه در شرایط اضطراری (بحران)، فرماندهی ستادی را تشکیل میدهد که در EOC یا مرکز عملیات اضطراری مستقر میشود.
سامانه فرماندهي سانحه:
ICS) Incident Command System)
سامانه و سازوكاري عملياتي و اصطلاحا میدانی شامل ساختار سازمانی، برنامه، تجهیزات، دستورالعملهای عملیاتی استانداردشده که مأموریت آن در زمان پاسخ بوده و پست آن (ICP) در نزديكي منطقه سانحهديده جهت انجام اقدامات ميداني به منظور ارایه خدمات فوریتی، نجات، امداد، کنترل خسارات وارده بر تأسیسات حساس و محیطزیست و نیز ارایه ساير خدمات پشتیبانی به حادثهديدگان در صحنه عملیات استقرار مییابد.
برنامه براي بليه (بحران):
DP) Disaster Plan)
قسمتي از برنامهريزي استراتژيك يا راهبردي يك سازمان/ جامعه كه در آن اشارههاي اجمالي و كلي به برنامهها، فعاليتها و روشهاي مديريت بحران در تمام ابعاد آن (پيشگيري، كاهش آثار مخاطرات، آمادگي، مقابله و بازسازي) شده است.