علیاکبر قاضیزاده مترجم کتاب «تجربههای ماندگار در گزارشنویسی»
پس از انتشار گزارش گورخوابها در روزنامه شهروند موج واکنشها به این گزارش از سوی اهالی سیاست، هنرمندان و کاربران شبکههای اجتماعی به راه افتاد اما مسأله مهمی که درخصوص این گزارش از نظرگاه ارتباطی وجود دارد این است که این گزارش علاوه بر موجی که به راه انداخت، چه خاصیت و پیامدی در پی دارد و چه تأثیر ملموسی بر وضع جامعه میتواند داشته باشد. با خواندن این گزارش بسیار متاثر شدم. متاثر از اینکه هموطنان من چنین وضعیتی دارند اما تاسف بیشتر برای زمانی است که گروههای سیاسی پس از این گزارش سعی کردند استفاده خود از آن را ببرند.
سوالی که پس از انتشار این گزارش مطرح میشود این است که در وضع کنونی کشور چند نفر را داریم که دچار این معضل هستند؟ متاسفانه هنوز نمیدانیم از جمعیت 80میلیونی کشور چند نفر دچار این معضل هستند. این سوالها مرحله دوم نوشتن گزارشهایی درباره وقایع تلخ جامعه باید باشد. وظایفی که روزنامهنگاری ما را از روزنامهنگاری رویدادمحور به سمت روزنامهنگاری فرآیندمحور میکشاند. متاسفانه یکی از آفتهای روزنامهنگاری در کشور ما این است که برخی روزنامهنگاران موارد نادری را درباره یک موضوع تلخ پیدا میکنند، احتمالا کسانی هم از این افراد فیلم و عکس تهیه کرده و به انتشار آن میپردازند اما این واکنش صرفا بهعنوان یک رویداد دیده میشود و پیگیری درخصوص آن وجود ندارد.
این نوع نگاه باعث میشود در دورهای کوتاه احزاب این معضلات را به گردن یکدیگر بیندازند و چنین گزارشهایی بدون اینکه خود بخواهند تبدیل به فرصتی برای کسانی میشود که میخواهند کشور ما را بدبخت نشان دهند. این موضوع با منافع ملی ما در تضاد است. نباید از این اتفاقها بهعنوان رخدادهایی پرسوز وگداز برای درآوردن اشک مخاطب استفاده شود، بلکه باید به فکر ریشهکنی آن از طریق پیگیری مسئولان بود. اینجاست که روزنامهنگاری واقعی وارد میدان میشود و با پیگیری این معضلات در بازههای زمانی مشخص اهالی سیاست را نسبت به حل آن ملزم میکنند.
یکی از ملزومات نوشتن گزارش خوب در روزنامهنگاری دنیا، گزارشگری مستدل و میدانی است. گزارش باید حاوی تحلیل دقیق و آمار مشخص باشد و همچنین به تحلیل میدانی وسیع نیاز دارد. با نشاندادن یک تصویر دلخراش یا یک صحنه نمیتوان پیام گزارش را به مردم القا کرد. یکی از پایههای گزارشنویسی یافتن اطلاعات دقیق است. گزارشی که در روزنامه شهروند منتشر شد، گزارش بسیار تاثیرگذاری بود اما مایه تحقیقی در آن کم بود و به همین دلیل نمیتوان انتظار حل مشکل از آن داشت. اگر روزنامهها همین معضل را به شکل پیگیر و دنبالهدار دنبال کنند و به ارایه خبر، مصاحبه و گزارش درباره آن بپردازند، میتوان گفت گزارشی در جامعه پیامد داشته است. گزارش گورخوابها به سرعت در جامعه صدا کرد اما فقط ایجاد تأثیر کرد و پیامدی به دنبال نداشت. گزارش خوب، گزارشی است که پیامد داشته باشد. درباره گزارش پیامددار مثالی میزنم، یکی از مثالها درخصوص گزارشنویسی درست در جهان مربوط به گزارشی درباره زایمانهای غیرطبیعی بود. در این گزارش درخصوص قرصهای غیربهداشتی تحقیق میدانی صورت گرفته بود. این گزارش سبب شد تا قوانین بهداشتی در اروپا و بسیاری از کشورهای دنیا تغییر کند. قوانین مربوط به تولید دارو و قرصها با نظارت بیشتری وضع شد و افراد بسیار زیادی را زیر پوشش قرار داد. بنابراین ایجاد موج به تنهایی برای یک گزارش مطلوب نیست، بلکه ایجاد تغییر در قوانین و جامعه هدف نهایی گزارش میتواند باشد.
وجود فقر، فساد، بیکاری و بسیاری دیگر از مشکلات جامعه را همه میدانند. نه اینکه نباید درباره این موضوعها گزارش تهیه شود، گزارش نوشتن درباره این موضوعات لازم است اما کافی نیست. زمانی گزارش پیامد خواهد داشت که به نوع درستی ارایه شده باشد و مهمتر از آن اینکه پیگیری درخصوص آن وجود داشته باشد.