چالش‌سازی در برهه حساس کنونی!
 

 

سوشیانس شجاعی‌فرد طنزنویس

[email protected]

یک سطل آب یخ، فقط یک سطل معمولی آب یخ نبود! موجی بود که جامعه را غرق خود کرد! (البته آن بخش اینترنت زده جامعه را! وگرنه روستایی بنده خدا که خبر از این بازیها ندارد و مشغول آبیاری مزرعه‌اش با بطری آب معدنی است!) بعد هم که انواع دیگری از چالشها ساخته و پرداخته شد و حالا حالا هم قصد فرو...  فرو...  فرو نشستن ندارد! ما هم که بیکار، داشتیم جدول روزنامه حل می‌کردیم، رسیدیم به یک کلمه سخت، گفتیم به جای جدول حل کردن بنشینیم چند تا چالش ایجاد کنیم، مردم و مسئولین یک وقت بدون تفریح نمانند!
چالش سوتی ندادن در گزارش: ما از وقتی طرح چراغ خاموش جمع‌آوری آنتهای ماهواره شروع شده، دیگه ماهواره نداریم و مجبوریم فوتبال‌ها را از کانال‌های ایرانی دنبال کنیم. بنده گزارشگرهای عزیز مخصوصا آن جوادشان را به چالش گزارش کردن فوتبال با زیر 20 سوتی دعوت می‌کنم! شما 19 تا سوتی بدی برنده‌ای!
چالش دعوت به رفتن به صدر جدول!:  تیم تراکتورسازی تبریز، ضمن دادن وعده قهرمانی، پرسپولیس تهران و ذوب‌آهن اصفهان را به چالش صدرنشینی صدر جدول دعوت کرد!چالش سخنرانی برای صندلیها:  از ساعت چند این صندلیها خالیه؟! هشت؟! هفت؟! چن... شیش؟! من... تعدادی اسم دارم...در جیبم... نمی‌دونیم چرا... هروقت می‌خوایم دست کنیم... جیبمون... دستمال کاغذی در بیاریم...که دماغمونو پاک کنیم... یک عده داد میزنن... فریاد میزنن... میگن نکنید... مخلص آقای رئیس هم هستیم! من همه رئیس‌جمهوران... دولت‌های بعد از جنگ رو... دعوت می‌کنم... به چالش افشاگری... برای صندلی‌های خالی! زنده باد بهار... زنده باد بهار...
چالش پیدا کردن دستشویی تمیز: از ساعت چند دنبال یک دستشویی تمیز می‌گردید؟! هشت؟! هفت؟! شیش؟! من فقط اومدم توی این پاراگراف که جمله‌ام رو تکمیل کنم و بگویم:  و باز هم زنده باد خودم! و گرنه پیدا کردن دستشویی تمیز و حتی یک دره تمیز، چه ربطی به من دارد!
چالش چاله چوله‌های شهر تهران:  بنده شهردار غیرتمند تهران را به پیدا کردن یک خیابان بدون چاله چوله، بدون گودبرداری، بدون سد معبر مغازه‌ها، دعوت می‌کنم! همچنین از این فرصت و تریبون استفاده کرده و خواستار تفکیک جنسیتی گربه‌ها و موشهایی هستم که از سر و کول شهر بالا می‌روند، البته می‌دانم مسئولیت این گونه امور پیش پا افتاده با شهردار غیرتمند نیست، ولی منعمان را برآوردن دعای رعیت شایسته باشد!
چالش تهرانگردی: من واقعا نمی‌دانم این رئیسان شورا و رئیس فراکسیون‌ها و امثالهم برای چی وقتشان را برای لابیگری و کارهای سیاسی تلف می‌کنند. بنده تمام رئیسان سیاسی و غیر‌سیاسی و شهری و روستایی و بین‌شهری و خطی را دعوت می‌کنم به چالش تهرانگردی! بله! تهرانگردی مهم‌تر است یا چند تا رأی بی‌ارزش در شورای شهر؟! چقدر در بند پست و مقام هستید؟! شما اصلا می‌دانید اولین ساختمان بلند تهران کجا ساخته شده؟ اصلا می‌دانید پیتزا داوود کجاست؟! شما اصلا می‌دانید اولین چلوکبابی تهران کجا بوده؟! می‌دانید پامنار چند قدم است؟ می‌دانید فاصله پیچ امین‌الدوله تا پیچ شمیران چقدر است؟! نمی‌دانید دیگر!
چالش گیر ندادن پلیس:  بنده یک پسر جوان ایرانی هستم.  با دو نفر پسر دیگر سوار بر یک پراید قصد رفتن به شمال را داریم! مسیرمان هم جاده چالوس است. شکر خدا طیب و طاهر هم هستیم و حتی یک نخ سیگار هم نداریم! بنده و دوستانم برادران محترم نیروی انتظامی را به چالش گیر ندادن و نگشتن کل ماشین و بی آبرو نکردن ما جلوی کل مسافران جاده چالوس و اعتماد و احترام به خودمان دعوت می‌کنم! شماره حساب موسسه خیریه محک رو هم یادداشت کنید!
چالش عمل کردن به وعده:  اون از برکناری فله‌ای در پرسپولیس، آن از نگرانی معاونت سلامت وزارت بهداشت راجع به ورشكستگی شرکتهای لبنی (حالا وضع مالی شرکت‌های لبنی لابد به معاون سلامت ربط دارد دیگر!)، این از وضع لغو کنسرت‌ها، باز هم این از انفعال و بی‌تفاوتی درباره مشترکین پر مصرف آب و آفت مگسگ سفید و آتش‌سوزی جنگل‌ها.  آن از عملکرد بانک مرکزی درباره تجارت الکترونیک و کارمزدها.  بنده مسئولان دولت جدید را به عمل کردن به وعده تکرار نشدن سال‌های 84 تا 92 دعوت می‌کنم! سخت هست، ولی دعوت می‌کنم! حالا درست است که ما طرفدار دولتیم، ولی دلیل نمی‌شود چشم‌هایمان را ببندیم!


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/7808/چالش‌سازی-در-برهه-حساس-کنونی!