عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران:
 
اعتدال و اصلاح‌طلبي هيچ منافاتي ندارند
 
| صبا شعردوست | خبرنگار |
 

 مدتی است، بحث اعتدال در کشور به صورت فراگیر مطرح می‌شود اما با این وجود هنوز ماهیت و هویت این اعتدال مشخص نیست.  این‌که اعتدال یک جریان است یا گفتمان  یا یک روش.
موضوع اعتدال در اداره کشور از دولت دوم آقای خاتمی به‌صورت جدی مطرح شد و آقاي یونسی وزیر اطلاعات وقت، با کمک خانه احزاب جلسات متعددی در این خصوص برگزار کرد که آقای آشنا به نمایندگی از وزارت در جلسات شرکت می‌کردند. در آن زمان بحث این بود که معتدلین دو جناح عمده سیاسی کشور در کنار هم و با همکاری یکدیگر خود را برای اداره کشور آماده کنند و افراطیون دو جناح به‌تدریج از عرصه اجرایی کناره‌گیری کنند.  پس از بحث‌های مفصلی یک همایش دوروزه برگزار و چند جلد کتاب نیز در این خصوص منتشر شد. تیمی که در مرکز تحقیقات استراتژیک با آقای دکتر روحانی همکاری می‌کردند درواقع همان مباحث را به راهبرد دولت آقای روحانی تبدیل کرده و شعار اعتدال از متن این مباحث استخراج شد.
 یعنی در زمان دولت آقای خاتمی برنامه‌ریزی می‌شد که دولت بعدی دولت اعتدال باشد؟
بله. دولت آقای خاتمی به این نتیجه رسیده بود که باید اعتدال مبتنی بر عقلانیت سکان اجرایی کشور را برعهده بگیرد و مقدمات تدوین این راهبرد نیز انجام شد ولی نتیجه انتخابات 84 و سرکار آمدن شاخه افراطی اصولگرا همه معادلات را بر هم زد. در انتخابات 92 آقای دکتر روحانی به خوبی از این راهبرد بهره جست و با شعار اعتدال وارد انتخابات شد، البته این بدان معنی نیست که این شعار و این راهبرد موجب پیروزی آقای روحانی شد بلکه فقط واکاوی منشأ این شعار مدنظر است، البته ریشه‌های اصلی اعتدال در مشی آیت‌الله‌ هاشمی‌رفسنجانی و عملکرد دولت ایشان نمونه عملی قابل ذکر است که در دولت دوم آقای خاتمی مورد توجه قرار گرفت. بنابراین آقای روحانی هم به‌دلیل قرابت جدی با آیت‌الله‌ هاشمی‌رفسنجانی، هم به‌دلیل همکاری با تیمی که در دولت آقای خاتمی درخصوص اعتدال کار می‌کردند ظرفیت کافی برای بهره‌برداری از این مفهوم را داشت و استفاده کرد.  
 گفتید که آقای روحانی به رأی اصلاح‌طلبان نیاز داشت و به نوعی این مسأله پذیرفته شده است که رأی اصلاح‌طلبان نقش مهمی در سرنوشت انتخاباتی آقای روحانی داشت.  به نظر شما این مسأله منافاتی با جریان اعتدال ندارد؟ بالاخره یک کفه ترازو سنگین‌تر به نظر می‌رسد؟
نه، اعتدال با اصلاح‌طلبی هیچ منافاتی ندارد و اصولا اصلاح‌طلبی به‌روش اعتدالی بهتر به مقصود می‌رسد.  اعتدال به معنی دوری از افراط و تفریط است و طبیعی است که افراط و تفریط در حصول به هدف بازدارنده است.  
 نکته‌ای هم درباره نسبت اعتدال با جریان‌های حاکم در کشور مطرح است؛ این‌که این نسبت چطور تعریف می‌شود؟ بالاخره اعتدالیون هم اصولگرا هستند و هم اصلاح‌طلب.  پس چطور باید نسبت آنها را با جریاناتشان تعریف کرد؟
همانطور که گفتم اعتدال یک روش و یک مشی رفتاری است که بستری مناسب برای تحقق برنامه‌های دولت ایجاد می‌کند و نمی‌توان آن‌را به‌عنوان یک جریان سیاسی قلمداد کرد، درحالی‌که دو جریان سیاسی عمده کشور دارای شناسنامه، پیشینه و کارنامه مشخصی هستند و البته در بعضی از حوزه‌ها هم همکاری تنگاتنگی داشته‌اند. در بعضی موارد هم نگاهشان به مسائل اساسی جابه‌جا شده است. مثلا اصولگراها که معتقد به اقتصاد آزاد بودند در دولت‌های نهم و دهم بیشترین حضور دولت در اقتصاد را رقم زدند و اصلاح‌طلبان که در دولت‌های اوایل انقلاب گرایش به اقتصاد دولتی داشتند بیشترین منتقد رفتار دولت نهم و دهم بودند که البته بخشی از اصولگراها هم انتقادی کردند. اما در حوزه سیاسی اختلاف نظر اصولگراها و اصلاح‌طلبان جدی است و دولت از این حیث به اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر است و همچنین در حوزه فرهنگ اختلاف نظر وجود دارد.  
 جالب است که آقای روحانی پیشینه اصلاح‌طلبی ندارند اما به تفکر اصلاح‌طلبان نزدیک‌تر هستند.
بله، آقای دکتر روحانی امروز در حوزه سیاسی و فرهنگی بیشتر به اصلاح‌طلبان نزدیک است و البته شخصیت‌های دیگری هم هستند که نگاه متفاوتی پیدا کرده‌اند که بسیار مورد احترام اصلاح‌طلبان هستند.  
 از انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته که بگذریم به انتخابات آینده مجلس می‌رسیم.  به‌طورکلی نظر شما درباره آرایش جریان‌های سیاسی در انتخابات مجلس آینده چیست؟
در انتخابات آینده به همان نسبتی که انتظار وحدت اصلاح‌طلبان جدی است احتمال انشقاق در جبهه اصولگرایی زیاد است. اصولگرایان به‌دلیل ضربه سنگینی که از دولت‌های اصولگرای نهم و دهم خورده‌اند، نمی‌توانند زیر یک پرچم گرد آیند و پیش‌بینی می‌شود حداقل به سه شاخه تقسیم شوند، درحالی‌که اصلاح‌طلبان براحتی حاضر نیستند تجربه موفق انتخابات ‌سال 92 را نادیده بگیرند. البته دو عامل دیگر هم در پیروزی اصلاح‌طلبان دخیلند.  نخست رفتار شورای نگهبان و دوم عملکرد دولت. اگر دولت به انتظارات طرفداران خود پاسخ مناسب دهد و انتخابات در چارچوب قانون انجام شود احتمال کسب اکثریت در مجلس آینده دور از ذهن نیست.  
 این مسأله را که می‌گویند دولت آقای روحانی دولت کارگزارانی است یا به عبارتی به کارگزارانی‌ها نزدیک است را قبول دارید؟
البته دولت از گروه‌های سیاسی مختلفی تشکیل شده ولی مشی کلی دولت به مواضع کارگزاران نزدیک‌تر است. توسعه کشور، ارتقای رفاه مردم، گشایش فرهنگی، توسعه اقتصادی، تعامل با دنیا برای پیشرفت و سازندگی کشور برنامه دولت است که به مواضع کارگزاران بسیار نزدیک‌تر است ولی تعداد عناصر کارگزارانی دولت بسیار اندک است.  
 این مسأله را هم رد می‌کنید که دولت متاثر از برنامه‌ها و سیاست‌های کارگزاران است؟
خیر. گفتم دولت به لحاظ مبانی نظری برنامه‌های اعلامی بسیار به مواضع کارگزاران نزدیک است که البته این نزدیکی به نوع نگاه دولت و کارگزاران به توسعه کشور مربوط است نه مسائل سیاسی. البته کارگزاران در مواردی به عملکرد دولت انتقاد داشته ولی به‌دلیل شرایط سختی که دولت با آن مواجه است خویشتنداری کرده است. مثلا موضوع رفراندوم برای پرداخت یارانه اقدام قابل دفاعی نبود که دولت با وجود عدم اعتقاد به پرداخت یارانه نقدی آن‌را انجام داد. یا ارایه سبد کالا بدون برنامه‌ریزی دولت از دیگر اقدامات غیرقابل دفاع دولت بود که بهتر بود انجام نمی‌شد. دولت امروز بیش از 220‌هزار‌میلیارد بدهی دارد ولی با تحمل مشکلات فراوان منابع مورد نیاز جهت پرداخت یارانه را تجهیز می‌کند. البته عده‌ای در کشور واقعا مستحق مساعدت دولت هستند و حتی بیش از یارانه فعلی باید دریافت کنند. اما دلیلی ندارد دولت منابع محدود خود را صرف پرداخت یارانه به کسانی کند که هیچ نیازی به آن ندارند.  
 به نظر شما چقدر روحانی مخالفانش را می‌شناسد؟
آقای روحانی بسیار به مسائل کشور اشراف دارد. حضور طولانی در مجلس و در هیأت‌رئیسه مجلس و شورایعالی امنیت ملی فرصتی بود که دکتر روحانی تمامی ظرفیت‌های کشور اعم از انسانی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را بشناسد. ایشان تمامی جریانات سیاسی و عناصر سیاسی را بسیار خوب می‌شناسند و طبیعی است که مخالفان خود را هم خوب شناخته باشد. البته مشرب تعامل‌گرای دکتر روحانی موجب شده که او مخالفان جدی نداشته باشند. عمده کسانی که امروز با دولت مخالفت می‌کنند می‌خواهند دولت را درگیر حاشیه‌ها کنند تا عملکرد دولت‌های پیشین واکاوی نشود.  
 به‌عنوان یکی از اعضای حزب کارگزاران نگاهتان به خانه احزاب چگونه است. چون بارها وزیر کشور اعلام کرده که چراغ خانه احزاب را روشن می‌کند اما این چراغ هنوز خاموش مانده است؟
براساس مفاد اساسنامه یک‌سوم اعضا می‌توانند درخواست برگزاری مجمع کنند که همین ظرفیت اساسنامه مورد استفاده قرار گرفته و امضا جمع‌آوری شده است. امیدواریم به‌زودی جهت هماهنگی به وزارت کشور ارسال شود و مجمع تشکیل شود. احیای خانه احزاب مورد حمایت دولت هم هست. بنابراین باید همه کمک کنند که این مهم سریع‌تر انجام شود. درحال حاضر مخالفت جدی در بین احزاب برای برگزاری مجمع وجود ندارد و زمینه برای برگزاری مجمع فراهم است.  
 با همان رویکرد قبلی خانه احزاب فعالیت خواهد کرد؟
واقعیت این است که خانه احزاب یک تشکل صنفی است و باید در چارچوب منافع صنفی احزاب فعالیت خود را انجام دهد. در مواردی موضعگیری سیاسی خانه احزاب را از رسالت اصلی خود دور کرده است که امیدواریم با سازوکاری قانونی زمینه حضور همه گرایش‌ها در خانه احزاب فراهم و چارچوب اصلی فعالیت‌ها صنفی باشد.  
 الان فعالیت احزاب را چطور می‌بینید؟
با روی کار آمدن دولت یازدهم فعالیت احزاب بهتر شده است.  البته بعد از سال‌ها رکود نباید انتظار معجزه داشت. اما به‌تدریج فعالیت‌ها درحال شکل‌گیری است و امیدواریم با توجهی که دولت به فعالیت احزاب دارد بهتر هم بشود.  
 برخی این نقد را متوجه دولت می‌دانند که در حوزه رسانه‌ای رفتار منسجم و بابرنامه‌ای ندارد. شما با این نقد موافق هستید؟ اگر جواب مثبت است چه راهکاری دارید و آسیب‌های دولت در این بخش را چه می‌بینید؟
به نظر نمی‌رسد که دولت در حوزه رسانه برنامه‌ریزی جدی نداشته باشد. اما درحال برنامه‌ریزی جدی‌تری است و اخیرا اقداماتی صورت گرفته که امیدواریم نتایج آن در آینده مشخص شود. بدیهی است دولت باید با توجه به هجمه رسانه‌ای که علیه آن می‌شود قوی‌تر در صحنه رسانه حضور داشته باشد.  
 ظاهرا دولت از فقدان گروهی از تئوریسین‌ها که چهره‌هایی رسانه‌ای و شناخته‌شده باشند، رنج می‌برد.  شاید به همین دلیل است که آقای روحانی مجبور می‌شود در برخی مواقع خودش در عرصه دفاع از دولت وارد شود. با این نظر موافقید؟
بله. موافقم. دولت در این خصوص باید تمهیدات لازم و سریع را به کار گیرد، تا رئیس دولت کمتر در معرض هجمه مستقیم قرار گیرد.  
 برخي مي‌گويندطی ماه‌های ابتدایی دولت شاهد این بودیم که برخی از جریان‌‌های اصولگرای افراطی به دنبال مصادره روحانی به نفع خود بودند. اما زمانی که از دولت ناامید شدند، شاهد شکل‌گیری جریانی از اصولگرایان تندرو در دل جریان کلی اصولگرایی هستیم که به دنبال افزودن به شاخه و برگ خود هستند. تا چه اندازه فکر می‌کنید که این جریان بتواند در افزایش جایگاه سیاسی خود موفق عمل کند.  
در مورد جریانات افراطی بهترین دفاع حمله است.  البته دولت تاکنون بسیار مدارا کرده ولی برنامه دارد در صورت ادامه این رفتارها گوشه‌هایی از عملکرد جریانات همسو و هم‌پیمان با دولت قبلی را افشا کند.  
 چرا هنوز که هنوز است شاهد جدا شدن عملی جریان اصولگرایی میانه‌رو از جریان تندرو نیستیم؟
جریان اصولگرایی تندرو اعتبار سه دهه پیشکسوتان این جریان را هدف قرار داده و به نظرم عقلا و پیشکسوتان این رفتار را تحمل نخواهند کرد.

مصاحبه با «یدالله طاهرنژاد» عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران و سازندگی، کار چندان سخت یا پیچیده‌ای نبود.  البته اگر تمام پیچیدگی‌ها یا چالش‌های مصاحبه درگیر برخی حذفیات از سوی مصاحبه‌شونده نمی‌شد.  با این حال اما وقتی طاهرنژاد ابهامش درباره روزنامه شهروند و تفاوتش با رسانه همشهری قالیباف را دانست، روال مصاحبه تغییر کرد.  طاهرنژاد البته سرسختانه مصر بود درباره حزب کارگزاران و برنامه‌هایش اطلاع‌رسانی نکند و تنها به بخش‌هایی از سوالات ما درباره کارگزاران پاسخ داد. پاسخ‌هایی که بهمان‌ها هم پس از ارسال مصاحبه برای او، دستخوش تغییر شد.  او در این مصاحبه تأکید کرد که برنامه‌ها و عملکرد دولت متاثر از کارگزاران است اما دولت، دولت کارگزارانی نیست.  طاهرنژاد همچنین ساختار جدید کارگزاران و برنامه‌هایش را تشریح نکرد اما از حضور کارگزارانی‌ها در انتخابات آتی مجلس خبر داد. او گفت حضور کارگزاران در انتخابات آینده مجلس، با یک لیست واحد همراه اصلاح‌طلبان و احتمالا اعتدالیون خواهد بود. مشروح گفت‌وگوی «شهروند» با مهندس یدالله طاهرنژاد به شرح زیر است:

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/4487/اعتدال-و-اصلاح‌طلبي--هيچ-منافاتي-ندارند