نیم‌نگاهی به نظام‌ گذران اوقات‌فراغت مردان ایرانی در دوره صفویه
 
قهوه‌خانه‌های صفوی شهرفرنگی با منظومه‌ای از سرگرمی‌ها
 

 

|  همایون نوری‌پناه  |   دانشجوی دکتری تاریخ   |

 دوره صفویه به‌ویژه از لحاظ سیاسی یکی از دوره‌های جالب و نیز پیچیده تاریخ متاخر ایران بوده است. از ویژگی‌های بارز دوره صفویه می‌توان به وجود حکمرانانی قدرتمند اشاره کرد که در گذر از روزگار آشوب پس از ایلخانان، بر همه ایران‌زمین تسلط یافته بودند. صفویان همچنین توجهی فراوان به پدیده شهرسازی، به‌گونه‌ای که امروزه می‌شناسیم، داشتند؛ یعنی شهرهایی که ارکان گوناگون اجتماعی برای برآوردن خواسته‌های شهروندان داشته‌اند.  پدیده‌ای به نام قهوه‌خانه به‌عنوان مثال در شهر دوره صفوی تعریف شده بود. اگرچه در ایران امروزی نیز چنین عنصری دیده می‌شود، شباهت آن اما با نوع صفوی قهوه‌خانه اندک است. قهوه‌خانه عصر صفوی به بیانی بهتر، ایرانی‌شده و شرقی‌شده همان کافه‌هایی است که در فرانسه سده نوزدهم میلادی، محفل گردهمایی بزرگانی چون فیتزجرالد و همینگوی بوده است. روشنفکران جامعه، خوشنویسان و عناصری به‌عنوان نمایندگان بدنه هنر و فرهنگ یک اجتماع، در این قهوه‌خانه‌ها گردهم می‌آمدند. تذکره نصرآبادی، یکی از متن‌هایی است که در جای‌جای آن از قهوه‌خانه‌های فرهنگی دوره صفوی سخن به میان می‌آید. نویسنده تذکره، به‌عنوان مثال از فردی به نام میرزا ترابای اصفهانی یاد می‌کند که چیزی در باب هنر خطاطی نمی‌دانسته تا این‌که در یکی از قهوه‌خانه‌ها به حضور میرعماد خوشنویس مشهور می‌رسد، با وی سخن می‌گوید. پس از آن‌که افتخار شاگردی خوشنویس بزرگ را می‌یابد، به خانه استاد رفته، روزهای متمادی به مشق خط می‌پردازد.
ماجرای آب سیاه‌رنگ داغ
در چایخانه‌های اصفهان
آدام اولئاریوس سفیر دوک هلشتاین آلمان در زمان شاه صفی، به وجود چایخانه و تمایز آن با عنصر قهوه‌خانه اشاره کرده است. به نوشته او چای ختایی خانه، همچون میخانه و قهوه‌خانه، مکانی تفریحی بوده که در آن آب داغ ناشناخته‌ای می‌نوشیدند و همزمان با نوشیدن، نرد و شطرنج بازی می‌کردند. اولئاریوس در سفرنامه‌اش همچنین گزارش داده است که در چایخانه‌های اصفهان آب سیاه‌رنگ داغی می‌نوشند؛ آن آب از پختن گیاهی به دست می‌آید که تاتارهای ازبک از چین می‌آوردند. برخی محققان برآن‌ هستند که این روایت اولئاریوس نشانگر آن است که چای در آن روزگاران در شمار کالاهای معمول در مسیر تجارت جاده‌ابریشم بوده است. چای در دوره صفوی اهمیتی بالا داشت و طبعا جای خود را به‌عنوان یک نوشیدنی تفریحی در میان طبقات عادی جامعه باز کرده بود. بسیارند گزارش‌های سیاحانی که درباره این نوشیدنی سخن رانده‌اند. برای نمایاندن اهمیت چای و چایخانه به گزارش یان استریوس استناد می‌کنیم که کمتر مورد توجه محققان و تاریخ‌نگاران بوده است. استریوس، به روایت ویلم فلور، پژوهشگر تاریخ ایران در کتاب «واقعیت یا خیال، مخاطره‌آمیزترین سفرهای یان استریوس»، به‌ سال 1670 میلادی (1081 قمری) همراه با یک گروه هلندی در جریان سفر در روسیه به اسارت تاتارها درآمده، سپس به ایران برده و به یک ایرانی فروخته می‌شود. وی تصادفا زمانی‌‌که از اصفهان عصر صفوی بازدید می‌کند از چای‌نوشی زیاد ایرانیان یاد می‌کند. نکته جالب درباره سفرنامه او تاکیدی است که در تفاوت‌نهادن میان چایخانه و قهوه‌خانه می‌کند. به‌عنوان مثال کاربرد تنباکو در قهوه‌خانه را به‌عنوان یکی از تفاوت‌های میان آن دو یادآور می‌شود. شطرنج، یکی از بازی‌هایی است که به روایت او در چایخانه بدان سرگرم می‌شده‌اند. از گفته‌های استریوس می‌توان نتیجه گرفت چای‌نوشی و رفتن به چایخانه، به گروهی جدای از قهوه‌خانه‌روها تعلق داشته است؛ گروهی که احتمالا فرهیخته بوده‌اند. نکته‌ای جالب‌که از سفرنامه اولئاریوس برمی‌آید، توضیحاتی مفصل است که درباره رسم چای‌نوشی در ایران عصر صفوی می‌دهد. این همه تفصیل درباره این رسم، تقریبا در هیچ سفرنامه‌ای دیده نمی‌شود. او علت نامگذاری چای را به چای ختایی، ورود این محصول توسط بازرگانان تاتار و ازبک می‌داند. اولئاریوس نیز در سفرنامه خود دقیقا روایت جان استریوس را تأیید می‌کند که استعمال توتون و تنباکو بیشتر ویژه قهوه‌خانه‌ها بوده است.
رونق قهوه‌نوشی در ایران دوره صفوی، موضوعی دیگر است که با تفریحات و سرگرمی‌های مردمان آن روزگار ارتباط می‌یابد. این مسأله حتی به متن‌های داستانی این دوره نیز وارد شده است.

قصه حسین‌کرد شبستری که فضای داستانی آن در زمان شاه عباس یکم بازمی‌گردد، از این جمله است. قهرمان داستان در جای‌جای متن به قهوه‌خانه می‌رود و قهوه می‌نوشد؛ چنانکه بسیاری از سرخط‌های روایت این داستان از همین رسم قهوه‌نوشی حسین‌کرد آغاز می‌شود. اهمیت فرهنگی و رواج رسم قهوه‌نوشی در ایران دوره صفوی از همین دریچه نمایانگر است.  راویان داستان‌پرداز عصر صفوی در بیشتر موارد، به‌گونه یک سنت رایج برای آغاز هر داستان تازه، از ورود قهرمان به قهوه‌خانه و قلیان کشیدن او سخن می‌رانند؛ به این شیوه، میان داستان پیشین و داستانی که درحال روایت است، فرق می‌گذارند. نام برخی قهوه‌خانه‌ها در دوره صفوی، از دریچه متن‌های تاریخی، امروز برای ما روشن است. ازجمله آنها می‌توان به قهوه‌خانه نزدیک دارالشفای بازار قیصریه اصفهان اشاره کرد که مکان نشست و برخاست فاضلان و روشنفکران بوده و شاه‌عباس یکم نیز غالبا به آن‌جا رفت‌وآمد داشته است. به روایت ابوالقاسم رفیعی مهرآبادی در کتاب «آثار ملی اصفهان» ، شاعران، ادیبان، عارفان و دوستداران آنان در آن‌جا گردهم می‌آمدند تا به بحث، گفت‌وگو، مشاعره و مناظره بپردازند. از دیگر قهوه‌خانه‌های مشهور آن روزگار می‌توان به قهوه‌خانه شمس تیشی اشاره کرد. این قهوه‌خانه به دستور شاه عباس دوم در خیابان چهارباغ برای شمس تیشی که از مردم شیراز بود و در علم موسیقی و آواز مهارت داشت، ساخته شد. بابافراش، یکی دیگر از قهوه‌خانه‌های بزرگ اصفهان بود که در محدوده میدان نقش جهان قرار داشت. بیشتر شاعران عصر صفوی به آن‌جا آمدورفت داشتند. قهوه‌خانه حاجی یوسف قهوه‌چی، احتمالا بزرگترین قهوه‌خانه درون‌شهری ایران در دوره صفوی بوده است. این قهوه‌خانه از لحاظ معماری، تعداد زیادی طاق‌نما و چندین شاه‌نشین داشته که با قالی‌های متعدد مفروش می‌شده است. مردم روی همین قالی‌ها می‌نشستند.
رونق قهوه‌خانه‌ها و سرگرمی‌های مرتبط
قهوه‌خانه‌ها در ایران عصر صفوی، پس از شاه‌عباس یکم نیز رونقی فراوان داشتند. از آن جمله در عهد شاه سلیمان صفوی، پیرامون میدان نقش‌جهان، حضور قهوه‌خانه‌هایی متعدد را شاهدیم. انگلبرت کمپفر که به همراه یک هیأت سوئدی از ایران دوره شاه سلیمان بازدید کرده، در سفرنامه‌اش از رونق قهوه‌خانه‌ها اینگونه سخن می‌راند: «آن قسمت از میدان که به طرف مدخل بازار است، در اختیار عموم قرار دارد. در این‌جا خرده‌فروشان، سمسارها، آبنبات‌فروش‌ها، پاره‌دوزها و اسلحه‌سازها جمع شده‌اند. از آنها گذشته، هنرپیشگان، دلقک‌ها و کشتی‌گیرها، شاعران و مردمی سرگردان از این قبیل گرد آمده‌اند که در قهوه‌خانه‌های متعدد و میخانه‌هایی که در این‌جا قرار دارد، می‌نشینند. در قهوه‌خانه‌های اینجاست که حوض‌ها و نهرهای زیادی که از سنگ‌های صیقل‌یافته و با هنرمندی به اشکال گوناگون ساخته شده‌اند، وجود دارد. کنار برآمده نهرها و حوض‌ها را قهوه‌چی‌ها و صاحبان میخانه‌ها با حصیر و قالی فرش کرده‌اند، در روی این فرش‌ها، مردم بی‌کار با فراغ‌بال می‌نشینند تا هنگام کشیدن قلیان و صرف نوشیدنی شاهد نمایش و هنرنمایی شعرا، گویندگان و نقالان باشند. فقط زمانی‌که هوا بسیار گرم می‌شود، اینها به اتاقک‌های خنک قهوه‌خانه‌های مقابل رخت می‌کشند.»
قهوه‌خانه‌های صفوی؛ شهرفرنگی با منظومه‌ای از سرگرمی‌ها
در مجموع باید گفت   در فضایی که هنوز از تئاتر به شیوه غربی آن و نیز سینما خبری نشده بود، قهوه‌خانه ایرانی در دوره صفویه، بسط فضای فرهنگی را بسط می‌داد و آن را در حیطه‌ای بیرون از خانه‌ها منتشر می‌کرد. شاید از همین‌رو باشد که هنرمندی بزرگ چون میرعماد، قهوه‌خانه را به‌عنوان مکان نشست و برخاست برگزیده بود. کالبد قهوه‌خانه ایرانی دوره صفوی البته لزوما مسقف نبوده است. پیرامون میدان نقش جهان، قهوه‌خانه‌هایی بوده که در فضای باز فعالیت می‌کرده‌اند. بنابراین زمانی‌که از فضای قهوه‌خانه ایرانی در دوره صفوی یاد می‌کنیم لزوما به فضای تنگ و محدود با چهار دیوار و یک سقف اشاره نداریم. باز بودن فضای قهوه‌خانه‌های اصفهان موجب می‌شد این نهاد اجتماعی و تفریحی، از کارکرد ساده قهوه‌خانه‌ها بیرون ‌آید و فرم‌ها و ابعادی تازه در زمینه کارکرد اجتماعی و تفریحی بیابد. همین مسأله موجب می‌شد فضایی مناسب برای سرگرم‌شدن افراد پدید‌ آید که لزوما با کارکرد اولیه قهوه‌خانه ارتباط مستقیم نداشته است. احتمال می‌رود بازیگران دوره‌گرد، گونه‌ای ویژه از نمایش را در این دوران، برای کسانی‌که در یک قهوه‌خانه روباز نشسته بودند اجرا می‌کرده‌اند. شعبده‌بازان و معرکه‌گیران نیز از این فرصت مناسب برای اجرای نمایش خویش، بهره می‌برده‌اند. بازبودن فضا همچنین، امکانی ویژه در اختیار پسران جوان می‌گذاشت، زیرا می‌توانستند لباس آراسته و زیبا پوشیده، به‌گونه رایج در دوره صفوی، جلوه‌گر شوند. این می‌تواند کارکرد منحصربه‌فرد قهوه‌خانه ایرانی دوره صفویه برای جوانان باشد.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/37160/قهوه‌خانه‌های-صفوی-- شهرفرنگی-با-منظومه‌ای-از-سرگرمی‌ها