گرایش به زیبایی پسندیده یا مذموم؟
 

 

احمدرضا  دالوند

توصیف زیبایی الزاما در بین انسان‌ها یک‌شکل نیست و اشکال مختلفی پیدا می‌کند، یعنی هر فرد برای تعریف زیبایی معیار و مختصات ویژه‌ای را ارایه می‌کند. بنابراین ورود به حیطه بیان مختصات زیبایی تا حد زیادی سلیقه‌ای به نظر می‌رسد و افراد مختلف گاه با سیلقه فاحش، نظری متفاوت در مورد زیبایی بیان می‌کنند. آناتول فرانس می‌گوید: به عقیده من، هرگز به درستی نخواهیم دانست که چرا یک شی زیباست. ارسطو درباره تمایل انسان به زیبایی جسمانی می‌گفت: «هیچ‌کس نمی‌تواند در این‌باره تردید کند، مگر آنکه کور باشد.» سقراط می‌گفت، آنقدر در مورد زیبایی کم می‌داند که نمی‌تواند بگوید زیبایی به خودی خود چیست؟ نه‌تنها در اعصار کهن، بلکه در دوران عکاسی مدرن امروز هم، زیبایی انسانی ملاک ما برای تسکین میل به زیبایی کامل است. در برابر چنین امر پیچیده‌ای، خطاست اگر خود را مقصر بدانیم زیرا احساس ما در برابر زیبایی، میراثی بشری است که با تکامل انسان همراه بوده است. همانقدر که زیباپسندی یک خصلت نیکوی بشری است، یکی از ضعف‌های بشری نیز هست. نکته پارادکسیکال آن است که اغلب انسان‌ها به ضعف خود در برابر زیبایی آگاه نیستند و در برابر آن نمی‌توانند مقاومت کنند. به عبارتی، میل به زیبایی نباید و نمی‌تواند ما را از مسئولیت‌پذیری ناشی از این تمایل معاف کند. با این وصف، به نظر می‌رسد تعیین ارزش هر فرد براساس زیبایی و جذابیت‌های فیزیکی صرف آن فرد، گرچه موجب آزردگی‌خاطر و بی‌عدالتی مفرط می‌شود اما هیچگاه این نوع رویکرد به افراد متوقف نخواهد شد. ما باید به این ضعف خود در برابر زیبایی آگاه باشیم. یکی از بزرگان در جایی گفته است: اگر زن یا مردی صرف‌نظر از زیبایی دارای اخلاق خوب باشد مانند عدد یک هستند و اگر از آراستگی و زیبایی ظاهری هم بهره‌مند باشد گویی یک صفر جلوی عدد گذاشته‌ایم. یعنی اخلاق به کمک ظاهر انسان می‌آید و آن را ۱۰ برابر می‌کند و اگر یک حذف شود فقط صفر باقی می‌ماند. پژوهش‌ها همواره نشان داده است که جذابیت جسمانی یکی از مهم‌ترین عواملی است که در ابتدا ما را به دیگران علاقه‌مند می‌کند و باعث می‌شود آنها را دوست داشته باشیم. در دوره کودکستان، کودکان زیبا نزد همکلاسی‌هایشان محبوب‌ترند و معمولا معلم‌ها تصور می‌کنند آنها از هوش بیشتر و سازگاری بهتری برخوردارند. هنگامی که این افراد زیبا به دوران بزرگسالی می‌رسند، هم توسط مردان و هم توسط زنان، موقرتر، جالب‌‌تر، اجتماعی‌تر، مستقل‌تر و باهوش‌تر پنداشته می‌شوند. با وجود این، پژوهش‌ها همچنین نشان می‌دهد جذابیت جسمانی هنگامی که رابطه از مراحل اولیه‌اش می‌گذرد، اهمیت خود را از دست می‌دهد. زیبایی فیزیکی شاید در زنان همه چیز نباشد، اما یقینا یک عامل بسیار حیاتی است. حقیقت تلخ و بی‌رحم آن است که اغلب زنان به اینکه ظاهر و جذابیت جسمی آنان در نزد مردان بسیار حایز اهمیت است، واقف هستند. چه رابطه‌ای بین زیبایی و موفقیت افراد جامعه وجود دارد؟ آیا واقعا زیبایی می‌تواند به رشد و موفقیت اجتماعی یک فرد کمک کند و درنهایت به خوشبختی او بینجامد؟ افلاطون زیبایی را هماهنگی اجزا با کل می‌دانست و آن را به دو نوع زیبایی طبیعت و موجودات زنده و زیبایی هندسی تقسیم می‌کرد. او معتقد بود که زیبایی طبیعی نسبی است، درحالی‌که زیبایی هندسی یا آنچه به دست بشر ساخته می‌شود‌ مطلق است و آنچه در نظریه افلاطون، زیبایی هندسی نامیده شده را لوکوربوزیه زیبایی مهندسی نامیده است. هگل نیز، براساس نظریات افلاطون، قایل به دو نوع زیبایی طبیعی و هنری بود. و سخن آخر از سعدی شیرازی است که از نماد اسطوره‌ای / افسانه‌ای «پری» برای بیان مقصودش بهره می‌گیرد، با این نکته ظریف که پری از دید مردمان پنهان است و همواره در شعر سعدی به‌عنوان نماد معشوق به کار می‌آید:  
پري رويا! چرا پنهان شوي از مردم چشمم
پري را خاصيت باشد که از مردم نهان باشد


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/29286/گرایش-به-زیبایی -پسندیده-یا-مذموم؟