روزی به کار آید؟
 

 

گاهی حتی یادمان نیست آن پایین چه خبر است، چه داریم و نداریم. شاید سالی یکبار گذرمان بیفتد به فضای کوچک خاک‌گرفته‌ای که تا سقف پر شده از خرت و پرت‌های بی‌مصرفی که ممکن است هیچوقت به کار نیاید ، اما خیلی وقت‌ها زور ضرب‌المثل «هر چیز که خوار آید ، روزی به کار آید» از عقل و منطق بیشتر است، تا آنجا که بعضی آدم‌ها تقریبا از خیر هیچ وسیله و تیرتخته‌ای نمی‌گذرند. جمع‌کردن آت و آشغال، سن و سال برنمی‌دارد، زن و مرد نمی‌شناسد ، حتی کوچک‌بودن خانه هم از پس این علاقه برنمی‌آید. وابستگی به خرده‌ریز‌های زندگی، از ظرف‌های پلاستیکی خالی گرفته تا وسایل برقی از کار افتاده، مبل‌های پوسیده و دوچرخه زنگ‌زده ، علاقه‌ای است، که برای بعضی‌ها نوستالژی و خاطره‌ای خوب است و برای خیلی‌های دیگر تنها یک وسواس بیمارگونه و ترس از دور انداختن چیزهای به درد نخور؛ علاقه‌ای خیلی شخصی که گاه حتی نمی‌شود درباره‌اش با کسی حرف زد یا توضیحش داد. گاهی مردم می‌خندند، گاهی تعجب می‌کنند و اغلب اطرافیان عصبانی می‌شوند که این چه عادت جاگیر و آشفته‌ای است؟ ولی در نهایت، گوشه‌ای دور از چشم بقیه مامنی می‌شود برای تلنبار کردن و چیدن خنزر پنزرهای بی‌ربط و باربطی که دلیل بودنشان را فقط و فقط با عادتی شخصی و عجیب می‌شود توجیه کرد یا شاید خاطره‌ای قدیمی و خاک‌گرفته ...
از آنجایی که داستان انبارکردن خرت و پرت ریشه در گذشته و روزهای ترس از قحطی و جنگ دارد، ردپای این عادت را می‌توان در همه جای دنیا پیدا کرد .


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/24814/روزی-به-کار-آید؟-